((144- يزيد كناسى از امام باقر (عليه السلام ) روايت كند كه فرمود: قبل از آمدن اسلام (هنگامى ) رسول خدا (صلى الله عليه و آله ) بطائف رفت و در خانه مردى (از اهل آنجا) وارد شد و آنمرد پذيرائى خوبى از رسول خدا (صلى الله عليه و آله ) كرد، و پس از آنكه خداوند محمد (صلى الله عليه و آله ) را به پيامبرى به سوى مردم برانگيخت بدان مرد گفتند: هيچ ميدانى آن پيامبرى را كه خدا به پيامبرى مبعوث كرده كيست ؟ گفت : نه ، بدو گفتند: او محمدبن عبدالله يتيم ابوطالب و همان كسى است كه در فلان روز و فلان تاريخ بطائف آمد و بر تو وارد شد و تو پذيرائيش كردى ! آن مرد (كه اين مطلب را دانست ) به نزد رسول خدا (صلى الله عليه و آله ) آمد و بر او سلام كرد و مسلمان شد سپس عرض كرد: اى رسول خدا مرا مى شناسى ؟
فرمود: تو كيستى ؟
عرض كرد: من صاحب آن خانه اى هستم كه در طائف در زمان جاهليت در فلان روز شما بدانجا وارد شدى و من از شما پذيرائى كردم ؟
رسول خدا (صلى الله عليه و آله ) فرمود: خوش آمدى اكنون حاجتت را بخواه ؟
عرض كرد: دويست گوسفند با چوپانهاى آن مى خواهم .
حضرت دستور داد خواسته اش را به او بدهند و پس از آن به اصحاب فرمود: چه مى شد كه اين مرد آن درخواستى را كه پيرزن بنى اسرائيلى از موسى (عليه السلام ) كرد از من مى كرد؟
اصحاب عرض كردند: پيرزن بنى اسرائيلى چه درخواستى از موسى كرد؟
فرمود: پيش از آنكه موسى از مصر به قصد رفتن به سوى سرزمين مقدس شام از آنجا حركت كند خداى عزوجل به او وحى فرمود: كه استخوانهاى يوسف را از مصر با خود ببر، موسى بدنبال انجام اين ماموريت به جستجوى جاى قبر يوسف افتاد و جاى آن را پرسيد، پيرمردى به نزد او آمده و گفت : اگر كسى جاى قبر يوسف را بداند فقط فلان زن است (و ديگرى جاى آنرا نمى داند) موسى (عليه السلام ) بدنبال آن زن فرستاد و چون حاضر شد از او پرسيد: كه تو جاى قبر يوسف را مى دانى ؟ گفت : آرى ، فرمود جاى آن را به من نشان ده تا هر چه خواهى بتو بدهم ! پيرزن گفت : جاى آن را نشان ندهم تا هر چه خودم بخواهم به من بدهى ؟ موسى فرمود: بهشت را برايت تعهد مى كنم ؟ پيرزن گفت : نه ، بايد آنطور كه من مى خواهم تعهد كنى !
خداى عزوجل به موسى وحى فرمود: بر تو سنگين و گران نباشد كه او را در خواسته اش آزاد بگذارى (و هرچه خودش خواست برايش تعهد كنى ) موسى بدو فرمود: خوب هرچه خودت مى خواهى بدان حكم كن و آن را بگو تا بتو بدهم ؟
پيرزن گفت : خواسته من اين است كه در قيامت و در بهشت با تو در يك درجه (و يكجا) باشم !
(آنگاه ) رسول خدا (صلى الله عليه و آله ) فرمود: چه مى شد كه اين مرد هم مانند همان درخواست پيرزن بنى اسرائيلى را از من مى كرد؟ ))
حَدِيثُ الَّذِى أَضَافَ رَسُولَ اللَّهِ ص بِالطَّائِفِ
عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنِ ابْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ جَمِيلِ بْنِ صَالِحٍ عَنْ يَزِيدَ الْكُنَاسِيِّ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص كَانَ نَزَلَ عَلَى رَجُلٍ بِالطَّائِفِ قَبْلَ الْإِسْلَامِ فَأَكْرَمَهُ فَلَمَّا أَنْ بَعَثَ اللَّهُ مُحَمَّداً ص إِلَى النَّاسِ قِيلَ لِلرَّجُلِ أَ تَدْرِى مَنِ الَّذِى أَرْسَلَهُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ إِلَى النَّاسِ قَالَ لَا قَالُوا لَهُ هُوَ مُحَمَّدُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ يَتِيمُ أَبِى طَالِبٍ وَ هُوَ الَّذِى كَانَ نَزَلَ بِكَ بِالطَّائِفِ يَوْمَ كَذَا وَ كَذَا فَأَكْرَمْتَهُ قَالَ فَقَدِمَ الرَّجُلُ عَلَى رَسُولِ اللَّهِ ص فَسَلَّمَ عَلَيْهِ وَ أَسْلَمَ ثُمَّ قَالَ لَهُ أَ تَعْرِفُنِى يَا رَسُولَ اللَّهِ قَالَ وَ مَنْ أَنْتَ قَالَ أَنَا رَبُّ الْمَنْزِلِ الَّذِى نَزَلْتَ بِهِ بِالطَّائِفِ فِى الْجَاهِلِيَّةِ يَوْمَ كَذَا وَ كَذَا فَأَكْرَمْتُكَ فَقَالَ لَهُ رَسُولُ اللَّهِ ص مَرْحَباً بِكَ سَلْ حَاجَتَكَ فَقَالَ أَسْأَلُكَ مِائَتَيْ شَاةٍ بِرُعَاتِهَا فَأَمَرَ لَهُ رَسُولُ اللَّهِ ص بِمَا سَأَلَ ثُمَّ قَالَ لِأَصْحَابِهِ مَا كَانَ عَلَى هَذَا الرَّجُلِ أَنْ يَسْأَلَنِى سُؤَالَ عَجُوزِ بَنِى إِسْرَائِيلَ لِمُوسَى ع فَقَالُوا وَ مَا سَأَلَتْ عَجُوزُ بَنِى إِسْرَائِيلَ لِمُوسَى فَقَالَ إِنَّ اللَّهَ عَزَّ ذِكْرُهُ أَوْحَى إِلَى مُوسَى أَنِ احْمِلْ عِظَامَ يُوسُفَ مِنْ مِصْرَ قَبْلَ أَنْ تَخْرُجَ مِنْهَا إِلَى الْأَرْضِ الْمُقَدَّسَةِ بِالشَّامِ فَسَأَلَ مُوسَى عَنْ قَبْرِ يُوسُفَ ع فَجَاءَهُ شَيْخٌ فَقَالَ إِنْ كَانَ أَحَدٌ يَعْرِفُ قَبْرَهُ فَفُلَانَةُ فَأَرْسَلَ مُوسَى ع إِلَيْهَا فَلَمَّا جَاءَتْهُ قَالَ تَعْلَمِينَ مَوْضِعَ قَبْرِ يُوسُفَ ع قَالَتْ نَعَمْ قَالَ فَدُلِّينِى عَلَيْهِ وَ لَكِ مَا سَأَلْتِ قَالَ لَا أَدُلُّكَ عَلَيْهِ إِلَّا بِحُكْمِى قَالَ فَلَكِ الْجَنَّةُ قَالَتْ لَا إِلَّا بِحُكْمِى عَلَيْكَ فَأَوْحَى اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ إِلَى مُوسَى لَا يَكْبُرُ عَلَيْكَ أَنْ تَجْعَلَ لَهَا حُكْمَهَا فَقَالَ لَهَا مُوسَى فَلَكِ حُكْمُكِ قَالَتْ فَإِنَّ حُكْمِى أَنْ أَكُونَ مَعَكَ فِى دَرَجَتِكَ الَّتِى تَكُونُ فِيهَا يَوْمَ الْقِيَامَةِ فِى الْجَنَّةِ فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص مَا كَانَ عَلَى هَذَا لَوْ سَأَلَنِى مَا سَأَلَتْ عَجُوزُ بَنِى إِسْرَائِيلَ