تربيت کودک در جهان امروز - 4
عوامل ثبوتى فلاح ، در قرآن كريم ، نوزده چيز است :
1.
ايمان ، چنان كه مى فرمايد : قد افلح المومنون [51] ، مومنان رستگار شده اند.
جـالب اين است كه ايمان مومن ، مطابق آيات قرآنى مظاهرى دارد كه عبارتند از : خشوع در نماز، اعراض از لغو، دادن زكات ، حفظ فروج ازمحرمات ، رعايت عهد و امامت و محافظت بر نماز.
اينها به دنبال آيه فوق ، ذكر شده است .
2.
اولـئك عـلـى هـدى مـن ربهم واولئك هم المفلحون [52] ، آنان بر هدايت پروردگارند و آنان رستگارند.
در اين آيه اشاره به پرهيزكاران شده كه ايمان به غيب ، اقامه نماز، انفاق ، ايمان به قرآن و ساير كتب آسمانى و ايقان به آخرت ، از ويژگى هاى آنهاست .
3.
فـمـن ثـقـلـت مـوازيـنه فاولئك هم المفلحون [53] ، كسانى كه ميزان هاى آنها سنگين است ، رستگارند.
مطلب فوق در دو مورد در قرآن آمده و هر دو راجع به قيامت است كه روز سنجش اعمال است .
عملى كه از خلوصى بيشتر برخوردار است ، وزين تر و ارزشمندتر است .
4.
فـالذين آمنوا به وعزروه ونصروه واتبعوا النور الذى انزل معه اولئك هم المفلحون [54] ، آنان كه بـه پـيامبر ايمان آورده و پاسدار عزت و حرمت او شده و پيرو نورى هستند كه با او نازل گرديده ، رستگارند.
5.
لـكـن الـرسـول والـذيـن آمـنوا معه جاهدوا باموالهم وانفسهم واولئك لهم الخيرات واولئك هم المفلحون [55] ، ولى پيامبر و كسانى كه با او ايمان آورده اند، با مال و جان خويش جهاد مى كنند و براى آنان خيرات است و آنان رستگارند.
در اين آيه ، جهاد با مال و جان از ويژگى هاى پيامبر و يارانش ذكر شده .
اهل جهاد، هم مشمول خيرات و هم اهل فلاحند.
6.
انـما كان قول المومنين اذا دعوا الى اللّه ورسوله ليحكم بينهم ان يقولوا سمعنا واطعنا واولئك هم المفلحون [56] ، تنها سخن مومنان به هنگامى كه به سوى خدا و رسولش فرا خوانده مى شوندكه ميان آنها حكم كند، اين است كه مى گويند : شنيديم و اطاعت كرديم و آنان رستگارند.
در اين جا تسليم در برابر حكم خداوند را از عوامل فلاح شمرده است .
آرى ، اهل ايمان اين چنينند، هر چند حكم خدا ـ به حسب ظاهر ـ به زيانشان باشد.
7.
فـات ذالـقـربـى حـقـه والـمـسكين وابن السبيل ذلك خير للذين يريدون وجهاللّه واولهئك هم المفلحون [57] ، حق خويشاوندان و مستمند و وامانده سفر را بده كه اين براى كسانى كه مشتاق لقاى خدايند، بهتر است و آنان رستگارند.
در اين آيه ، اراده وجه خداوند و اشتياق لقاى او از عوامل ثبوتى فلاح شمرده شده است .
8.
اولـهئك حزب اللّه الا ان حزب اللّه هم المفلحون [58] ، آنان حزب خدايند، آگاه باشيد كه حزب خدا رستگارند.
در ايـن آيه ، دوستى با دوستان خدا و دشمنى با دشمنان خدا ـ هر چند از خويشان نزديك باشند ـ از نـشـانـه هاى حزب اللّه شمرده شده و سپس يكى از اسباب و عوامل ثبوتى فلاح را بودن در صف حزب اللّه معرفى كرده است .
9.
ومن يوق شح نفسه فاولهئك هم المفلحون [59] ، آنان كه از بخل نفس حفظ شده اند، رستگارند.
در اين آيه ، خوددارى از بخل از اسباب فلاح شمرده شده است .
10.
فـاما من تاب وآمن وعمل صالحا فعسى ان يكون من المفلحين [60] ، اما كسانى كه توبه كرده و ايمان آورده و عمل صالح كرده اند، از رستگارانند.
در اين آيه ، توبه و ايمان و عمل صالح از عوامل ثبوتى فلاح شمرده شده است .
11.
واتقوا اللّه لعلكم تفلحون [61] ، در برابر خدا تقوا پيشه كنيد، شايد رستگار شويد.
در اين آيه ، تقوا از عوامل ثبوتى فلاح محسوب شده است .
12.
يـا ايـهـا الذين آمنوا اصبروا وصابروا ورابطوا واتقوا اللّه لعلكم تفلحون [62] ، اى كسانى كه ايمان آورده ايد، شكيبا باشيد و يكديگر را به صبر و مقاومت سفارش كنيد كه رستگار مى شويد.
در اين آيه ، علاوه بر تقوا ـ كه قبلا هم مطرح شد ـ صبر و مصابره و مرابطه از اسباب و عوامل ثبوتى فلاح شمرده شده است .
صـبر به معناى حبس نفس بر چيزهايى است كه مقتضاى عقل و شرع است و عقل و شرع مقتضى حبس نفس از آنهايند [63] .
مصابره به معناى تصبر و تحمل سختى ها به طور دسته جمعى است .
يـعـنـى صـبر يكى بر صبر بقيه افراد افزوده مى شود و قوت و قدرت فزونى مى گيرد و خود صبر شدت مى يابد [64] .
مرابطه اعم از مصابره است ، چرا كه مرابطه به معناى ايجاد ارتباط ميان نيروها و كارهاى افراد در تمام شوون زندگى دينى است [65] .
در جـامـعه تعاون و همكارى در تمام شوون زندگى ضرورت دارد و اين ، موجب قدرت و شوكت جامعه مى شود، به خصوص اگر در فضايل اخلاقى باشد.
13.
يا ايها الذين آمنوا اتقوا اللّه وابتغوا اليه الوسيلة وجاهدوا فى سبيله لعلكم تفلحون [66] ، اى كسانى كـه ايـمـان آورده ايد، در پيشگاه خدا تقوا پيشه كنيد وبه سوى او وسيله بجوييد و در راهش جهاد كنيد، باشد كه رستگار شويد.
در ايـن آيه ، علاوه بر تقوا و جهاد كه در برخى ديگر از آيات نيز مطرح است ، توسل و جستن وسيله به سوى خداوند هم از عوامل ثبوتى فلاح شمرده شده است .
14.
انـما الخمروالميسر والانصاب والازلام رجس من عمل الشيطان فاجتنبوه لعلكم تفلحون [67] ، جز اين نيست كه شراب و قمار و بت ها و تيرهاى گروبندى ، پليديى از عمل شيطان است .
از آنها اجتناب كنيد، باشد كه رستگار شويد.
در اين آيه شريفه ، برخى از مصاديق پليدى كه از عمل شيطان است ، آورده شده ، سپس بيان كرده كه اجتناب از پليدى از اسباب فلاح است .
15.
فاذكروا آلا اللّه لعلكم تفلحون [68] ، نعمت هاى خدا را ياد كنيد، باشد كه رستگار شويد.
در ايـن آيه ، پس از ذكر چند مورد از نعمت هاى الهى مانند نزول قرآن و خلافت روى زمين بعد از نوح و افزودن نعمت ها، توصيه كرده است كه بندگان مومن ، به ياد نعمت هاى خدا باشند كه خود يكى ديگر از اسباب رستگارى است .
16.
اذا لـقـيـتم فئة فاثبتوا واذكروا اللّه كثيرا لعلكم تفلحون [69] ، هنگامى كه گروهى ازدشمنان را ديدار مى كنيد، ثابت قدم باشيد و خدا را بسيار ياد كنيد،باشد كه رستگار شويد.
در ايـن آيـه شـريـفـه ، ثبات قدم و استوارى و پايمردى در راه جهاد با دشمنان دين و ذكر كثير از عوامل ثبوتى فلاح شمرده شده است .
17.
واعـبـدوا ربـكـم وافـعـلوا الخير لعلكم تفلحون [70] ، پروردگارتان را پرستش كنيد و كار نيكو به جاى آوريد، باشد كه رستگار شويد.
در اين آيه ، عبادت و نيكوكارى از عوامل ثبوتى فلاح شمرده شده است .
18.
وتـوبـوا الـى اللّه جميعا ايه المومنون لعلكم تفلحون [71] ، اى مومنان ! همگى بازگشت به سوى خدا كنيد، باشد كه رستگار شويد.
در اين آيه كه مربوط به تخلق مومنان در مسائل جنسى به اخلاق اسلامى است ، بازگشت به سوى خـدا از عـوامل ثبوتى فلاح شمرده شده ، هر چندكه قبلا هم به مساله توبه اشاره شده ، ولى معلوم مـى شـودكـه قـرآن ، تـخـلق مسلمانان در مسائل جنسى به اخلاق اسلامى را از مصاديق بارز و پر اهميت توبه و بازگشت به سوى خدا مى داند.
19.
وابـتـغـوا من فضل اللّه واذكروا اللّه كثيرا لعلكم تفلحون [72] ، [پس از برگزارى نماز جمعه ، در روى زمـيـن پـراكـنـده شويد] و از فضل خدا طلب روزى كنيد و خدا را بسيار ياد كنيد، باشد كه رستگار شويد.
قبلا هم ذكر كثير به همراه ثبات قدم در راه جهاد مطرح شد.
در اين جا هم ذكر كثير به همراه طلب روزى از فضل خدا مطرح شده است و اين خود اهميت ذكر كثير را به همراه تمام كارهاى مهم دينى افاده مى كند.
اكنون با توجه به آياتى كه در خصوص فلاح ذكر شد، مى توان امور موثر در فلاح را برشمرد :
1. ايمان ، 2. سنگينى و ارزشمند بودن عمل ، 3. پيروى نور قرآن ، 4. جهاد، 5. توسل ، 6. تسليم بودن در برابر خدا و رسول ، 7. اراده وجه اللّه و طالب لقا اللّه بودن ، 8. از حزب خدا بودن ، 9. خوددارى از بخل ، 10. توبه ، 11. صبر و مصابره و مرابطه ، 12. اجتناب از رجس ، 13. ثبات قدم ، 14. عبادت ، 15. فعل خير، 16. تقوا، 17. طلب روزى از فضل خداوند، 18. ذكر كثير، 19. عمل صالح
* * * در ايـن جـا مـقـدمـه كتاب را ـ كه قدرى هم طولانى شد ـ به پايان مى بريم ، بدان اميد كه تـوانسته باشيم از رهگذر اين اثر و ديگر آثار تربيتى به همين قلم ، خدمتى هر چند ناچيز به اسلام و مسلمانان عاشق تعليم و تربيت اسلامى كرده باشيم .
.........................................................................
51- همان , آيه 1.
52- بقره (2) آيه 5.
53- اعراف (7) آيه 8.
54- همان , آيه 157.
55- توبه (9) آيه 88.
56- نور (24) آيه 51.
57- روم (30) آيه 38.
58- مجادله (58) آيه 22.
59- حشر (59) آيه 9.
60- قصص (28) آيه 67.
61- بقره (2) آيه 189.
62- آل عمران (3) آيه 200.
63- مفردات راغب اصفهانى , ذيل واژه صبر.
64- ترجمه الميزان , ج4 , ص 156.
65- همان جا.
66- مائده (5) آيه 35.
67- مائده (5) آيه 90.
68- اعراف (7) آيه 69.
69- انفال (8) آيه 45.
70- حج (22) آيه 77.
71- نور (24) آيه 31.
72- جمعه (62) آيه 10.
منبع : تربيت کودک در جهان امروز
دکتر احمد بهشتي