احادیث امام علی علیه السلام در مورد اهل بيت (ع)

ahadise-hazrate-ali

اهل بیت علیهما سلام /

هزار حديث از اميرالمؤ منين حضرت علی علیه اسلام در یکصد موضوع /


نزديك ترين مردم به اهل بيت (ع )
اَوْلَى النّاسِ بِنا مَنْ والانا وَ عادى مَنْ عادانا.(142)
نزديك ترين مردم به ما كسى است كه ما را دوست بدارد و با دشمنان ما دشمن باشد.

فرجام بى ولايتى
مَنْ رَكِبَ غَيْرَ سَفينَتِنا غَرِقَ(143)
هر كسى بر غير كشتى ما (اهل بيت ) سوار شود غرق مى شود.


منزلت معصومان (ع )
هـُمْ دَعـائِمُ الاِْسـْلامِ وَ وَلائِجُ الاِْعـْتـِصـامِ بـِهـِمْ عـادَ الْحـَقُّ فـى نـِصـابـِهِ وَ انـْزاحَ الْبـاطـِلُ عـَنـْ مَقامِهِ.(144)
آنـان (اهـل بـيـت ) ستون هاى دينند و پناهگاه هايى كه مردم را نگه مى دارند. حق به يُمن آنان به جاى خود بازگشت و باطل از جايگاهش فرو افتاد.


محبت واقعى
مَنْ اءَحَبَّنا فَلْيَعْمَلْ بِعَمَلِنا وَلْيَتَجَلْبَبِ الْوَرَعَ(145)
هـر كـه مـا (اهـل بـيـت (ع )) را دوسـت مـى دارد بـايـد چـون رفـتـار مـا عمل كند و جامه پارسايى دربرگيرد.


جايگاه رفيع اهل بيت (ع )
لا يـُقـاسُ بـِآلِ مـُحَمَّدٍ (صَلَّى اللّهُ عَلَيْهِ وَ الِهِ) مِنْ هذِهِ الاُْمَّةِ اَحَدٌ وَ لا يُسَوَّى بِهِمْ مَنْ جَرَتْ نِعْمَتُهُمْ عَلَيْهِ اَبَداً.(146)
هـيـچ كـسـى را از ايـن امـت قـيـاس بـا آل مـحـمـّد(ص ) نـتوان كرد و آنان را كه نعمت ارشاد و هدايت آل محمد از سقوط نجات داده است نمى توان با آن پيشوايان الهى مساوى گرفت .


مشعل هدايت
بِنَا اهْتَدَيْتُمْ فِى الظَّلْماءِ وَ تَسَنَّمْتُمُ الْعَلْياءَ وَ بِنَا انْفَجَرْتُمْ عَنِ السَّرارِ.(147)
(اى مردم بصره !) از تاريكى هاى جهالت و گمراهى به وسيله ما هدايت شديد، و به كمك ما به اوج ترقى رسيديد. صبح سعادت شما در پرتو شعاع وجود ما درخشيدن گرفت .


پيروى از اهل بيت (ع )
اُنْظُرُوا اَهْلَ بَيْتِ نَبِيِّكُمْ فَالْزَمُوا سَمْتَهُمْ وَاتَّبِعُوا اءثَرَهُمْ.(148)
به خاندان پيامبرتان بنگريد و هر سو رفتند در پى آنان برويد.


رايت حقيقت
وَ خَلَّفَ فينا رايَةَ الْحَقِّ، مَنْ تَقَدَّمَها مَرَقَ وَ مَنْ تَخَلَّفَ عَنْها زَهَقَ، وَ مَنْ لَزِمَها لَحِقَ.(149)
... و (رسـول خـدا(ص )) پـرچـم حـق را در مـيـان ما بر جاى نهاد، كسى كه از آن پيش افتد از دين بيرون است ، و آن كه پس بمانَد تباه و سرنگون و آن كه همراهى كند رستگار خواهد شد.


گنجوران نبوت
نـَحـْنُ الشِّعـارُ وَالاَْصْحابُ وَ الْخَزَنَةُ وَالاَْبْوابُ وَ لا تُؤْتَى الْبُيُوتُ اِلاّ مِنْ اَبْوابِها فَمَنْ اءَتاها مِنْ غَيْرِ اَبْوابِها سُمِّىَ سارِقاً.(150)
مـايـيـم مـقـربـان و ياران خزانه داران معارف الهى و درهاى ورود به خانه هاى علم و ايمان . به خـانـه هـا وارد نـمـى شـوند، مگر از درهاى آن ها، پس هر كس از غير درهاى خانه ها وارد شود، دزد ناميده مى شود!


كوه هاى استوار دين
هـُمْ مـَوْضـِعُ سـِرِّهِ وَ لَجـَاءُ اَمـْرِهِ وَ عـَيـْبـَةُ عـِلْمـِهِ وَ مـَوْئِلُ حـِكـَمـِهِ وَ كـُهـُوفُ كـُتـُبـِهِ وَ جـِبـالُ دينِهِ.(151)
آنـان (ائمـه (ع )) دارنـدگـان راز پـيـامـبـر(ص ) و پشتيبان امر وى و ظرف علم و مرجع قوانين و دربردارنده كتب رسالت و كوه هاى پابرجاى دين او هستند.


چراغ تاريكى ها
اِنَّما مَثَلى بَيْنَكُمْ مَثَلُ السِّراجِ فِى الظُّلْمَةِ يَسْتَضِى ءُ بِهِ مَنْ وَلَجَها.(152)
مـَثـل مـن در مـيـان شـمـا، مَثل چراغ در تاريكى است ، آن كه به تاريكى پاى گذارد از آن چراغ روشنى جويد.


تاءسى به انبياى پيشين
وَ خَلَّفَ فيكُمْ ما خَلَّفَتِ الاَْنْبِياءُ فى اءُمَمِها اِذْلَمْ يَتْرُكُوهُمْ هَمَلاً.(153)
پيامبر اسلام (ص ) در ميان شما جانشينى گذاشت كه همه پيامبران در امت هاى خود گذاشتند زيرا پيامبران مردم را هرگز بى سرپرست رها نكردند.


نظام امّت
اَلاِْمامَةُ نِظامُ الاُْمَّةِ.(154)
امامت نظام امت است .


اطاعت امام ، اطاعت خداست
مَنْ اَطاعَ اِمامَهُ فَقَدْ اَطاعَ رَبَّهُ.(155)
كسى كه از امام خويش اطاعت كند به راستى از خدا اطاعت كرده است .


تدبير كنندگان خلق
اِنَّمَا الاَْئِمَّةُ قُوّامُ اللّهِ عَلى خَلْقِهِ وَ عُرَفاؤُهُ عَلى عِبادِهِ وَ لا يَدْخُلُ الْجَنَّةَ اِلاّ مَنْ عَرَفَهُمْ وَ عَرَفُوهُ وَ لايَدْخُلُ النّ ارَ اِلاّ مَنْ اَنْكَرَهُمْ وَ اَنْكَرُوهُ.(156)
جز اين نيست كه پيشوايان (الهى )، تدبير كنندگان و مديران الهى مخلوقات او و عارفان آنان مـى باشند و كسى به بهشت داخل نمى شود، مگر اين كه پيشوايان الهى را بشناسد و آنان نيز او را بـشـناسند و كسى به دوزخ داخل نمى گردد مگر اين كه آنان را منكر شود و آنان نيز او را منكر گردند.


دوستان پيامبر(ص )
اِنَّ وَلِىَّ مُحَمَّدٍ مَنْ اَطاعَ اللّهَ وَ اِنْ بَعُدَتْ لُحْمَتُهُ.(157)
بى شك دوست محمد(ص ) كسى است كه خدا را فرمان برد اگر چه خويشاوندى او با آن حضرت دور باشد.


دشمنان پيامبر(ص )
اِنّ عَدُوَّ مُحَمَّدٍ(ص ) مَنْ عَصَى اللّهَ وَ اِنْ قَرُبَتْ قَرابَتُهُ.(158)
هـمـانـا دشمن محمد(ص ) كسى است كه خدا را نافرمانى كند، هر چند خويشاوند نزديك محمد(ص ) باشد.


مشعل علم الهى
بَلِ انْدَمَجْتُ عَلى مَكْنُونِ عِلْمٍ لَوْ بُحْتُ بِهِ لاَضْطَرَبْتُمْ.(159)
من از علوم و حوادثى آگاهم كه اگر براى شما بازگويم مضطرب و سرگردان مى شويد.


عظمت على (ع )
يَنْحَدِرُ عَنِّى السَّيْلُ وَ لا يَرْقى اِلَىَّ الطَّيْرُ.(160)
سـيـل [عـلوم و مـعـارف ] از من سرازير مى شود و هيچ پرواز كننده اى [در فضا و امواج علوم ] به بلنداى من نمى رسد.


على (ع ) درياى بى كران
فَاسْاءَلُونى قَبْلَ اَنْ تَفْقِدُونى .(161)
پس (آنچه مى خواهيد) از من بپرسيد پيش از آن كه مرا از دست دهيد.


مظلوميّت على (ع )
وَ لَقَدْ اءَصبَحَتِ الاُْمَمُ تَخافُ ظُلْمَ رُعاتِها، وَ اءَصْبَحَتُ اءَخافُ ظُلْمَ رَعِيَّتى .(162)
ملّت هاى جهان همواره از ستم حاكمان خود بيمناكند، در حالى كه من از ستم رعيّت و پيروان خويش ‍ مى ترسم .


حقّانيّت على (ع )
وَ اِنـّى لَعـَلى بـَيِّنـَةٍ مـِنْ رَبـّى وَ مـِنـْهـاجٍ مـِنْ نـَبِيّى ، وَ اِنّى لَعَلَى الطَّريقِ الْواضِحِ اءَلْقُطُهُ لَقْطاً.(163)
و مـن بـر پـى آن نـشـان هـا مـى روم كـه پـروردگـارم نـهـاده و آن راه را مـى پـيـمـايـم كـه رسول خدا(ص ) گشاده است . راه راست و روشن حق را مى پيمايم و با آگاهى ، آن را از كوره راه باطل جدا مى سازم .


مهدى (عج ) از ما است
اَلْمَهْدِىُّ رَجُلٌ مِنّا مِنْ وُلْدٍ فاطِمَةَ.(164)
مهدى [عجل الله تعالى فرجه ] مردى از ما و از فرزندان فاطمه [سلام الله عليها] است .


امام مهدى (عج ) نجات بخش نهايى
وَ بِمَهْدِينا تَنْقَطِعُ الْحُجَجُ، خاتِمَةُ الاَْئِمَّةِ وَ مُنْقِذُ الاُْمَّةِ وَ غايَةُ النُّورِ وَ مَصْدَرُ الاُْمُورِ.(165)
بـا مـهـدى مـا حـجـت هـا پـايان پذيرد؛ اوست پايان بخش امامان و نجات بخش امّت و نهايت نور و بنيان امور.


چون مهدى (عج ) قيام كند...
لَوْ قَدْ قامَ قائِمُنا... لَذَهَبَتِ الشَّحْناءُ مِن قُلُوبِ الْعِبادِ.(166)
زمانى كه قائم ما ظهور كند كينه ها از سينه بندگان بيرون مى رود.


ويژگى ياران مهدى (عج )
اَصْحابُ الْمَهْدِىِّ شَبابٌ لا كُهُولٌ.(167)
ياران مهدى جوان اند نه پير.

 

ارزش انتظار فرج
اَلْمُنْتَظِرُ لاَِمْرِنا كَالْمُتَشَحِّطِ بِدَمِهِ فى سَبيلِ اللّهِ.(168)
آن كه منتظر امر (فرج ) ما است ، همچون كسى است كه در راه خدا در خون خود تپيده باشد.


حكومت حضرت مهدى (عج )
يـَعـْطـِفُ الْهـَوى عـَلَى الْهـُدى ، اِذا عـَطـَفُوا الْهُدى عَلَى الْهَوى .(169) (آن پيشتاز الهى ) خواهش نفسانى را به هدايت آسمانى بازگرداند و آن هنگامى است كه (مردم ) رستگارى را تابع هوى ساخته اند.


محبوب ترين عمل
فَاِنَّ اَحَبَّ الاَْعْمالِ اِلَى اللّهِ عَزَّوَجَلَّ انْتِظارُ الْفَرَجِ.(170)
محبوب ترين كارها نزد خداى ـ عزّوجل ـ انتظار فرج است

________________________________________________________________________

142 ـ شرح غررالحكم ، ج 2، ص 483.
143 ـ شرح غررالحكم ، ج 5، ص 184.
144 ـ نهج البلاغه ، خ 239، ص 826.
145 ـ شرح غررالحكم ، ج 5، ص 302.
146 ـ نهج البلاغه ، خ 2، ص 45.
147 ـ همان ، خ 4، ص 55.
148 ـ همان ، خ 96، ص 286.
149 ـ نهج البلاغه ، خ 99، ص 295.
150 ـ همان ، خ 154، ص 448.
151 ـ همان ، خ 2، ص 44 .
152 ـ نهج البلاغه ، خ 229، 756.
153 ـ همان ، خ 1، ص 35.
154 ـ شرح غررالحكم ، ج 1، ص 274.
155 ـ همان ، ج 5، ص 352.
156 ـ نهج البلاغه ، خ 152، ص 470.
157 ـ همان ، خ 92، ص 1129.
158 ـ همان .
159 ـ نهج البلاغه ، خ 5، ص 57.
160 ـ همان ، خ 3، ص 46.
161 ـ همان ، خ 92، ص 273.
162 ـ همان ، خ 96، ص 284.
163 ـ نهج البلاغه ، خ 96 ، ص 286.
164 ـ كنز العمال ، ح 39675.
165 ـ مروج الذهب ، ج 1، ص 33.
166 ـ بحارالانوار، ج 52، ص 316.
167 ـ الغيبة ، طوسى ، ص 476.
168 ـ الوافى ، ج 2، ص 442.
169 ـ نهج البلاغه ، خ 138، ص 424.
170 ـ بحارالانوار، ج 10، ص 94.

توسط RSS یا ایمیل مطالب جدید را دریافت کنید. ایمیل:

 

اضافه کردن نظر


کد امنیتی
تازه کردن