حديث :
517 - عن يونس بن طبيان قال سمعت ابا عبدالله عليه السلام يقول : قال رسول الله صلى الله عليه و آله : ان الله عزوجل يقول : ويل للذين يختلون الدنيا بالدين و ويل للذين يقتلون الذين يامرون بالقسط من الناس و ويل للذين يسير المومن فيهم بالتقيه اءبى يغترون ام على يجترءون ؟ فبى حلفت لا تيحن لهم فتنه تترك الحليم منهم حيران .
ترجمه :
517 - يونس بن ظبيان گويد: از امام صادق عليه السلام شنيدم كه فرمود: رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود كه : همانا خداوند عزوجل مى فرمايد: واى بر كسانى كه (مردمان ) دنيا را به وسيله دين مى فريبند و واى بر كسانى كه مردمانى را كه به عدل و داد فرمان مى دهند مى كشند و واى بر كسانى كه مومن در ميان آنان با حالت تقيه سير مى كند. آيا به خاطر (صبر و مداراى ) من فريفته مى گردند يا بر من دليرى مى كنند؟ پس به خودم سوگند كه براى آنان فتنه اى را مقدر مى كنم كه آن فتنه شخص بردبار را هم سرگشته و حيران مى گرداند.
حديث :
518 - عن رسول الله صلى الله عليه و آله انه قال فى آخر خطبه خطبها: و من عرضت له دنيا و آخره فاختار الدنيا و ترك الاخره لقى الله و ليست له حسنه يتقى بها النار و من احد الاخره و ترك الدنيا لقى الله يوم القيامه و هو عنه راض .
ترجمه :
518 - رسول خدا صلى الله عليه و آله در آخرين خطبه اى كه خواند فرمود: هر كس كه دنيا و آخرت به او عرضه گردد و او دنيا را بر آخرت برگزيند خداوند را در حالتى ديدار خواهد كرد كه هيچ حسنه اى كه به وسيله آن از آتش دوزخ حفظ شود همراه او نيست ولى كسى كه آخرت را برگزيند و دنيا را ترك كند خداوند را در روز قيامت در حالتى ديدار خواهد كرد كه از وى خوشنود است .
حديث :
519 - عن جعفر بن محمد عن ابيه عليه السلام قال : ان الله تبارك و تعالى انزل كتابا من كتبه على نبى من انبيائه و فيه انه سيكون خلق من خلقى يلحسون الدنيا بالدين يلبسون مسوك الضان على قلوب كقلوب الذئاب اشد مراره من الصبر و السنتهم احلى من العسل و اعمالهم الباطنه انتن من الجيف افبى يغترون ام اياى يخادعون ام على يجترون ؟ فبعزتى حلفت لاتيحن لهم فتنه تطا فى خطامها حتى تبلغ اطراف الارض تترك الحليم منهم حيران .
ترجمه :
519 - امام صادق عليه السلام از پدر بزرگوارش روايت فرمود: همانا كه خداوند تبارك و تعالى كتابى از كتابهايش را بر پيامبرى از پيامبرانش فرو فرستاد و در آن كتاب آورد كه : به زودى گروهى از آفريدگان من پا به عرصه وجود خواهند گذارد كه دنيا را به وسيله دين مى ليسند و پوستهاى ميش را بر خود مى پوشند ولى قلبهايى همچون قلب گرگها دارند و دلهايى كه از (صبر زرد) هم تلخ ترند و زبانهايشان شيرين تر از عسل و كردارهاى پنهانى آنان بدبوتر از مردار است آيا مرا فريب مى دهند يا به من نيرنگ مى زنند و يا اينكه بر من دليرى مى كنند پس به عزتم سوگند مى خوردم كه براى آنان فتنه اى را مقدر مى كنم كه مهارش رهاست تا آنجا كه آن فتنه به اطراف و جوانب زمين مى رسد و شخص بردبار را (نيز) سرگردان و حيران وا مى گذارد.