باب پانزدهم: رمضان از ديدگاه «اسلام»

ramazan-maktabe-tarbiat

بى ترديد كسانى كه مى خواهند اسلام را در آينه اعمال و رفتار اجتماع مسلمانان اين عصر ببينند و آن جمال نورانى و خورشيد جهان تاب را در چنين منظر و آيينه تيره و تار زيارت كنند، سخت در اشتباهند.

اگر تصوير چهره اسلام ممكن بود و يك نفر آگاه به تمام تعاليم و امتيازات و هدايت هاى اسلام و برنامه هاى تربيتى و جامع آن، چهره زيباى آن را تصوير مى كرد، از هر اثر هنرى ديگر زيباتر و جالب تر مى شد.

اگر خداى جهان و آفريننده زمين و آسمان ـ كه نعمت اسلام ر به وسيله حضرت خاتم الانبيا انعام و اعطا فرمود ـ آن را به صورتى تمثيلى مى ساخت، يقيناً زيبايى و جمال آن صورت، خلق اوّلين و آخرين را از خود بى خود مى كرد.

چنان چه هم اكنون جمال روحانى و روح بخش و دل نواز اسلام، فلاسفه محقّق و علما و دانشمندان متتبّع را مجذوب و دل باخته ساخته است.

آرى، چقدر جمال توحيد اسلام زيباست و چه خورشيد عدالت اجتماعى اسلام گرمابخش است!

كدام جلوه اى در دل ها از جلوه معارف اسلام نافذتر و كدام روشنايى از روشنايى آيات قرآن مجيد روشن تر است؟!

اين پرتو خورشيد اسلام است كه دنياى متمدّن را به حقوق انسان هاروشن و منوّر كرده، و نغمه آزادى را اين همه روح افز قرار داده است.

هيچ يك از بيانيّه ها و اعلاميّه هاى حقوق بشر ـ كه به دست ناتوان انسان تهيّه و تدوين شده است ـ اصلا قابل مقايسه ب حقوق و قوانين نافذ و همه جانبه اسلام نيست.

نگرشى هر چند كوتاه به اين آيات الهى مصداق اين مدّعاست:

(تَعَالَوْا إِلى كَلِمة سَوَآء بَيْنَنَا وَبَيْنَكُمْ اَلاّنَعْبُدَ إِلاّاللهَ وَ لاَ نُشْرِكَ بِهِ لا شَيْئاً وَلاَ يَتَّخِذَ بَعْضُنا بَعْضَاً أَرْبَاباً مِّن دوُنِ اللهِ) (1)

: بياييد بر سر سخنى كه ميان من و شما يكسان است بايستيم كه: جز خدا را نپرستيم و چيزى را شريك او نگردانيم، و بعضىاز ما بعضى ديگر را به جاى خدا به خدايى نگيريد.

(ياَيُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْناكُمْ مِنْ ذَكَر وَأُنثى وَجَعَلْتَكُمْ شُعُوباً وَقَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا اِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِندَ اللهِ اَتْقكُمْ) (2)

: اى مردم، ما شما را از مرد و زنى آفريديم، و شما را ملّت ملّت و قبيله قبيله گردانيديم تا با يكديگر شناسايى متقابل حاصل كنيد. در حقيقت ارجمندترين شما در نزد خدا پرهيزكارترين شما است.

(اِنَّ اللهَ يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَالاِْحْسانِ، وَإِيتَاءِ ذِى الْقُرْبَى وَيَنْهَىعَنِ الْفَحْشَآءِ وَالْمُنكَرِ وَالْبَغْىِ يَعِظُكُمْ لَعَلَّكُمْ تَذَكَّروُنَ) (3)

: در حقيقت، خدا به دادگرى و نيكوكارى و بخشش به خويشاوندان فرمان مى دهد و از كار زشت و ناپسند و ستم بازمى دارد.به شما اندرز مى دهد، باشد كه پند گيريد.

و كدام يك از تعاليم و هدايت هاى اخلاقى را مى توان از تعاليم و آداب اسلام برتر و مفيدتر دانست؟ نمونه آيات ذيل بيان گر بزرگ ترين و برترين تعاليم و هدايت هاى اخلاقى است:

(وَمَن يَتَوَكَّلْ عَلَى اللهِ فَهُوَ حَسْبُهُ) (4)

: و هر كس بر خدا اعتماد كند او براى وى بس است.

(وَأُفَوِّضُ أَمْرِى إِلىَ اللهِ اِنَّ اللهَ بَصيِرٌ بِالِْعِبَادِ) (5)

: و كارم را به خدا مى سپارم; خداست كه به ]حال[ بندگان]خود[ بيناست.

(وَعَسَى أَن تَكْرَهُوا شَيْئاً وَهُوَ خَيْرٌ لَكُمْ، وَعَسَى اَن تُحِبُّوْاشَيْئاً وَ هُوَ شَرٌّ لَّكُمْ وَاللهُ يَعْلَمُ وَأَنْتُمْ لاَتَعْلَمُونَ) (6)

: و بسا چيزى را خوش نمى داريد و آن براى شما خوب است، و بسا چيزى را دوست مى داريد و آن براى شما بد است، و خدامى داند و شما نمى دانيد.

(قُل لَّن يُصِيبَنَآ اِلاَّ مَا كَتَبَ اللهُ لَنَا هُوَ مَوْلنَا) (7)

: بگو: «جز آنچه خدا براى مال مقرّر داشته هرگز به ما نمى رسد.او سرپرست ماست.

(فَإِنِّ مَعَ العُسْرِ يُسْراً إِنَّ مَعَ العُسْرِ يُسْراً) (8)

: پس ]بدان[ با دشوارى، آسانى است. آرى، با دشوارى، آسانى است.

كدام دين و كدام كتاب آسمانى به اندازه قرآن به علم و عمل اهميّت داده و به عقل و منطق و تفكّر و انديشه در اسرار آفرينش و نظام جهان و اوضاع زمين و آسمان، دعوت و تشويق كرده است؟

اسلام را بايد در آينه نصوص قرآن و سنّت، و در سيره رفتار و گفتار و كردار پيشوايان دين و كسانى كه اسلام در وجودشان به تمام معنا منعكس شده و در سلوك مجاهدين و مسلمانان صدر اسلام تماشا كرد.

نقش و تأثير اسلام را در سازندگى و به وجود آوردن مترقّى ترين و ممتازترين اجتماعات، بايد از قوّت احكام آن و از اجتماعاتى كه بيشتر تحت نفوذ منطق اسلامى قرار گرفت، استنباط كرد.

مسلمانان عصر ما نمى توانند با اجتماعاتى كه دارند اجتماع الهى اسلام را به دنيا نشان دهند و اگر چه در بين آن ها افراد آگاه به مفاهيم و مقاصد اسلام كم نيست، ولى متأسّفانه جلوه مجتمعات آن ها، جلوه اجتماع كاملا اسلامى نيست، و چرخ زندگى اجتماعى و سياسى آنان تحت لواى حاكميّت مطلقه، و مشروعيّت و قوانين و احكام الهى در گردش نيست.

يگانه عامل و علّت انحطاط مسلمانان، جهل آنان به مفاهيم اسلامى و دورى از روح اسلام و درك نكردن واقع دين و توحيد، و ايمان به شهادتين است.

ايمان به اسلام سرگرم شدن به يك سلسله مفاهيم نظرى نيست:

«لَيسَ الايِمانُ بِالتَمنى وَلا بِالتَحلِى وَلكنِ هَوُما وقَرفِىالقلب وَصدقهُِ العمل» (9)

و از حضرت رضا ـ عليه السّلام ـ روايت شده است كه پيغمبر ـ صلّى الله عليه وآله وسلّم ـ فرمود:

«اَلايِمانُ مَعرِفَةٌ بِالقَلبِ وَاِقرارٌ بِالِلسانِ وَعَمَلٌبِالاَركانِ». (10)

قرآن مجيد مؤمنين را چنين توصيف مى فرمايد:

(اِنَّمَا الْمُؤمِنُونَ الَّذِينَ إِذَا ذُكِرَ اللهُ وَجِلَتْ قُلُوبُهُمْ ، وَإِذَاتُلِيَتْ عَلَيْهِمْ آياتُه زَادَتْهُمْ إِيْمَاناً وَعَلَى رَبِّهَمْ يَتَوَكَّلُونَ) (11)

: مؤمنان، همان كسانى اند كه چون خدا ياد شود دلهايشان بترسد، و چون آيات او بر آنان خوانده شود بر ايمانشان بيفزايد،و بر پروردگار خود توكّل مى كنند.

(فَلاَ وَ رَبِّكَ لاَيُؤْمِنُونَ حَتَّى يُحَكِّمُوكَ فِيمَا شَجَرَ بَيْنَهُمْ ثُمَّلايَجدُوْا فِى اَنفُسِهِمْ حَرَجاً مِمَّا قَضَيْتَ وَيُسَلِّمُوْا تَسْلِيماً) (12)

: ولى چنين نيست، به پروردگارت قسم كه ايمان نمى آورند، مگر آنكه تو را در مورد آنچه ميان آنان مورد اختلاف است داور گردانند; سپس از حكمى كه كرده اى در دلهايشان احساسناراحتى]و ترديد [نكنند، و كاملاً سر تعظيم فرود آورند.

و نشانه كفر را اين گونه بيان مى فرمايد كه:

(وَمَن لَّمْ يَحْكُم بِمَآ أَنْزَلَ اللهُ فَأُوْلئِكَ هُمُ الْكافِرُونَ.) (13)

: و كسانى كه به موجب آنچه خدا نازل كرده داورى نكرده اند،آنان خود كافرند.

اجتماعى را مى توان يك جامعه كاملا اسلامى دانست كه همه احكام و دستورات اسلامى بر تمام مسايل زندگى فردى و اجتماعى آن جامعه منطبق بوده و به عبارت ديگر، اسلام از برنامه هاى كسب و كار، معاشرت، حكومت، سياست و... آن ها تفكيك نشده باشد.

با اين وصف، اجتماعات ما معرّف يك اجتماع كامل و تمام عيار اسلامى نيست; زيرا بسيارى از احكام اسلام در بين مسلمانان معاصر متروك گرديده، و جز «عبادات» (مثل: نماز و روزه، حج و...) ـ كه اجتماع اسلام به آنها نيز قائم است ـ بقيّه احكام و دستورات اسلامى كم تر مورد عنايت قرار گرفته و بعضاً مهجور مانده است. چه بسا كه عبادات ما نيز آن طور كه شايسته است نشان دهنده مقاصد اسلام نيست و كسانى كه از آثار و بركات آن هم محروم مى باشند، بسيارند.

در «عبادات»، معانى بزرگ و درس هاى عميق به ما آموخته مى شود كه اگر به آنها توجّه كنيم، افق افكار ما روشن و طرز تصوّر ما دگرگون مى شود.

در عبادات هم جنبه عادت نهفته است و هم اظهار شوكت اسلام، اتّحاد و هماهنگى مسلمين، ارشادات اخلاقى، آموزشى و تربيتى، تعاليم اجتماعى، رشد فكرى، عقلى و علمى و بلكه فوايد بهداشتى و اقتصادى نيز منظور شده است.

همين روزه ماه رمضان كه از اركان اسلام و نيز شعاير بزرگ و وسيله اى جهت تقرّب به خدا است، آيا با همان برنامه مقرّر انجام مى شود؟ و آيا ماه رمضان ما همان ماه رمضان اسلام است؟

اين موضوع و مسأله اى است كه به بررسى و تحقيق نياز دارد.

ماه رمضان اسلام: چنان چه از خطبه حضرت رسول اكرم ـ صلّى الله عليه وآله وسلّم ـ استفاده مى شود، فرصتى براى افزودن به اعمال خير و كارهاى نيك، دستگيرى از فقيران و بى نوايان، پيوند با خويشاوندان، يارى ضعيفان، تكميل و تهذيب اخلاق، فرو خوردن خشم و غضب و كنترل قواى شهوانى است.

امّا برنامه ماه رمضان ما: پرخورى در افطار و سحر، تندخويى و بدزبانى با نزديك و بيگانه، شب نشينى هاى زيان بخش، معاشرت ها و جلسات بيهوده است.

ماه رمضان اسلام: موسم وزش نفحات رحمت، تجلّى حقيقت و زمان نزول بركات است كه جويندگان اين معانى بدون هيچ گونه ملال و خستگى خود را در معرض اين نسيم ها قرار داده و هشيارانه از آن استفاده مى كنند، و دل هاى خود را مهبط اين فيوض رحمانى قرار مى دهند.

بيشتر افراد در غفلت از اين معانى به سر برده و از روحانيّت و نورانيّت اين ماه استفاده نمى كنند.

در ماه رمضان اسلام: شياطين مغلول اند و اسباب گناه در اين ماه فراهم نبوده و محيط، براى فعّاليّت شياطين و رشد قواى اهريمنى و افكار زشت ابليسى مساعد نمى باشد.

همه جا به نور اين ماه منوّر است و صداى دل نواز و روح بخش تلاوت قرآن مجيد و صوت مناجات و دعا و استغفار، دل ها را به سوى خدا متوجّه مى سازد و خفتگان بستر غفلت را بيدار مى نمايد.

ماه رمضان ما: شياطين در آن مشغول كار و اغوا و اضلال بوده و جز چند شب، بقيّه اوقات سينماها، ميكده ها، كاباره ها، مراكز فساد و انحراف باز است و زنان برهنه و نيم برهنه در ملأ عام در خيابان ها آمد و شد مى كنند و صداى موسيقى از هر سو بلند است و از مصونيّت هايى كه بايد در اين ماه از معاصى وجود داشته باشد، خبرى نيست و چشم و گوش، هميشه در معرض گناه و معصيّت است.

ماه رمضان اسلام: بهترين فرصت و گرانبهاترين وقتى است كه حتّى يك دقيقه و ثانيه اش نبايد هدر برود و بيهوده مصرف شود; بلكه بايد تمام دقايق و ساعات آن در انجام كارهاى نيك و اعمال حسنه، تفكّر و تأمّل، توبه و اصلاح حال سپرى شود.

ماه رمضان ما: بيشتر اوقاتش تلف مى شود و اوقاتى به اين عزيزى، آسان از دست مى رود.

ماه رمضان اسلام: مسلمانان بايد در آن به مناسبت نزول قرآن در سيره رسول اكرم ـ صلى الله عليه وآله وسلّم ـ شخصيّتى كه قرآن به او نازل شد به طور عميق مطالعه نمايند و ارشادات و راهنمايى هاى آن رهبر عالى قدر آسمانى رـ كه دافع هر ضرر و خسارت، و علاج كننده تمام مشكلات اجتماعى و حياتى است ـ سرمشق خود قرار دهند و به حكم:

(لَقَدْ كَانَ لَكُمْ فِى رَسُولِ اللهِ اُسوَةٌ حَسَنَةٌ لِّمَن كانَ يَرجُوا اللهَوَالْيوْمَ الأَخِرَ) (14)

به روش و سلوك آن رسول اعظم خدا ـ صلّى الله عليه وآله وسلّم ـ تأسّى نمايند.

ماه رمضان ما: اكثريّت مسلمانان از سيره رهبر عظيم خود بى اطّلاع بوده و در اين موضوع كه درس و بحث، تفكّر و مطالعه در آن بر هر مسلمانى لازم است، نه در ماه رمضان و نه در ماه هاى ديگر اهتمام شايان ندارند و به دانستن تاريخ حيات رسول خدا ـ صلّى الله عليه وآله وسلّم ـ كه آموزنده ترين صفحات تاريخ است ـ اعتنايى لازم و كافى نمى كنند. تاريخ كدام شخصيّت ها، و رجال تاريخ، زعما و رهبران اصلاحات و انقلاب ها و پيامبران بزرگ، مانند تاريخ پيامبر بزرگ اسلام، آموزنده و سودمند است.

ماه رمضان اسلام: ماه درس علوم دين از قبيل: فقه، احكام و معارف حقيقى است تا خدا را از روى معرفت و بصيرت بپرستيم و طعم ايمان را بچشيم و در جمال ربوبيّت، واله و حيران گشته و روح ما به عوالم عالى تر طيران نمايد:

طيران مرغ ديدى تو زپاى بند غفلت *** به در آى تا ببينى طيران آدميّت (15)

و اين حديث كه از پيغمبر ـ صلّى الله عليه وآله وسلّم ـ روايت شده است، بر ما منطبق شود:

«اذا اراد الله به عبد خيراً فقهه فى الدين، ويلهمه رشده» (16)

ماه رمضان ما: در جهالت و نادانى مى گذرد و اين مدرسه عالى و همگانى اسلامى به صورت تعطيل جلوه كرده و معلّم و مدرّس، شاگرد و دانشجو در آن كم است و ادعيّه آن كمتر مورد استفاده و تأمّل قرار مى گيرد.

ماه رمضان اسلام: ماه نشاط، و اقبال و شتاب به سوى عبادت و تقرّب به خدا است.

ماه رمضان ما: بعضى آن را در كسالت و سستى و تن پرورى و خواب و بى خبرى به پايان مى رسانند.

ماه رمضان اسلام: آغاز فصل جديد و مرحله نوين عمر و زندگى است كه در آن بايد قواى فكرى و اخلاقى خود را از نو به رشد و نمو وا داريم و با گذشته خود وداع كرده، و دل خود را جلا دهيم و زنگار معصيّت و گناه را از آن بزداييم.

ماه رمضان ما: تغيير مختصر در وقت خوردن غذا و امساك از مفطرات است كه هر چند امتثال و اطاعت فرمان خدا و دليل بيدار بودن وجدان دينى و شعور مذهبى است و نسبت به آن بدبخت ها و گمراهانى كه روزه را افطار مى كنند شرافت و فضيلت آن بسيار است; امّا با اين وجود، روزه دار نبايد فقط به امساك از مفطرات قناعت كند; بلكه بايد ساير برنامه هايى را كه براى روزه داران معيّن شده نيز انجام دهد تا از فوايد بسيار و رَحَمات واسعه الهى در اين ماه حدّاكثر استفاده را بنمايد.

ماه رمضان اسلام: سبب تهذيب نفوس، تطهير قلوب و تخلّق به اخلاق حميده، اعتياد به عادات حسنه، تمرين خلوص نيّت، احياى معالم و مبانى اسلاميّت و انسانيّت، انتشار محبّت و نوع پرورى و صداقت است.

ماه رمضان ما: بسا شب نشينى ها و مجالسى كه پس از افطار برپا مى شود و با متحمّل شدن مصارف زياد به پرخورى، غيبت، لهو و مزاح هاى باطل و گفت و شنودهاى بى ثمر مشغول شده و با شكم چرانى هايى كه مى كنند از حكمت نبويّه «صُومُوا تَصِّحُوا» محروم مى شوند. و چون از روح همكارى و همدردى اسلامى و ارتباط معنوى و اتّصال ناگسستنى قلبى و ايمانى، نشانه و علامتى نيست، آن ديد و بازديدها و معاشرت ها، سبب كينه و عداوت و دشمنى و سوء تفاهم مى گردد.

«اَللُهَّم وَفِّقْنا لِشهَرِ رَمضانِ الاسلامِ وَارزُقنا صِيامَهُ وَقِيامَهُ وَاهدِنا فِيه اِلى صِراطِكَ المُستَقيِم وَبِحقِ مُحَمَدِو آلِهِالطَيِبِينَ الطاهِرِينَ صَلَواتُكَ عَليَهِم أَجمعِين.»

توسط RSS یا ایمیل مطالب جدید را دریافت کنید. ایمیل:

 

اضافه کردن نظر


کد امنیتی
تازه کردن