1- معمّر بن خلّاد گويد: يكى از غلامان امام رضا (ع) به نام سعد وفات يافت؛ امام به معمّر فرمود: شخصى با فضيلت و امانتدار به من معرّفى كن، در پاسخ گفتم: من كسى را به شما معرّفى كنم؟ حضرت با حالت شبيه شخص غضبناكى فرمود: پيامبر خدا با يارانش مشورت مىكرد و بعد در باره آنچه كه مىخواست تصميم مىگرفت.
2- فضيل بن يسار گويد: امام صادق (ع) در باره كارى با من مشورت كرد، به امام گفتم: خدا شما را يارى دهد، كسى مانند من مشاور شما باشد؟ امام فرمود: آرى هر زمانى كه با تو مشورت كنم.
3- حسن بن جهم گويد: جمعى در خدمت امام رضا (ع) بوديم. ايشان يادى از پدر بزرگوارش نمود و فرمود: هيچ عقلى با عقل او برابرى نمىكرد، در عين حال در بسيارى اوقات با يكى از غلامان سياه پوست خود مشورت مىكرد، به آن حضرت گفته شد آيا با چنين كسى مشورت مىفرمايى؟ در پاسخ فرمود: چه بسا خداى تبارك و تعالى مشكل را به زبان چنين شخصى برطرف كند، بسيارى اوقات در باره مزرعه يا باغ آن حضرت را راهنمائى مىكردند و آن حضرت به آن عمل مىفرمود.
4- سيّد رضى (در نهج البلاغه) از حضرت علىّ (ع) نقل كرده است كه عبد اللّه بن عبّاس نظر خود را به عنوان يك مشاور براى امام على (ع) بيان كرد، امّا امام با عقيده او موافق نبود؛ فرمود: تو بايد نظر مشورتى خود را به من بگويى، امّا اگر بر خلاف نظر تو تصميم بگيرم بايد نظر مرا بپذيرى.
5- علىّ بن مهزيار گويد: امام جواد (ع) به من نوشت به فلانى بگو با ما مشورت كند و پس از مشورت آنچه نظر خودش است انتخاب كند زيرا او از آنچه در سرزمينش [ اهواز ] مىگذرد و از اين كه چگونه با سلاطين رفتار كند آگاهتر است. مشورت باعث بركت و خوشبختى است، خدا به پيامبرش در قرآن كريم مىفرمايد: «در كارها با مردم مشورت كن، ليكن آن چه خودت تصميم گرفتى با توكّل به خدا انجام ده» (حضرت فرمود) پس هر چه مىگذرد به من گزارش دهد بهترين نظر را برايش مىنويسم و اگر رأى و نظر من بهتر نباشد اميدوارم او را به راه روشن حقّ راهنمايى كرده باشم ان شاء اللّه «در كارها با مردم مشورت كن» منظور طلب خير از مردم است.