باب شانزدهم: عيد سعيد فطر

ramazan-maktabe-tarbiat

«اَسْئَلُكَ بِحَقِّ هذَا الْيَومِ الَّذِي جَعَلتَهُ لِلْمُسْلِمِينَ عِيداً»

غرض از «عيد» نه آن است كه از باب جلال *** جامه ناز بپوشند به الطاف مزيد

اى خوش آن عيد، كز آن شاه و گدا خوش باشند *** كه چنين «عيد سعيد» است و جز اين نيست سعيد

در روز «عيد فطر» همه مسلمانان در سراسر جهان، غرق احساس افتخار بوده و سربلند و سرافرازند كه ماه مبارك رمضان را با توفيق به پايان رسانده و از بركات معنوى و تربيتى آن مستفيض شده اند.

خدا را شكر مى نمايند كه يكى از بزرگ ترين كلاس هاى تربيتى اسلام را در طىّ يك ماه گذارنده، و از درس هايى كه به آن ها داده شده، به اندازه استعداد و آمادگى خود استفاده كرده و با روح و جان خود آميزش داده و بر الواح دل ها و ضماير خود ثبت كرده اند.

در اين روز، مسلمانان از يك جهاد حسّاس و خطرناك ـ كه پهلوانان، قهرمانان و شيرافكنان جهان در آن ميدان به خاك هلاكت افتاده و مغلوب شده اند ـ فاتحانه و پيروزمندانه باز مى گردند.

اين جهاد، جهاد با نفس، جهاد با اميال و غرايز حيوانى و لذايذ نفسانى است.

بازداشتن نفس از كام گيرى هاى شهوانى، نگهدارى نفس از خوردن غذاهاى لذيذ و نوشيدنى هاى شيرين و خوش گوار، خوددارى از چشم چرانى و هوس هاى شيطانى، از دروغ، غيبت، خشم و غضب، بدخويى و ترش رويى، تكبّر و جاه طلبى و دورى از هر معصيّت و گناه ديگر در اين ميدان جهاد، فتح و پيروزى است.

همه اين ها جهاد است و همان «جهاد اكبر»ى است كه پيامبر بزرگ اسلام به گروهى از صحابه كه به جهاد رفته بودند و با دشمن با شمشير و اسلحه دست و پنجه نرم كرده و زور بازو نشان داده بودند، فرمود:

«مَرحَبا بِقَوم قَضُوا الجِهادَ الاَصغَر وَبَقِىَ عَلَيهِمُ الجِهادُ الاَكبرَ». (17)

«جهاد اكبر»ى كه جز افراد با ايمان و مردان و زنان تربيت شده در دامان اسلام، هيچ شخص ديگرى نمى تواند در صحنه آن عرض اندام كند و در ميدان رزم آن، افتخارى كسب نمايد.

ميدانى كه در آن پيلتن هاى قوى پنجه و عشّاق مال و مقام دنيا، شهوت پرستان، جلاّدان خون خوار، فاتحان جاه طلب كشورها، جوانان مغرور، خشم گينان پلنگ آسا، ستمگران بى رحم، آدم كشان و قصّابان تاريخ، زنان هوس باز، دوشيزگان ناپاك و پرستندگان مظاهر مادّى به خاك هلاكت افتاده; و از اين كه بتوانند افتخارى كسب و در مسابقات آن شركت نمايند عاجز و ناتوانند.

ميدانى كه مردان و بانوان با ايمان، خداپرست، فروتن، پاكدل، پرهيزكار، شكيبا و بى اعتنا به زر و زيور دنيا در آن لباس رزم پوشيده، با اراده محكم و همّت بلند حريف را شكست مى دهند و در مسابقه با افتخار به پيروزى دست مى يابند.

آرى، نبرد با هواى نفس در عين آسانى، دشوار است. آسان است، براى اين كه وجدان پاك و فطرت آدمى و عقل و خرد، مصلحت و لزوم آن را درك مى نمايد و اگر انسان در اين ميدان قدم نهاد، هر چه پيش رود موفّق تر مى شود; تا سرانجام نفس سركش و جنود اهريمنى را مغلوب و ذليل خود كند و قواى ملكوتى و عقلانى و وجدانى را در كشور بدن، حاكم و كارفرما سازد.

از سوى ديگر اين كار دشوار است; براى اين كه جهاد با نفس، ايستادگى در برابر غرايز گوناگون و تلاش و كوشش براى كنترل و انضباط آن ها است. و شناخت دام هاى شيطان و هواهاى پنهانى كار هر شخصى نيست. و رام كردن نفس امّاره و چشم پوشى از لذايذ و كام گيرى هاى نفسانى و خواسته هاى هزارگونه نفس وسيع و سركش، به اين زودى ها ميسّر نخواهد بود و اين دشمن خانگى با غرايزى كه انسان را در دفع دشمن خارجى يارو ياور و محرّك و مشوّق هستند، آشنايى و ارتباط برقرار مى كند و از آن ها كمك و يارى مى گيرد.

از اين جهات، مبارزه با نفس كارى بس دشوار است و رستگار، كسى است كه بتواند نفس را تعديل كرده، و به نظم و ترتيب صحيح وادار سازد.

ماه مبارك رمضان، ماه مبارزه با نفس و مدرسه تعديل و اصلاح غرايز و خواسته ها و نمايش قوّت اراده و توان روان، سپرى شده و اينك فرصت برگزارى مراسم عيدى بزرگ و پرفضيلت است. اين عيد، عيد اسلامى فطر است كه عيد همگان و عيد عموم طبقات و افراد است.

«اَسئَلُكَ بِحَقِّ هذَا اليَومِ الَّذِي جَعَلتَهُ لِلْمُسلِمينَ عيِداً»

عيدى كه خدا آن را براى همه مسلمانان قرار داده و همه را در آن شريك فرموده است.

عيدى كه در آن مساجد و مجامع اسلامى و در گستره جهان اسلام، شكوه عبادت و بندگى خدا ديده مى شود.

مراسم اين عيد اختصاص به توانگران، كارفرمايان، رجال و زمامداران و طبقات به اصطلاح ممتاز ندارد.

تشريفات مادّى، تقديم هدايا و تحفه هاى گرانبها ـ چنان چه پيش از اسلام در اعياد رسم بود ـ در اين عيد مرسوم نيست.

زيردستان موظّف به ديدار زمامداران نيستند، و كارگر و كارفرما، افسر و سرباز، فقير و غنى، شاه و گدا و همه اقشار و طبقات بايد در صف بندگى خدا و دعا و عبادت برادرانه بايستند.

چنان چه مى دانيم مراسم عمده و حسّاس اين عيد «نماز» و «زكات» است.

نماز و زكات

چنان چه بيان شد در مراسم نماز، همه اصناف شركت مى كنند، و مساوات و برادرى اسلامى آن ها آشكار مى شود. در ضمن اداى نماز و خواندن دعايى كه در قنوت است، در دو خطبه و سخنرانى پس از نماز، عالى ترين دروس به همگان آموخته مى شود، و مطالب لازم و مورد حاجت به عموم گوشزد مى گردد، و از همه دعوت مى شود تا در پيش بردن مقاصد اسلام و تعظيم شعاير و تعميم علم و دانش و امر به معروف و نهى از منكر، مجاهدانه كوشش كنند.

كسانى كه داراى مخارج سال خود هستند و يا داراى كار و پيشه اى مى باشند كه درآمد آن ها وافى به مخارج سال آنهاست، در اعطاى زكات و كمك به مستمندان شركت مى كنند.

هيچ گونه مراسم كمرشكن و مصارف رقابت انگيز و مخارج بيهوده در اين جشن اسلامى وجود ندارد و از اين رو نمى تواند بهانه اى جهت كردارهاى پليد عيّاش ها، هرزه ها، پول داران، شهوتران ها و مى خواران باشد.

اين عيد، نه مثل «عيد كريسمس» است كه در آن، جهان مسيحيّت در كارهاى زشت و فحشا و فساد غرق شده، و در هرزگى و رقص و باده و فسق و فجور، خود را آلوده مى سازند، و به نام مسيح ـ عليه السّلام ـ و دين، مجالسى براى لهو و قمار، مستى و شراب و ساز و آواز بر پا مى كنند كه بى شك حضرت عيسى ـ عليه السّلام ـ پيامبر پاك خدا ـ از آن بيزار است; (18) و نه مثل سيزده نوروز و تعطيلات نوروزى است كه تا چندى پيش نيز در آن بازار باده فروش ها و كاباره ها، مجالس لهو و قمار، سينماها و فيلم هاى شهوت انگيز رواج داشت و آمار جنايات و بى ناموسى و خيانت و چاقوكشى و انتحار در اين ايّام بسى فراوان بود و حتّى طبق آمارهايى كه داده مى شد فرزندانى كه در اين مراسم و اوقات نطفه آن ها منعقد مى گرديد، اختلال فكرى و جسمى داشتند.

روزهايى هم به نام هاى مقدّسى مانند: «روز مادر»، «روز معلّم»، «روز كودك» و... نام گذارى مى شود كه بيشتر آن ها از حقيقت خالى است و فقط تشريفات و برگزارى مراسم، منظور مى باشد و احساسات را كودكانه و جاهلانه و به طور موقّت تحريك مى سازد.

چنين روزهايى را نبايد عيد دانست; اين مراسم، تقليد از بيگانه و سوغات دروغين و بى حقيقت غرب است; وگرنه همه روزها، «روز مادر» است و در هر روز، رعايت حقّ مادر و معلّم و احترام به آن ها لازم و واجب است. (19)

در محيط اسلامى ـ كه كانون عواطف عالى انسانيّت است ـ همواره و در همه لحظات، تكريم مادر، معلّم، كودك و... بايد مورد عنايت باشد.

در جاهايى كه در دوره سال پدر و مادر و معلّم مورد فراموشى اند چون مى بينند كه اين عواطف به صورت مرده در آمده و از بين رفته است، براى تِذكار و تجديد خاطرات آن، در سال يك روز را معيّن مى كنند كه مثلا به سراغ مادران بروند و به طور مصنوعى از آن ها ياد كنند و از اين رو، اين روزها را بايد يادبود و سالگرد از بين رفتن و نابود شدن آن عواطف عالى انسانى شمرد.

ملّتى كه واقعاً و حقيقتاً خود را مديون مادر و پدر و معلّم خود مى داند و دينش او را براى اداى اين گونه حقوق تربيت مى كند، چه حاجت به اين صحنه سازى هاى بى مغز و بى حقيقت دارد؟!

ما مسلمانان در همين ماه رمضان چقدر درس حق شناسى درباره پدر و مادر و... مى آموزيم و در ادعيّه، مكرّر از مادر و زحمات او ياد مى كنيم و خدمات او را در ذهن مى سپاريم؟

زنده باد اسلام! كه تربيت و بهبود روح و روان جامعه را در سرلوحه برنامه هاى خود قرار داده و از هر فرصت براى ترقّى فكر و قوّت اراده بشر استفاده كرده است.

اين عيد فطر هم براى تمام مفاهيم ارزنده و عالى انسانى تذكار بوده و به سوى هر عمل نيك و انسانى هدايت گر است.

«اَن تُدخِلَنِي فِي كُلِّ خَير اَدخَلتَ فِيهِ مُحَمَّداً وآلَ مُحَمَّد،وَاَن تُخرِجَنِي مِن كُلِّ سُوء اَخرَجتَ مِنهُ مُحَمَّداً وَآلَ مُحَمَّد»

اين عيد، عيد خدا و موسم دعا و نماز و احسان و نيكى به بندگان خدا و ديدارهاى پاك و منزّه است. نزديك به چهارده قرن است كه اين عيد برگزار مى شود; تاكنون شنيده نشده كه براى تهيّه وسايل اين عيد و شركت در مراسم آن يك نفر خودكشى كرده و يا پاى يك زن و شوهر به دادگاه كشيده شده باشد.

اين عيدى است كه در آن به جاى تفريحات ناسالم، همه به سوى مساجد و مراكز اقامه نماز عيد مى روند و خدا آن را ذخيره خير و نشان شرف و كرامت پيامبر اسلام و سبب ارتقاى افتخارات اسلامى قرار داده است.

داستانى از زهد على(عليه السلام)

در خاتمه، با خواندن اين حديث و دقّت نظر در روش و آيين حكومت و مساوات اسلامى، از آن پند و اندرز گرفته و درس آزادگى بياموزيد.

«محمّد عبدالرّحمن جديلى مصرى» در كتاب «امالى رمضان» (20)مى گويد:

مردى بر علىّ بن ابيطالب ـ عليه السّلام ـ (در هنگامى كه زمامدار رسمى مسلمانان بود) در روز عيدى وارد شد.

مرد ديد اميرالمؤمنين ـ عليه السّلام ـ در روز عيد، نان خشكى را ميل مى فرمايد.

«فقال : يا اميرالمؤمنين اَفِى يَومِ العِيد تَاكُلُ خُبزاً خَشناً؟»

]مرد گمان مى كرد كه چون روز عيد است، بايد در سفره على ـ عليه السّلام ـ همه گونه طعام، چيده شده باشد[ عرض كرد:

يا اميرالمؤمنين! در روز عيد نان خشك مى خورى؟

على ـ عليه السّلام ـ فرمود:

«اِنَّما هُوَ عيدٌ لِمَنْ قُبِلَ الله مِنْهُ صيامَه، وَشَكَر قيامَه، وكليوم يعصى الله فيه فهو عيد» (21)

«الْيَوم لنا و عيدٌ، وَغدا لنا عيد، وكُلُّ يَوم لا تَعصِى اللهُ فِيهفَهُوَ لَنا عِيد» (22)

: امروز، عيد است براى كسى كه روزه اش مقبول، و سعى وكوشش مشكور، و گناهش مغفور شده باشد.

: امروز براى ما عيد است و فردا هم براى ما عيد است و هرروزى را كه در آن معصيّت خدا نكنيم آن روز براى ما عيد است.

* * *

«اَللّهُمَّ وَفِّقنا لِما تُحِبُ وَتَرضى وَاحشُرنا فِي زُمرةِ نَبِيَّكَ وَصَفيِّكَمُحَمِّد وَآلِهِ الطّاهِرِين وَصَلِّ عَلَيهِم يا اَرْحَمَ الراحِمِين.»

16 ـ جمادى الثانيه 1391 هجرى قمرى

ملتمس دعا از خوانندگان

لطف الله صافى

ماه يزدان (23)

در آمد بار ديگر ماه يزدان *** به فرّ و شوكت و فيض فراوان

صباح مكرمت گرديد طالع *** منوّر شد جهان از طلعت آن

بهار توبه و آمرزش آمد *** مه ايمان و عيد حق پرستان

نسيم مغفرت هر سو وزان است *** سحاب مرحمت باشد خروشان

مه روزه است و هنگام عبادت *** خوشا حال نكوى روزه داران

در آ در مكتب «صوموا تصحوا» *** كه در آن مى شود امراض درمان

هلا بر خود بنازيد و بباليد *** كه ايزد را در اين ماهيد مهمان

الا اى معصيّت كار گرفتار! *** كه از كردار خود هستى پشيمان

چرا بيگانه اى از درگه دوست؟ *** چرا حال تو زار است و پريشان؟

بنه تاريكى جهل و ضلالت *** بيا در پرتو انوار قرآن

مپو زين پس ره شرّ و شقاوت *** بيا اندر طريق خير و احسان

مشو نوميد از عفو خداوند *** و گر هستى غريق بحر عصيان

مكتب «توبوا الى الله» (24)

بيا در مكتب «توبوا الى الله» *** ز قرآن آيه «لاتقنطوا» خوان

جهان را نور رحمت كرده روشن *** منوّر شد ز اشراقش دل و جان

مبادا كفر اين نعمت نماييد *** كه نعمت سلب مى گردد ز كفران

مبارك ماه و اوقات شريفى است *** به لهو و بيهده ضايع مگردان

غنيمت دان دعا و عرض حاجات *** نماز و روزه و نيكى به اخوان

به خود آ اى گنه كار نگون حال! *** رها كن رشته بيداد و طغيان

بيا با خالق خود آشنا شو *** مرو زين بيش، اندر راه شيطان

خدايا! از كرم بر من ببخشاى *** به رويم باز كن ابواب عرفان

ز ما بر احمد(ص) و آلش تحيّات *** فروزان تا بود مهر درخشان

لطف الله صافى

پاورقى:‌

[1] ـ سوره آل عمران، آيه 64.

[2] ـ سوره الحجرات، آيه 13.
[3] ـ سوره النحل، آيه 90.
[4] ـ سوره الطلاق، آيه 3.
[5] ـ سوره غافر، آيه 44.
[6] ـ سوره بقره، آيه 216.
[7] ـ سوره توبه، آيه 51.
[8] ـ سوره انشراح، آيه 5 و 6.
[9] ـ حديث نبوى، الجامع الصغير، ج2، ص134.
[10] ـ عيون اخبار الرضا، ج 1، ب 22، ص 226.
[11] ـ سوره الانفال، آيه 2.
[12] ـ سوره النساء، آيه 65.
[13] ـ سوره مائده، آيه 44.
[14] ـ سوره احزاب، آيه 21: قطعاً براى شما در اقتدا به رسول خدا سرمشقى نيكوست: براى آن كس كه به خدا و روز بازپسين اميد دارد.
[15] ـ سعدى.
[16] ـ كافى، ج 1، ص 32.
[17] ـ بحارالانوار، ج 19، ح 182.
[18] ـ بدتر از مسيحى ها، مسلمان نماهايى هستند كه در اين مراسم كثيف و آلوده شركت مى كنند و استقلال اسلامى و ملّى خود را بر باد مى دهند. مانند زمان قبل از انقلاب كه برخى از مسلمانان، در كاباره هاى متعدّد نام نويسى مى كردند و زن و بچّه خود را در اين مجالس فساد مى بردند. عجيب تر اين كه در جرايد آن زمان نوشتند: بسيارى از مسيحى ها از شركت در مجالس عمومى اين مراسم خوددارى كردند و ايرانيان مسلمان بيشتر در اين مجالس آلوده شركت داشتند.
آيا اين است معنى استقلال و تجدّد؟ و آيا اين است زندگى شرافتمندانه؟! آيا اين كارها است كه سبب پيشرفت يك ملّت و رشد مملكت مى شود؟ آيا اگر ديگران هر كار غلط و زشتى داشته باشند، ما نيز بايد از آن تقليد كنيم و آن را ترويج نماييم؟
[19] ـ اين تصوّر اشتباه پديد نيايد كه ما مى خواهيم از بزرگداشت حقّ مادر يا عنوان هاى مقدّس و محترم ديگر ـ كه در يك روز سال انجام مى شود ـ انتقاد كنيم; چون به اين مقدار هم اگر با حقيقت توأم باشد تا حدّى حق شناسى خداپسندانه است; بلكه قصد ما طرح اين نكته است كه اگر بايد مثلا حقّ مادر محترم شناخته شود و مقام معلّم مورد تعظيم واقع گردد، چرا به تعاليم عاليه اسلام و قرآن مجيد تكيه نكنيم و چرا از عواطف اسلامى جامعه ـ كه هنوز هم بحمدالله در دل ها باقى است ـ استفاده نمى نماييم و چرا وضع تعليم و تربيت را طورى قرار داده ايم كه التزامات اخلاقى و دينى و وجدانى سست شده، تا آن جا كه حقِّ مادران هم فراموش شود. بياييد اهل حقيقت باشيم و به راستى و از كُنه باطن، رضايت پدر و مادر را بخواهيم.
[20] ـ ص 136.
[21] ـ نهج البلاغه، ج 4، ص 100.
[22] ـ مستدرك الوسايل، ج 6، ص 154.
[23] ـ اشعار از نگارنده.

توسط RSS یا ایمیل مطالب جدید را دریافت کنید. ایمیل:

 

اضافه کردن نظر


کد امنیتی
تازه کردن