1- امام صادق (ع) از پدر بزرگوارش نقل مىكند كه: پدرم علىّ بن الحسين (ع) به من فرمود: اى پسر عزيزم با پنج گروه دوستى و گفتگو و مسافرت مكن؛ امام باقر (ع) سؤال مىكنند آن پنج گروه را معرّفى فرماييد، امام سجّاد (ع) فرمود: 1- از دوستى با دروغگو بپرهيز زيرا دروغگو مانند سراب است كه دور را نزديك و نزديك را دور مىنماياند. 2- از دوستى با فاسق اجتناب كن زيرا تو را به يك وعده غذا و به كمتر از آن مىفروشد. 3- از دوستى با بخيل بپرهيز زيرا وقتى كه خيلى به كمك او نيازمند باشى (كمك نمىكند) و تو را خوار مىگرداند. 4- از دوستى با كسى كه از بستگان بريده و قطع رحم نموده است بپرهيز، زيرا در سه جا از قرآن نفرين شده است.
الف: (شما (منافقان) اگر (از فرمان خدا و طاعت قرآن) روى بگردانيد يا در زمين فساد و قطع رحم كنيد باز هم اميد (نجات) داريد؟
ب: (آنان كه پس از پيمان بستن (با خدا و رسول) عهد خدا را شكستند و نيز آنچه را خدا به پيوند آن امر كرده بريدند، و در روى زمين فساد و فتنه برانگيختند، براى آنهاست لعنت خدا، و منزلگاهشان دوزخ است».
ج: و در سوره بقره فرموده است: «كسانى كه عهد خدا را پس از پيمان بستن مىشكنند و آنچه را خدا به پيوند آن امر كرده مىبرند، و در روى زمين فساد مىكنند به حقيقت زيانكارند.
2- امام جعفر صادق (ع) فرمود: از دوستى با نادان بپرهيز زيرا هر چه به او نزديكتر شوى به بدى نزديك شدهاى [ و از جانب او جز بدى به تو نمىرسد. ]
3- سيّد رضى (در نهج البلاغه) گويد: پيشواى مؤمنان على (ع) فرمود: اى فرزندم از دوستى با نادان بپرهيز، زيرا او مىخواهد به تو سود برساند ولى زيان مىرساند، از دوستى با بخيل اجتناب كن زيرا هنگام شديدترين حاجت تو را رها مىسازد، و از دوستى با بد كار بر حذر باش زيرا تو را به چيز كمى مىفروشد، و از دوستى با دروغگو بپرهيز زيرا او مانند سراب است، دور را به تو نزديك و نزديك را به تو دور مىنماياند.
4- امام محمّد باقر (ع) فرمود: به چهار شخص نزديك مشو و دوستى مكن:
نادان، بخيل، ترسو و دروغگو، امّا نادان مىخواهد به تو سود برساند ولى ضرر مىزند، امّا بخيل چيزى از تو مىگيرد ولى چيزى به تو نمىدهد، امّا ترسو از تو و از پدر و مادر خويش مىگريزد، امّا دروغگو راست مىگويد ولى كسى سخن او را تصديق نمىكند. 5- امام جعفر صادق (ع) از پدر بزرگوارش نقل مىكند كه امام باقر (ع) فرمود:
خواستم به سفر بروم، پدرم علىّ بن الحسين (ع) به من سفارش كرد: اى پسرم از دوستى و معاشرت با احمق بپرهيز و با او معاشرت نكن زيرا احمق در حضور و غياب به دنبال عيبجويى است.
اگر سخن بگويد نادانىاش او را رسوا گرداند، و اگر سكوت كند ناتوانى در گفتار او را كوچك مىكند و اگر كارى انجام دهد آن را تباه سازد، و اگر مسئوليتى به عهده گيرد آن را ضايع مىكند، دانش او باعث بىنيازى او نيست و دانش ديگران هم به وى سود نمىرساند، نصيحت ناصحان را نمىپذيرد، دوستش از او آسايشى نمىيابد، مادرش دوست دارد در عزايش بنشيند، و همسرش مىخواهد او را از دست بدهد، همسايهاش مىخواهد از او دور باشد، و دوست وى تنهايى را بر مجالسش ترجيح مىدهد، اگر در مجلسى از ديگران كوچكتر باشد آنها از دست او در رنج و عذابند، و اگر بزرگتر از ديگران باشد آنان را به فساد مىكشاند.