1- خداشناسى (شناخت صفات خدا)
3 -ويژگى هاى اسلام
2 -عظمت امامان دوازده گانه و قرآن
(نوشته اند كه اين سخنرانى را در روزهاى اوّل خلافت در سال 35 هجرى در مدينه ايراد فرمود)
1- خداشناسى (شناخت صفات خدا)
ستايش خداوندى را كه با آفرينش بندگان، بر هستى خود راهنمايى فرمود، و آفرينش پديده هاى نو، بر ازلى بودن او گواه است و شباهت داشتن مخلوقات به يكديگر دليل است كه او همتايى ندارد، حواس بشرى ذات او را درك نمى كند، و پوشش ها او را پنهان نمى سازد، زيرا سازنده و ساخته شده، فراگيرنده و فرا گرفته، پروردگار و پرورده، يكسان نيستند. يگانه است نه از روى عدد، آفريننده است نه با حركت و تحمّل رنج، شنواست بدون وسيله شنوايى، و بيناست بى آن كه چشم گشايد و بر هم نهد، در همه جا حاضر است نه آن كه با چيزى تماس گيرد، و از همه چيز جداست، نه اينكه فاصله بين او و موجودات باشد، آشكار است نه با مشاهده چشم، پنهان است نه به خاطر كوچكى و ظرافت، از موجودات جداست كه بر آنها چيره و تواناست، و هر چيزى جز او برابرش خاضع و بازگشت آن به سوى خداست. آن كه خدا را وصف كند، محدودش كرده، و آن كه محدودش كند، او را به شمارش آورده، و آن كه خدا را به شمارش آورد، ازليّت او را باطل كرده است، و كسى كه بگويد: خدا چگونه است او را توصيف كرده، و هر كه بگويد: خدا كجاست مكان براى او قائل شده است. خدا عالم بود آنگاه كه معلومى وجود نداشت، پرورنده بود آنگاه كه پديدهاى نبود، و توانا بود آنگاه كه توانايى نبود.
2 -عظمت امامان دوازده گانه و قرآن
همانا طلوع كننده اى آشكار شد، و درخشنده اى درخشيد و آشكار شونده اى آشكار گرديد، و آن كه از جادّه حق منحرف شد به راه راست بازگشت، خداوند گروهى را به گروهى تبديل، و روزى را برابر روزى قرار داد، و ما چونان مانده در خشكسالان كه در انتظار بارانند، انتظار چنين روزى را مى كشيديم. همانا امامان دين، از طرف خدا، تدبير كنندگان امور مردم، و كارگزاران آگاه بندگانند، كسى به بهشت نمى رود جز آن كه آنان را شناخته، و آنان او را بشناسند، و كسى در جهنّم سرنگون نگردد جز آن كه منكر آنان باشد و امامان دين هم وى را نپذيرند. همانا خداى متعال شما را به اسلام اختصاص داد و براى اسلام برگزيد، زيرا اسلام نامى از سلامت است، و فراهم كننده كرامت جامعه مى باشد، راه روشن آن را خدا برگزيد، و حجّتهاى آن را روشن گردانيد.
3 -ويژگى هاى اسلام
اسلام ظاهرش علم، و باطنش حكمت است، نو آورى هاى آن پايان نگيرد و شگفتى هايش تمام نمى شود. در اسلام بركات و خيرات چونان سرزمين هاى پر گياه در اوّل بهاران فراوان است، و چراغهاى روشنى بخش تاريكى ها فراوان دارد، كه در نيكىها جز با كليدهاى اسلام باز نشود، و تاريكىها را جز با چراغهاى آن روشنايى نمىتوان بخشيد، مرزهايش محفوظ، و چراگاه هايش را خود نگهبان است، هر درمان خواهى را درمان، و هر بى نيازى طلبى را كافى است.