باب دوازدهم: در ذكر مرگ و پندهاى آن

قال الحسن بن ابى الحسن محمد الديلمى مصنف هذا الكتاب تـغـمـده الله برحمته انه من جعل الموت نصب عينيه زهد فى الدنـيـا و هـون عـليـه المـصـائب و رغـبـه فـى فـعل الخير و حثه على التوبه و قيده عن الفتك و قطعه عن بسط الامل فى الدنيا و قل ان يفرح قلبه بشى من الدنيا و ما انـعـم الله تـعـالى عـلى عـبـد بـنـعـمـه اعـظـم مـن ان يـجـعـل الدار الاخـره نصب عينيه و لهذا من الله على ابراهيم و ذريـتـه بـقـوله تـعـالى : انـا اخـلصـنـاهـم بخالصه ذكرى الدار.(178)
مصنف اين كتاب حسن ابن ابى الحسن محمد ديلمى كه خدا او را با رحمت خود بپوشاند چنين گويد: به تحقيق كسى كه مرگ را در مـقـابـل دو چـشـم خـود قـرار دهد و هميشه ناظر به آنان بـاشـد در دنـيـا زهد مى ورزد، و مصيبتهاى روزگار براى او سهل و آسان مى گردد، و ميل و رغبت به كارهاى خير پيدا مى كـنـد، و ايـن در نـظـر داشـتـن مرگ او را وادار به توبه مى نمايد و او را مانع مى شود از اينكه به مؤ منى قصد سويى كـنـد كـه غـفـلتـا او را بـكـشـد يـا مـجـروح نمايد، و او را از آرزوهاى مبسوط باز مى دارد. و فرح و شادى دنيا در قلب او كم يافت شود. و خدا هيچ نعمتى به بنده مرحمت نفرموده است كـه عـظـيـم تـر بـاشـد از ايـنـكـه خـانـه آخـرت را هـمـيـشـه مـقـابـل چـشـمـش قـرار دهـد. و بـراى هـمـيـن خـداى متعال بر ابراهيم و ذريه او منت گذارده است كه مى فرمايد: به درستى كه ما آنها را خالص كرديم به اين نحو خالص كردن كه آنها به ياد آخرت مى باشند.
و قـال رسـول الله صـلى الله عـليـه و آله : اكـثـروا مـن ذكـر هـادم اللذات فانكم ان كنتم فى ضيق وسعه عليكم فرضيتم به و ان كنتم فى غنى بغضه فجدتم به فاجرتم لاءن المنايا قـاطـعـات الآمـال و الليـالى مـدنـيـات الآجـال و ان المـرء عـنـد خـروج نـفـسـه و حـلول رمـسـه يـرى جـزاء ما تقدم و قله غنى ما خلف و لعله من باطل جمعه و من حق منعه .
رسـول الله صـلى الله عـليه و آله فرمود: بسيار ياد كنيد شكننده و خراب كننده لذات را پس به درستى كه شما اگر در مضيقه و تنگ دستى بوده باشيد آن حالت را به توسعه تبديل مى كند پس به آن راضى مى شويد. و اگر در غنى و بـى نـيـازى بوده باشيد آن را دشمن جلوه مى دهد پس جود و بخشش مى كنيد و سبب اجر شما مى گردد، براى اينكه مرگ آرزو را قـطـع مى كند و طى شدن شبها سبب نزديكى مرگ ها مـى گـردد. و هـر كس وقت بيرون شدن جانش و وارد شدن در قبرش نتيجه آنچه از اعمال از پيش ‍ فرستاده مى بيند. و مى بـيند آنچه از او باقى مانده نفع او به حالش كم است و چه بـسـا شايد از راه باطل جمع كرده باشد و حقى را منع نموده باشد.
و قـال اميرالمؤ منين عليه السلام : من علم ان الموت مصدره و القـبـر مـورده و بـيـن يدى الله موقفه و جوارحه شهيدة له طالت حسرته و كثرت عبرته و دامت فكرته .
حـضـرت امـيرالمؤ منين عليه السلام فرمود: كسى كه بداند مـرگ بـازگـشـت اوسـت و قـبـر جـاى وارد شـدن اوسـت و در مقابل قدرت حق تعالى ايستادن اوست و اعضا و جوارحش شاهد بـر او هستند حسرت و افسوس او طولانى مى شود و گريه او بسيار مى شود و فكر او ادامه پيدا مى كند.
و قال صلى الله عليه و آله : من علم انه يفارق الاحباب و يـسـكـن التـراب و يـواجـه بـالسـحـاب كـان حـريـا بـقـطع الاءمـل و حـسـن العـمـل فـاذكـروا رحمكم الله قوله تعالى . و جـاءت سـكـرة الموت بالحق ذلك ما كنت منه تحيد فكشفنا عنك غـطائك فبصرك اليوم حديد(179) يعنى شاهدته ما بـقـى عـنـدك فـيه شك و لا ارتباب بعد ما كنت ناسيا له غير مكترث به فقال صلى الله عليه و آله : اتدرون من اكيسكم ؟ قـالوا لا يـا رسول الله قال اكثركم للموت ذاكرا و احسنكم اسـتـعـدادا له فـقـالوا و مـا عـلامـتـه يـا رسـول الله ؟ قـال التـجافى دارالغرور و الانابة الى دار الخـلود و التـزود لسـكـنـى القـبـور و التـاءهـب ليـوم النشور.
آن بزرگوار صلى الله عليه و آله فرمود: كسى كه بداند از دوستان جدا مى شود و در خاك ساكن مى گردد و با حساب روبـرو مـى گـردد سـزاوار اسـت كـه قـطـع اميد و آرزو دنيا بـنمايد و عمل خود را نيكو كند. پس خدا شما را رحمت كند به ياد قول حق تعالى باشيد كه مى فرمايد: سختى هاى مرگ آمـد و ايـن اسـت آنچه از آن فرارى بودى پس كشف كرديم از تـو پرده پيش چشم تو را پس چشم تو امروز تيز بين است يـعـنـى آنـچـه را كـه در وى شـك داشتى مشاهده مى كنى و مى بينى بعد از آن كه او را فراموش كرده بودى و آن در نظر تـو بـى اهـمـيـت بـود. پـس پـيـغـمبر صلى الله عليه و آله فرمود: آيا مى دانيد زيرك ترين شما كيست ؟ عرض كردند: نه يا رسول الله صلى الله عليه و آله فرمود: آن كس كه بـيـشـتـر بـه ياد مرگ باشد و آن كس ‍ كه بهتر مهياى مرگ باشد. پس عرض كردند: يا رسول الله صلى الله عليه و آله عـلامـت آن چـيست ؟ فرمود: دورى كردن و پهلو تهى كردن از خـانه دروغين ، يعنى دنيا و قصد كردن به خانه هميشگى يـعـنـى آخـرت ، و زاد و تـوشـه برداشتن براى ساكن شدن قبرها و مهيا شدن براى روز نشور و قيامت .
و لقد احسن من قال شعرا:

اذكر الموت هادم اللذات  
  و تجهز لمصرع سوف ياتى

و قال آخر:

مـاذا تقول و ليس عندك حجه  
  لو قد اتاك منغض ‍ اللذات
مـاذا تـقـول اذا دعـيت و لم تجب  
  فاذا تركت فانت فى غمراتى
ماذا تقول اذ حللت محله  
  ليس الثقاه لا هلها بثقاه

و بـه تـحـقيق شاعر نيكو گفته : به ياد بياور مرگ را كه خـراب كـنـنـده لذتهاست و آماده شو براى خوابگاهى كه به زودى مى آيد.
چـه خـواهـى گـفـت و حـال آنـكـه حجتى ندارى اگر آمد تو را شـكـنـنده لذات . چه مى گويى وقتى دعوت شدى پس جواب نـمـى گـويـى وقـتى واگذاشته شوى پس تو در شدايد و سختيها هستى چه خواهى گفت وقتى وارد شدى در محله اى كه موثقين براى اهل او موثق نيستند.

 

 

__________________________________

پی نوشت:

178- سوره ص ، آيه 46.
179- سوره ق ، آيه 19 و 22.

توسط RSS یا ایمیل مطالب جدید را دریافت کنید. ایمیل:

 

خبرنامه

برای عضویت در خبرنامه ، آدرس ایمیل خود را وارد نمایید توجه: لطفا پس از عضویت، با مراجعه به ایمیل خود، عضویتتان را تایید کنید

 

اوقات شرعی

کتاب ماه

کتاب جهاد با نفسعنوان کتاب: جهاد با نفس (كتاب جهاد النفس وسائل الشيعه)

نويسنده:حر عاملي

مترجم:افراسيابي علي

تاریخ نشر: 1386

محل نشر / ناشر: قم / قلم