ماجراهای مظلومیت و شهادت امام جعفر صادق علیه السلام - تحقير واتهام

تحقير واتهام به  امام جعفر صادق علیه السلام
حسادت وکينه منصور دوانیقی لعنۀ الله علیه راپاياني نبود وشيوه ها وترفندهائي که براي کمرنگ کردن موقعيت امام جعفر صادق علیه السلام  بکار مي برد مؤثر واقع نمي شد. بدين خاطر شيوه نامردي رادرپيش گرفت و مصمم شد که محرمانه و خائنانه امام رامسموم نمايد.
ازسوي ديگر امام در سالهاي آخر عمر خود شديداً لاغر وضعيف شده بود و به تعبيريکي از افرادي که امام را درآن روزگار ديده بود ازاوچيزي نمانده بود جز سرش، کنايه ازاينکه بدن کاملاً فرسوده ونحيف شده بود. سراسرزندگيش به دشواري وسختي ورنج آفريني گذشته بود. ودرسالهاي آخر عمربر ميزان محدوديت واحضار وتهديد او اضافه مي شد که اين خود بر خستگي ورنجش مي افزود.

تحقير واتهام
گاهي منصور دوانیقی لعنۀ الله علیه براي شکستن عزت خدادادي امام جعفر صادق علیه السلام، او را تحقير مي کرد و به او مي گفت برخلاف تصوّر عامّه تو داراي چنان شأن و موقعيتي نيستي. مردم درباره تو خيالات واهي دارند وگمان مي کنند تو اول شخصيت دنياي اسلامي ولي اين چنين نيست...
البته امام دربرابراو، آنجا که جاي گفتن حق واعلام موجوديت بود فرو نمي ماند. روزي دربرابر تحقيرش فرمود: من شاخه اي ازشاخه هاي درخت پربار رسالتم، پرورده شده دردامان فرشتگانم، مشعلي ازمشعلهاي فروزان وستاره اي درخشان ازستارگان روشني بخش آسمان ولايتم و...
گاهي او رامتهم مي کرد که تو قصد خريد اسلحه وآشوب عليه من را داري، مي خواهي عليه حکومت من بلوائي برپاکني، مي خواهي مردم را عليه من بشوراني، تو درصدد جمع آوري پول براي براندازي من وازبين بردن حکومت مني و... و گاهي او را متهم مي کرد که عقيده معتزله راپذيرفته است. وبراين اساس براي امام شرآفريني مي کرد. او را در آن سن وسال احضار مي نمود، آمد و شد او را تحت مراقبت قرار مي داد. به والي خود درمدينه دستور مي داد که کار را براو سخت بگيرد وآمد وشد او را زير نظر داشته باشد. کينه وخشم ازسرو روي منصور دررابطه باامام مي باريد ومي کوشيد ازطريق مضيقه سازي اورا در زحمت اندازد والبته مشيت الهي مانع آن مي شد که او پيش ازموقع به قتل امام اقدام نمايد وخداي امام را ازشر او حفظ مي کرد.

توسط RSS یا ایمیل مطالب جدید را دریافت کنید. ایمیل:

 

اضافه کردن نظر


کد امنیتی
تازه کردن