سر مطهر در كوفه

سر مطهر در كوفه
مقتل امام حسين (علیه السلام) – 178

50 - ابن شهر آشوب از ابن عباس روايت مى كند:
ام كلثوم به دربان ابن زياد گفت : واى بر تو! اين هزار درهم را بگير و سر امام حسين عليه السلام را پيشاپيش ما قرار بده و ما را سوار بر شتران پشت مردم قرار بده تا مردم مشغول نگاه به سر امام حسين عليه السلام شوند و به ما ننرند. او هزار درهم را گرفت و سر را جلو برد. فردا كه شد، درهمها را در آورد. خدا آنها را به سنگ سياه تبديل كرده بود. يك طرف آن نوشه بود: (خدا را از آنچه ظالمان مى كنند، غافل مپندار و بر روى ديگر نوشته بود: (زود است كه ستمگران بدانند به چه سر نوشتى دچار خواهند شد. (349)
51 - نيز به روايت از ابو مخنف گويد:
سر امام حسين عليه السلام را در كوفه ، در بازار صرافان بر نيزه كرده بودند، از سر، صدايى آمد و سوره كهف را تا آيه (انهم فتيه آمنوا بربهم تلاوت كرد. اين معجزه جز بر ضلالت آنان نيفزود. در پى آنكه آنان سر را بر درختى آويختند، از آن سر تلاوت آيه و سيعلم الذين ظلمو اى منقلب ينقلبون شنيده شد. نيز در مشق ، صداى آن شنيده شد كه مى گفت : (لا قوه الا بالله و نيز شنيدند كه مى خواند (ام حسبت ان اصحاب الكهف ...؛ آيا پنداشتى كه اصحاب كهف ، آيات شگفتى از نشانه ها ما بودند؟ زيد بن ارقم گفت : اى پسر پيامبر! كار تو شگفت تر است . (350)
52 - شيخ مفيد به روايت از زيد بن ارقم مى نويسد:
آن سر مطهر را كه بالاى نيزه اى بود، از پيش من عبور دادند. من در غرفه اى بودم . چون برابر من رسيد، شنيدم كه آيه (ام حسبت ان اصحاب الكهف ... را مى خواند. موبر تنم راست شد و صدا زدم : سر تو اى پسر رسول خدا بسيار شگفت تر است ! (351)

349- مناقب ، ج 4، ص 60.
350- مناقب ، ج 4، ص 60.
351- ارشاد، 245.
منبع : مقتل امام حسين (علیه السلام)
تالیف:گروه حديث پژوهشكده باقرالعلوم - جواد محدثى

توسط RSS یا ایمیل مطالب جدید را دریافت کنید. ایمیل:

 

اضافه کردن نظر


کد امنیتی
تازه کردن