حديث :
708 - قال على بن الحسين عليه السلام : عجبا للمتكبر الفخور الذى كان بالامس نطفه ثم هو غدا جيفه .
ترجمه :
708 - امام سجاد عليه السلام فرمود: در شگفتم از كسى كه تكبر مى ورزد و به خود مى نازد و مباهات مى كند در حالى كه اين كس ديروز نطفه اى بود سپس فردا مردارى (گنديده ) خواهد شد.
حديث :
709 - عن ابى عبدالله عليه السلام قال : قال رسول الله صلى الله عليه و آله : آفه الحسب الافتخار و العجب .
ترجمه :
709 - امام صادق عليه السلام فرمود: رسول خدا صلى الله عليه و آله فرموده است : آفت شرافت و بزرگى ، به خود نازيدن و خود بزرگ بينى است .
حديث :
710 - و قال رسول الله صلى الله عليه و آله : آفه الحسب الافتخار.
ترجمه :
710 - رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود: آفت گوهر مرد، مباهات و به خود نازيدن است .
حديث :
711 - اتى رسول الله صلى الله عليه و آله رجل فقال : يا رسول الله انا فلان بن فلان حتى عد تسعه فقال رسول الله صلى الله عليه و آله : اما انك عاشرهم فى النار.
ترجمه :
711 - مردى به خدمت رسول خدا صلى الله عليه و آله آمد و عرض كرد: اى رسول خدا! من فلان بن فلان ... هستم و تا هفت پشت خود را شمرد. رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود: آگاه باش كه تو دهمين آنها هستى كه در آتش خواهى بود.
حديث :
712 - قال ابو جعفر عليه السلام : عجبا للمختال الفخور و انما خلق من نطفه ثم يعود جيفه و هو فيما بين ذلك لايدرى ما يصنع به .
ترجمه :
712 - امام باقر عليه السلام فرمود: در شگفتم از كسى كه متكبر و فخرفروش است و (آيا نمى داند كه ) از نطفه اى آفريده شده سپس مردارى مى شود و او در بين دو حالت نمى داند كه چه بر سرش مى آيد.
حديث :
713 - عن جعفر بن محمد عليه السلام عن آبائه عليه السلام فى وصيه النبى صلى الله عليه و آله لعلى عليه السلام قال : يا على آفه الحسب الافتخار ثم قال يا على ان الله قد اذهب بالاسلام نخوه الجاهليه و تفاخرها بآبائها الا ان الناس من آدم و آدم من تراب و اكرمهم عندالله اتقاهم .
ترجمه :
713 - امام صادق عليه السلام از پدران بزرگوارش روايت فرمود كه : در وصيت پيامبر صلى الله عليه و آله به على عليه السلام آمده است : اى على ! آفت بزرگى مرد، فخر فروشى است . اى على ! راستى كه خداوند به وسيله اسلام تكبر و جاهليت و مباهات نمودن به پدرانشان را از بين برد، به هوش باشيد كه مردم از حضرت آدم اند و آدم از خاك آفريده شده و گرامى ترين مردم در نزد خدا پرهيزكارترين آنان است .
حديث :
714 - عن ابى جعفر محمد بن على الباقر عليه السلام قال : ثلاثه من عمل الجاهليه الفخر بالانساب و الطعن بالاحساب و الاستسقاء بالانواء.
ترجمه :
714 - امام باقر عليه السلام فرمود: سه چيز است كه از كارهاى زمان جاهليت است : نازيدن به نسب ها (ى پدران ) و طعنه زدن به نژادها و طلب باران نمودن از ستارگان (نسبت دادن باران به ستارگان ) (152)
حديث :
715 - عن اسماعيل بن ذبيان يرفعه الى ابى عبدالله عليه السلام قال : افتخر رجلان عند اميرالمؤمنين عليه السلام فقال : اتفتخران باجساد باليه و ارواح فى النار ان يكن لك عقل فان لك خلقا و ان يكن لك تقوى فان لك كرما و الا فالحمار خير منك و لست بخير من احد.
ترجمه :
715 - از امام صادق عليه السلام روايت است كه فرمود: دو مرد در نزد اميرالمؤمنين عليه السلام به يكديگر فخر فروشى مى كردند، حضرت فرمود: آيا به جسدهاى پوسيده و روحهايى كه در آتش دوزخ اند فخر مى كنيد، اگر عقلى دارى مروتى دارى و اگر داراى تقوا هستى كرم و بزرگوارى دارى و گرنه پس الاغ از تو بهتر است و تو از هيچ كس بهتر نيستى .
حديث :
716 - عن الحسين بن المختار رفعه الى اميرالمؤمنين عليه السلام قال : من وضع شيئا للمفاخره حشره الله يوم القيامه اسود.
ترجمه :
716 - از اميرالمؤمنين عليه السلام روايت است كه فرمود: هر كس چيزى را براى مباهات و نازيدن قرار دهد خداوند او را در روز قيامت رو سياه محشور خواهد كرد.
حديث :
717 - عن اميرالمؤمنين عليه السلام انه قال : ما لابن آدم و الفخر؟ اوله نطفه و آخره جيفه و لايرزق نفسه و لايدفع حتفه .
ترجمه :
717 - اميرالمؤمنين عليه السلام فرمود: فرزند آدم كجا و فخر كردن كجا؟ آغازش نطفه اى است و سرانجامش مردارى خواهد بود و روزى اش به دست خودش نيست و مرگش را از خود نمى تواند دفع كند.
پی نوشت ها
152-در زمان جاهليت ، اعراب را اعتقاد بر اين بود كه آمدن باران يا بادها زمانى است كه يكى از بيست و هشت ستاره مشخص (كه هر يك به نامى نامگذارى شده بود) در مغرب فرود آيد و ستاره اى ديگر از آنها طلوع كند مثلا بارانى را به ثريا نسبت مى دادند و مى گفتند: مطرنا بنوء الثريا.