باب اينكه هر كه دعا كند مستجاب گردد

باب اينكه هر كه دعا كند مستجاب گردد
بَابُ أَنَّ مَنْ دَعَا اسْتُجِيبَ لَهُ
1- مـُحـَمَّدُ بـْنُ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى عَنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيٍّ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ مَيْمُونٍ الْقَدَّاحِ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ الدُّعَاءُ كَهْفُ الْإِجَابَةِ كَمَا أَنَّ السَّحَابَ كَهْفُ الْمَطَرِ
اصول كافى جلد 4 صفحه : 217 رواية : 1
ترجمه :
1ـ حضرت صادق (ع ) فرمود: دعا مخزن و گنجينه اجابت است چناچه ابر مخزن باران است .

شــرح :
مـجـلسـى (ره ) گـويـد: (((الدعـاء كـهـف الاجـابـة ))) يـعـنـى مـخـزن و محل و مظنه اجابت است چناچه ابر محل و مظنه باران است ... تا اينكه گويد: و گفته شده : ايـنـكـه تـشـبـيـه بـابـر فـرمـوده اشـاره بـايـنـسـت كـه ابـر مـحـل بـاران است جز اينكه روى نبودن مصلحت گاهى باران نبارد، دعا نيز اين چنين است كه گاهى نبودن مصلحت در دنيا مستجاب نگردد ولى در آخرت عوض آن را بدهند.
2- عـِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ سَهْلِ بْنِ زِيَادٍ عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ الْأَشْعَرِيِّ عَنِ ابْنِ الْقَدَّاحِ عَنْ أَبـِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ مَا أَبْرَزَ عَبْدٌ يَدَهُ إِلَى اللَّهِ الْعَزِيزِ الْجَبَّارِ إِلَّا اسْتَحْيَا اللَّهُ عَزَّ وَ جـَلَّ أَنْ يـَرُدَّهـَا صـِفـْراً حَتَّى يَجْعَلَ فِيهَا مِنْ فَضْلِ رَحْمَتِهِ مَا يَشَاءُ فَإِذَا دَعَا أَحَدُكُمْ فَلَا يَرُدَّ يَدَهُ حَتَّى يَمْسَحَ عَلَى وَجْهِهِ وَ رَأْسِهِ
اصول كافى جلد 4 صفحه : 218 رواية : 2
ترجمه :
2ـ حـضـرت صـادق (ع ) فرمود: هيچ بنده اى دست به درگاه خداى عزيز جبار نگشايد جز ايـنـكـه خـداى عـزوجـل شـرم كـنـد كـه آنـرا تـهـى بـازگـردانـد تـا ايـنـكـه از فـضـل رحـمـت خود در آن بنهد، پس هر گاه يكى از شماها دعا كرد دستش را برنگرداند تا آنرا بسر و روى خود بكشد.

شــرح :
مجلسى (ره ) گويد: شرم و حياء گرفتگى نفس است از كار بد بخاطر بيم نكوهش و چون بخداى تعالى نسبت داده شود مقصود از آن لازمه آن است كه ترك باشد يعنى خدا آن كار را نكند... تا آنكه گويد:
و در ايـنـجـا شبهه ايست كه بايد آنرا دفع كنيم و بخاطر بسيارى از مردم بيايد و آن اين اسـت : كـه چـگـونـه خـداى سـبـحـان وعـده اجـابـت داده وخـلف وعـده او مـحـال اسـت و گذشته آيات و روايات بسيارى در اين باره آمده ، و دروغ از خداى تعالى و حجت هاى او عليهم السلام ممتنع است (پس چگونه كه بسيارى از دعاها باجابت نرسد)؟
و جواب از اين اعتراض را ممكن است بچند و چه گفت :
اول : اينكه وعده خدا مشروط بمشيت است يعنى اگر بخواهم اجابت كنم و به همين دلالت كند گـفـتارش كه (در سوره انعام آيه 41) فرمايد: (((و بر طرف كند آنچه را به در گاه او دعا كنيد اگر بخواهد))) .
دوم : ايـنـكـه مـقـصـود از اجـابـت كـه خـداوند و حجج او فرمودند لازمه آنست كه آن توجه و اسـتـمـاع دعـا اسـت يـعنى فورا شنيده شود و مورد توجه قرار گيرد ولى در دادن آنچه را خواهد تاءخير كند تا باز او را بخواند و آوازش بشنود چون آن را دوست دارد.
سـوم : اينكه اجابت مشروط و خير بودن براى دعا كننده زيرا خداى حكيم بدلخواه بندگان از آنچه خير و صلاح آنها است دست برندارد.
چـهـارم : لازم نـيـسـت اجـابت دعا فورى باشد و ممكن است دعا مستجاب شده باشد ولى ظهور آثـار آن روى پـاره اى از مـصـالح به مدت زيادى تاءخير افتد، چنانچه در تفسير گفتار خداى تعالى :(((قد اجيبت دعوتكما))) كه خدا به موسى و هارون كه دعا كردند پروردگارا امـوال ايـشـان را تـبـاه سـازد.. خـطاب فرمود: (((كه همانا مستجاب شد دعاى شما))) (سوره يونس آيه 89) حديث شده كه فرمودند: ميان اين خطاب و ميان غرق فرعون و نابودى او و پـيـروانـش (كـه بـراى آن دعـا كـرده بـودنـد) چـهـل سال طول كشيد...
(مترجم گويد: مجلسى (ره ) وجوه ديگرى نيز ذكر كرده كه بهمين چهار وجه اكتفاء شد).

توسط RSS یا ایمیل مطالب جدید را دریافت کنید. ایمیل:

 

اضافه کردن نظر


کد امنیتی
تازه کردن