باب استحباب زياد گريستن از خوف خدا

بخشی از کتاب جهاد با نفس شیخ حر عاملی با ترجمه علی افراسیابی – قسمت 15
حديث :
125 - عن الصادق عن آبائه عن النبى صلى الله عليه و آله فى حديث المناهى قال : و من ذرفت عيناه من خشيه الله كان له بكل قطره قطرت من دموعه قصر فى الجنه مكلل بالدر و الجوهر فيه ما لا عين رات و لا اذن سمعت و لاخطر على قلب بشر.
ترجمه :
125 - امام صادق عليه السلام از پدران بزرگوارش و آنان از پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله در حديثى كه مشتمل بر ذكر امور مورد نهى است روايت فرمود: و كسى كه اشك چشمانش از ترس خدا روان گردد در برابر هر قطره از قطرات اشكش قصرى در بهشت نصيبش مى گردد كه با در و گوهر پوشانده شده است و در آن چيزهايى است كه نه چشمى ديده و نه گوشى شنيده و نه بر قلب بشرى خطور كرده .
حديث :
126 - عن ابى عبدالله الصادق جعفر بن محمد عليه السلام قال : كان فيما وعظ الله به عيسى ابن مريم عليه السلام ان قال : يا عيسى انا ربك و رب آبائك الاولين - الى ان قال - يا عيسى بن البكر البتول ابك على نفسك بكاء من قد ودع الاهل قلى الدنيا و تركها لاهلها و صارت رغبته فيما عندالله .
ترجمه :
126 - امام صادق عليه السلام فرمود: در رازگويى خداوند با عيسى بن مريم عليه السلام آمده است كه فرمود: اى عيسى ! من پروردگار تو و پروردگار پيشينيان تو ام . اى عيسى ! اى فرزند آن بانويى كه باكره بود و ميل و حاجتش را از مردان بريده بود، بر نفس خود گريان باش چونان كسى كه با خانواده خود در حال وداع است و بى مهرى دنيا را در دل دارد و آن را براى اهل دنيا واگذارده است و ميل و رغبتش تنها به چيزى است كه در نزد خداست .
حديث :
127 - عن ابى عبدالله عليه السلام قال : كان اسم نوح عليه السلام عبد الغفار و انما سمى نوحا لانه كان ينوح على نفسه .
ترجمه :
127 - امام صادق عليه السلام فرمود: نام حضرت نوح عليه السلام عبدالغفار بود ولى چون بسيار بر نفس خود نوحه و زارى داشت نوح ناميده شد.
حديث :
128 - ابى عبدالله عليه السلام قال : اسم نوح عبدالملك و انما سمى نوحا لانه بكى خمسمائه سنه .
ترجمه :
128 - امام صادق عليه السلام فرمود: نام نوح عليه السلام عبدالملك بود ولى چون پانصد سال را به نوحه و زارى گذراند نوح ناميده شد.
حديث :
129 - عن ابى عبدالله عليه السلام قال : كان اسم نوح عبد الاعلى و انما سمى نوحا لانه بكى خمسمائه عام .
ترجمه :
129 - امام صادق عليه السلام فرمود: نام حضرت نوح عليه السلام عبدالاعلى بود ولى چون پانصد سال را به نوحه و زارى گذراند نوح ناميده شد. (65)
حديث :
130 - عن ابى جعفر عليه السلام قال : قال رسول الله صلى الله عليه و آله : ليس شى ء الاوله شى ء يعدله الا الله فانه لا يعدله شى ء و لا اله الا الله لا يعدله شى ء و دمعه من خوف الله فانه ليس لها مثقال فان سالت على وجهه لم يرهقه قتر و لاذله بعدها ابدا.
ترجمه :
130 - امام باقر عليه السلام از رسول خدا صلى الله عليه و آله روايت كند: هيچ چيزى نيست جز اينكه معادلى دارد مگر خداوند كه هيچ چيز معادل او نيست ، و هيچ سخنى معادل و برابر لا اله الا الله نيست ، و اشكى كه از خوف خدا ريخته شود هم وزنى ندارد پس اگر بر چهره شخص جارى گردد پس از آن هرگز آن روى را گرفتگى و تيرگى فرا نمى گيرد.
حديث :
131 - عن جعفر بن محمد عن ابيه عليه السلام قال : قال رسول الله صلى الله عليه و آله طوبى لصوره نظر الله اليها تبكى على ذنب من خشيه الله لم يطلع على ذلك الذنب غيره .
ترجمه :
131 - امام صادق عليه السلام از پدر بزرگوارش روايت كند كه فرمود: رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود: خوشا به حال چهره اى كه خداوند به او نظر دارد، آن چهره اى كه بر گناهى كه هيچكس جز خدا بر آن اطلاعى ندارد از خوف خدا مى گريد.
حديث :
132 - قال رسول الله صلى الله عليه و آله : كل عين باكيه يوم القيامه الا ثلاثه اعين : عين بكت من خشيه الله و عين غضت عن محارم الله و عين باتت ساهره فى سبيل الله .
ترجمه :
132 - رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود: هر چشمى كه در روز قيامت گريان است مگر سه چشم : چشمى كه از خوف خدا بگريد و چشمس كه (از ديدن ) حرامهاى الهى فرو بسته شود و چشمى كه در راه خدا شب زنده دارى كند.
حديث :
133 - عن الرضا عليه السلام قال : كان فيما ناجى الله به موسى عليه السلام : انه ما تقرب الى المتقربون بمثل البكاء من خشيتى و ما تعبد لى المتعبدون بمثل الورع عن محارمى و لاتزين لى المتزينون بمثل الزهد فى الدنيا عما يهم الغنى عنه . فقال موسى : يا اكرم الاكرمين فما اثبتهم على ذلك ؟ فقال : يا موسى اما المتقربون لى بالبكاء من خشيتى فهم فى الرفيق الاعلى لايشركهم فيه احد و اما المتعبدون لى بالورع عن محارمى فانى افتش الناس عن اعمالهم و لاافتشهم حياء منهم و اما المتزينون لى بالزهد فى الدنيا فانى ابيحهم الجنه بحذافيرها يتبوءون منها حيث يشاءون .
ترجمه :
133 - امام رضا عليه السلام فرمود: در ضمن رازگويى خداوند با حضرت موسى عليه السلام چنين آمده است : كسانى كه به من نزديك گشته اند به واسطه هيچ عملى همانند گريستن از خوف من به من نزديك نشده اند و آنانكه طوق بندگى مرا در گردن دارند به واسطه هيچ عملى همانند باز ايستادن از ارتكاب حرامهاى من مرا بندگى ننموده اند و آنانكه خود را آراسته اند به واسطه هيچ عملى همانند پيشه نمودن زهد و بى رغبتى نسبت به آنچه كه بى نيازى از آن در دنيا مورد اهميت است ، خود را براى من نياراسته اند. حضرت موسى عليه السلام عرض كرد: اى گرامى ترين گراميان ! چه چيزى آنان را در اين راه ثابت قدم و پابرجا نموده ؟ خداوند فرمود: اى موسى ! اما آنانكه به واسطه گريستن از خوف من به من نزديك گشته اند آنان در مرتبه همجوارى با رفيق اعلى (معشوق و دوست برتر) هستند و هيچكس در اين مقام با آنان شريك نيست و اما آنانكه به واسطه باز ايستادن از ارتكاب حرامهاى من مرا بندگى نموده اند من در قيامت از آن شرم دارم كه در مورد اعمالشان كنجكاوى و دقت به خرج دهم در حالى كه اعمال همه مردمان را به دقت وارسى خواهم كرد و اما آنانكه خود را به واسطه بى رغبتى به دنيا برايم آراسته اند تمامى بهشت را براى آنان مباح و روا مى سازم كه در هر جاى بهشت خواستند جاى گيرند.
حديث :
134 - قال الصادق عليه السلام : ان الرجل ليكون بينه و بين الجنه اكثرمما بين الثرى الى العرش لكثره ذنوبه فما هو الا ان يبكى من خشيه الله عزوجل ندما عليها حتى يصير بينه و بينها اقرب من جفنه الى مقلته .
ترجمه :
134 - امام صادق عليه السلام فرمود: به درستى كه (گاه باشد) بين آدمى و بهشت به خاطر گناهان زيادش فاصله اى بيش از فاصله زمين تا عرش باشد پس چنين كسى را چاره اى نيست جز اينكه از خوف خداى عزوجل بگريد و بر گناهان خويش اشك ندامت بريزد تا فاصله او و بهشت نزديكتر از فاصله پلك چشم تا مردمك چشم شود.
حديث :
135 - عن ابى عبدالله عليه السلام قال : ما من شى ء الا و له كيل وزن الا الدموع فان القطره تطفى بحارا من نار فاذا اغرورقت العين بمائها لم يرهق وجهه قتر و لا ذله فاذا فاضت حرمها الله على النار و لو ان باكيا بكى فى امه لرحموا.
ترجمه :
135 - امام صادق عليه السلام فرمود: هيچ چيزى نيست جز اينكه پيمانه و وزنى دارد مگر اشكها زيرا يك قطره اشك درياهايى از آتش را خاموش ‍ مى كند پس هرگاه چشم پر آب شد و در اشك خود غرق گشت چنين چهره اى را كدورت و تيرگى فرا نمى گيرد و هرگاه اشك آن جارى شود خداوند آن ديده را بر آتش حرام مى گرداند و اگر در بين يك امت يك نفر (با اخلاص و از خوف خدا) بگريد آن امت همگى مورد رحمت الهى واقع مى شوند.
حديث :
136 - عن ابى عبدالله عليه السلام نحوه و زاد فى اوله : ما من عين الا و هى باكيه يوم القيامه الا علينا بكت من خوف الله و ما اغرورقت عين بمائها من خشيه الله عزوجل الا حرم الله سائر جسده على النار.
ترجمه :
136 - از امام صادق عليه السلام مانند حيث گذشته روايت شده است با اين تفاوت كه در آغاز آن آمده است : هيچ چشمى نيست مگر اينكه در روز قيامت گريان است به جز چشمى كه از خوف خدا گريسته است و هيچ چشمى از خوف خداى عزوجل پر آب نشده است مگر اينكه خداوند ساير بدن او را بر آتش حرام مى گرداند.
حديث :
137 - عن ابى جعفر عليه السلام قال : ما من قطره احب الى الله عزوجل من قطره دموع فى سواد الليل مخافه من الله لايراد بها غيره .
ترجمه :
137 - امام باقر عليه السلام فرمود: هيچ قطره اى در نزد خداوند عزوجل دوست داشتنى تر و محبوب تر از قطره اشك هايى كه در تاريكى شب و از خوف خدا با اخلاص كامل ريخته مى شود نيست .
حديث :
138 - عن ابى عبدالله عليه السلام قال : كل عين باكيه يوم القيامه الا ثلاثه عين غضت عن محارم الله و عين سهرت فى طاعه الله و عين بكت فى جوف الليل من خشيه الله .
ترجمه :
138 - امام صادق عليه السلام فرمود: هر چشمى در روز قيامت گريان است مگر سه چشم : يكى چشمى كه از ديدن آنچه خداوند ديدنش را بر او حرام نموده فرو بسته شود و ديگرى چشمى كه در طاعت خدا بيدار بماند و ديگرى چشمى كه در دل شب از خوف خدا بگريد.
حديث :
139 - قال ابو عبدالله عليه السلام اوحى الله الى موسى عليه السلام ان عبادى لم يتقربوا الى بشى ء احب الى من ثلاث خصال قال موسى : يا رب و ما هى ؟ قال : يا موسى ! الزهد فى الدنيا و الورع عن معاصى و البكاء من خشيتى قال موسى يا رب فما لمن صنع ذا؟ فاوحى الله اليه يا موسى اما الزاهدون فى الدنيا ففى الجنه و اما البكاءون من خشيتى ففى الرفيع الاعلى لايشاركهم فيه احد و اما الورعون عن معاصى فانى افتش الناس و لاافتشهم .
ترجمه :
139 - امام صادق عليه السلام فرمود: خداوند به موسى عليه السلام وحى فرستاد كه بندگان من به سوى من تقرب نمى يابند به چيزى كه در نزد من محبوبتر باشد از سه خصلت ، حضرت موسى عليه السلام عرض كرد: اى پروردگار من آن سه چيست ؟ فرمود: اى موسى ! يكى بى رغبتى به دنيا و ديگرى پرهيز از نافرمانى من و ديگرى گريستن از خوف من . موسى عرض ‍ كرد: اى پروردگار من ! كسى كه چنين باشد چه چيزى نصيبش خواهد شد؟ خداوند وحى فرستاد كه : اى موسى ! اما بى رغبتان به دنيا در بهشت جاى خواهند گرفت و اما آنانكه از خوف من گريانند در مقامى رفيع و برترند كه هيچ كس با آنان در آن مقام شريك نيست و اما آنانكه از نافرمانى من پروا دارند من نيز مردمان را سخت بازرسى خواهم كرد ولى در كار آنان موشكافى به خرج نمى دهم .

پی نوشت ها
66-فصلت / 23.

توسط RSS یا ایمیل مطالب جدید را دریافت کنید. ایمیل:

 

اضافه کردن نظر


کد امنیتی
تازه کردن