فشارهاى اقتصادى بر شيعيان در زمان متوکل

ویژه نامه شهادت امام هادی علیه السلام -13
متوكل به منظور تضعيف جبهه تشيع و نابود ساختن نيروهاى مبارز شيعه، آنان را شديداً در فشار اقتصادى قرار داده بود، به طورى كه تا اين حد فشار اقتصادى بر شيعيان تا آن تاريخ بى سابقه بود.
البته مى‏دانيم كه شيعه پس از رحلت پيامبر، همواره از نظر اقتصادى در فشار و مضيقه قرار داشت. در اين زمينه، علاوه بر گرفتن «فدك» از فاطمه زهرا - سلام الله عليها كه انگيزه سياسى داشت و هدف از آن تضعيف بنيه اقتصادى جناح امير مؤمنان - عليه السلام - و بنى هاشم بود، نمونه‏هاى فراوانى در تاريخ اسلام به چشم مى‏خورد كه يكى از آنهاروش معاويه با شيعيان، بويژه بنى هاشم، بود. يكى از تاكتيكهايى كه معاويه به منظور اخذ بيعت از حسين بن على - عليه السلام - براى وليعهدى يزيد به آن متوسل شد، خوددارى وى از پرداخت هرگونه عطيه به بنى هاشم از بيت المال در جريان سفر به مدينه بود تا بدين وسيله امام را زير فشار گذاشته وادار به بيعت كند (42).
نمونه ديگر، فشار اقتصادى «ابو جعفر منصور دوانيقى» (دومين خليفه عباسى) بود. منصور برنامه سياه تحميل گرسنگى و فلج سازى اقتصادى را در سطح وسيع و گسترده‏اى به اجرا مى‏گذاشت و هدف او اين بود كه مردم، نيازمند و گرسنه و متكى به او باشند و در نتيجه هميشه در فكر سير كردن شكم خود بوده مجال انديشه در مسائل بزرگ اجتماعى را نداشته باشند. او روزى در حضور جمعى از خواص درباريان خويش با لحن زننده‏اى انگيزه خود را از گرسنه نگهداشتن مردم چنين بيان كرد: عرب‏هاى باديه نشين در ضرب المثل خود، خوب گفته‏اند كه: «سگ خود را گرسنه نگهدار تا به طمع نان دنبال تو بيايد»(43)!

اين سخن ضمناً مى‏رساند كه امت اسلام در چشم بنى عباس، تا چه حد بى ارزش بوده‏اند؟!.
در اين فشار اقتصادى سهم شيعيان و علويان بيش از همه بود زيرا آنان هميشه پيشگام و پيشاهنگ مبارزه با خلفاى ستمگر بودند.
دوران خلافت هارون نيز از اين برنامه كلى مستثنا نبود، زيرا او با قبضه بيت المال مسلمانان و صرف آن در راه هوسرانيها و بوالهوسيها و تجمل پرستيهاى خود و اطرافيانش، شيعيان را از حقوق مشروع خود محروم كرده بود و از اين راه نيروهاى آنان را تضعيف مى‏كرد. بنابراين شيعيان با اين گونه فشارها آشنا بودند، اما چنانكه اشاره شد فشار اقتصادى زمان متوكل ابعاد گسترده‏تر و وحشتناكترى داشت كه ذيلاً برخى از آنها را ياد آورى مى‏كنيم:
1 - او از نظر اقتصادى به قدرى بر شيعيان سخت گرفت كه مى‏گويند: در آن زمان گروهى از بانوان علوى در مدينه حتى يك دست لباس درست نداشتند كه در آن نماز بگزارند و فقط يك پيراهن مندرس بر ايشان مانده بود كه به هنگام نماز به نوبت از آن استفاده مى‏كردند و نيز با چرخ ريسى روزگار مى‏گذراندند، و پيوسته در چنين سختى و تنگدستى بودند تا متوكل به هلاكت رسيد (44).
2 - متوكل «عمر بن فرج رُخّجى» را فرمانرواى مكه و مدينه ساخت، و او مردمان را از نيكى و احسان به آل ابى طالب بار مى‏داشت و سخت دنبال اين كار بود؛ چنانكه مردم از بيم جان، دست از رعايت و حمايت علويان برداشتند و زندگى بر خاندان امير مؤمنان - عليه السلام - سخت شد» (45).
3 - متوكل دارايى علويان را كه ملك «فدك» بود مصادره كرد (46). نقل شده است كه درآمد فدك در آن زمان بالغ بر 24000 دينار بوده است. متوكل فدك را به «عبدالله بن عمر بازيار» كه از هواداران او بود، عطا كرد (47).
4 - او به حاكم خود در مصر دستور داد با علويان بر اساس قواعد زير برخورد كند:
الف - به هيچ يك از علويان هيچ گونه ملكى داده نشود، نيز اجازه اسب سوارى و حركت از «فسطاط» به شهرهاى ديگر داده نشود.
ب - به هيچ يك از علويان جواز داشتن بيش از يك برده داده نشود.
ج - چنانچه دعوائى مابين يك علوى و غير علوى صورت گرفت، قاضى نخست به سخن غير علوى گوش فرا دهد و پس از آن بدون گفتگو با علوى آن را بپذيرد! (48)

پی نوشت ها
42- ابن اثير، الكامل فى التاريخ، بيروت، دار صادر، ج 3، ص 511 - ابن قُتيبه، الامامة و السياسة، الطبعة الثالثة، قاهره، مكتبة مصطفى البابى الحلبى، 1382 ه.ق، ج 1، ص .191
43- شريف القرشى، باقر، حياة الامام موسى بن جعفر - عليه السلام - نجف، مطبعة الاءداب، الطبعة الثانية، 1389 ه.ق، ج 1، ص 369 (به نقل از كتاب: عصر الماءمون)
44- حاج شيخ عباس قمى، تتمة المنتهى، تهران، كتابفروشى مركزى، 1333 ه'. ش، 238 و 239 - ابوالفرج الاصفهانى، مقاتل الطالبين، الطبعة الثانية، نجف، منشورات المكتبة الحيدرية، 1385 ه.ق، ص .396
45- حاج شيخ عباس قمى، تتمة المنتهى، تهران، كتابفروشى مركزى، 1333 ه'. ش، 238 و 239 - ابوالفرج الاصفهانى، مقاتل الطالبين، الطبعة الثانية، نجف، منشورات المكتبة الحيدرية، 1385 ه.ق، ص .396
46- در فدك يازده درخت خرما وجود داشته پيامبر اسلام (ص) آنها را به دست خود كاشته بود. فرزندان حضرت فاطمه - سلام الله عليها - ميوه آنها را به حجاج اهداء مى‏كردند، و از بركت آنها ثروت سرشارى عايد آنها مى‏شد. «عبدالله بن عمر بازيار» شخصى بنام «بشران بن ابى اميّة ثقفى» را به مدينه فرستاد و او اين درختها را قطع كرد و چون به بصره برگشت، فلج شد! (موسوى قزوينى حائرى، سيد محمد حسن، فدك، الطبعة الثانية، قاهره، مطبوعات النجاح، 1397 ه.ق ص 195).
47- دكتر حسين، جاسم، تاريخ سياسى غيبت امام دوازدهم، ترجمعه دكتر سيد محمد تقى آيت اللهى، چاپ اول تهران، مؤسسه امير كبير 1367 ه'. ش، ص .84
48-دكتر حسين، همان كتاب، ص 84 (به نقل از كتاب ولاة مصر، تاءليف كندى).
منبع :کتاب سیره پیشوایان
نوشته : مهدی پیشوائی

توسط RSS یا ایمیل مطالب جدید را دریافت کنید. ایمیل:

 

اضافه کردن نظر


کد امنیتی
تازه کردن