عید فطر؛ ماه پیروزى برطاغوت نفس

fetr-7

فهرست مطالب
فلسفه اعیاد اسلامی
مسئله عید و فطرت در قرآن
انواع فطرت

واژه «عید» از ریشه عود گرفته شده ‏و به معناى بازگشت است، و واژه «فطر» از فطرت‏ گرفته شده و به معناى سرشت است. بنابراین عید فطر؛ یعنى بازگشت‏ به فطرت و سرشت.
بازگشت از این نظر كه آیا رابطه ما با فطرت پاك انسانى به طورصحیح برقراراست‏ یا نه؟ آیا آن اعماق روح و فطرت پاكى كه خداوند به ما داده و بر اثرحجاب‏هاى ‏جهل، انحراف و گناه، زنگار بر رویش نشسته، در كلاس ماه رمضان زنگارها زدوده‏ شده‏ اند یا نه؟ كه اگر چنین است ‏باید ابتداى نجات وآغاز پیروزى بر طاغوت نفس را در نماز عید فطراعلام بدارند و جشن بگیرند. به عنوان این كه: آن چه را در ماه‏ رمضان آموخته‏ اند و در راه خودسازى و بهسازى به كار برده‏ اند ابراز بدارند، با كلمات و حركات، بلكه در قلب و درون، با تمام وجود و احساس، و با شعارآمیخته با شعور و فریاد برون و درون كه: «الله اكبر، الله اكبر، لا اله الا الله و الله اكبر ولله الحمد والحمدلله على ما هدانا وله الشكرعلى ما اولانا؛ خدا بزرگتراز آن است كه توصیف ‏گردد. آرى چنین است، معبودى جز خداى یكتا و بى‏ همتا نیست، و خدا بزرگتراز آن ‏است كه وصف شود، حمد و سپاس اختصاص به ذات پاك خدا دارد به خاطر آن كه ما را در راستاى پاكسازى و بهسازى هدایت كرده، و شكر او را كه جمعیت ما و امت ما را برترین جمعیت و امت قرار داده است.» رمضان اندك اندك پایان مى‏ پذیرد، و به ‏انتهاى خود مى ‏رسد، مسلمانان درمكتب رمضان و روزه، در پرتو آیات قرآن و نیایش‏ها وتقویت صبرواراده، پس از فراگیرى و آموزش به خودسازى پرداخته‏ اند؛ اینك جشن ‏مى‏ گیرند كه در راه پر دست‏ انداز جهاد اكبر، با گام‏هاى استوارعبوركرده‏ اند و به ‏مقصود رسیده ‏اند. چرا كه براى انسان بازگشت ‏به خویشتن، فرا رسیدن بهارمعنویت ‏است؛ مانند درختانى كه پس ازگذران زمستان سرد، به بهار رسیده‏ اند و در مسیرحركت قرار گرفته‏ اند، به راستى چه عیدى شیرین‏تر و چه پیروزى‏ اى شكوهمندتر از بازگشت ‏به خویشتن، و پیروزى برطاغوت نفس اماره؟ كه فطرت را زیر پاى سهمگین خود منكوب كرده است.

فلسفه اعیاد اسلامی
چهارعید در اسلام به طور رسمى وجود دارد كه عبارت‏اند از: عید قربان، عید غدیر، عید جمعه وعید فطر. عید قربان جشن ایثار و فداكارى است، و مسلمان در این رابطه به خویشتن بازمى ‏گردد كه آیا به باطن و ماهیت چنین عیدى ‏رسیده است ‏یا نه. آن گونه كه ابراهیم خلیل (ع) قهرمان توحید رسید، و حسین بن‏ على علیهماالسلام آن را دركربلا تكمیل كرد. عید غدیر جشن ولایت و امامت است و انسان مسلمان‏ با ژرف ‏اندیشى به خویشتن مى‏ نگرد كه آیا انتخاب او در مسئله بسیار مهم رهبرى، صحیح بوده است‏ یا نه؟ كه در بینش اسلام ناب، مسئله بسیارعمیقى است، و از اركان‏ زیربنایى نظام اسلام است، كه اگر او نباشد هیچ یك ازمفاهیم اسلام، ارزش و اصالت ‏خود را نمى ‏توانند نشان دهند. عید جمعه بازگشت ‏به خویشتن است كه نقش اساسى در پیشبرد اهداف، و وصول به مقصود دارد، و به راستى كه برقرارى اتحاد و یك ‏رنگى وهمدلى مسلمانان، وسیعترین و ژرف ‏ترین بركات را براى آنها به ارمغان خواهد آورد.
ولى آیا مى‏ دانید كه اگرعید فطرت و خودسازى نباشد، عیدهاى دیگرتكمیل نخواهد شد. اگر چنین عیدى درزندگى انسان تحقق یابد همه روز، روزعید است؛ چنان‏ كه ‏امیرمومنان على(ع) فرمود: «انما هوعید لمن قبل الله صیامه و شكر قیامه، و كل ‏یوم لا یعصى الله فیه فهو عید؛(1) امروزتنها عید كسانى است كه روزه آنها در پیشگاه ‏خدا پذیرفته شود، و عبادت‏هاى شبانه آنها مورد پذیرش خداوند شده باشد، و هر روزى ‏كه گناه نكنى روزعید تو است.» حضرت على(ع) این سخن را از سرچشمه وحى گرفته‏ بود، چرا كه وقتى خطبه رسول خدا(ص) را درمسجد پیرامون فضایل ماه رمضان شنید، از آن حضرت پرسید: «بهترین كار در ماه رمضان چیست؟» پیامبر(ص) پاسخ داد: «الورع عن محارم الله عزوجل؛ (2) ورع و پرهیزكارى ازآن چه خداوند حرام نموده است ‏مى‏ باشد؛ یعنى همان خودسازى و بازگشت ‏به فطرت پاك توحیدى‏.»


مسئله عید و فطرت در قرآن
براى این كه مسئله « بازگشت ‏به فطرت‏» را كه ماهیت‏  عید فطر را تبیین مى ‏كند، بهتر بفهمیم و به اهمیت آن، بهتر و عمیق‏تر پى ببریم، مسئله عید و فطرت را به طورخلاصه از دیدگاه قرآن، مورد بررسى قرار مى‏ دهیم.
در قرآن مجید كلمه عید یك بار آمده، كه در رابطه با حضرت عیسى(ع) و حواریون و شاگردان مخصوص او است، به این ترتیب كه: آن شاگردان مخصوص براى تكمیل ایمان خود به عیسى(ع) گفتند: «آیا پروردگار تو مى‏ تواند غذایى از آسمان (مائده) براى ما بفرستد؟» حضرت عیسى(ع) از این تقاضا كه بوى شك و تردید مى ‏داد، نگران شد و به‏ آنها فرمود:
«از خدا بترسید اگرایمان دارید.» ولى به زودى حضرت عیسى(ع) دریافت كه‏ مقصود آنها مشاهده معجزه بزرگ از عیسى(ع) است، تا در پرتو دیدارآن، قلبشان پاك ‏و سرشار از اطمینان و یقین گردد، ازاین رو به خدا عرض كرد: «اللهم ربنا انزل‏ علینا مائده من السماء تكون لنا عیدا لاولنا وآخرنا وآیه منك؛ (3) خداوندا! مائده‏اى از آسمان برما بفرست تا عیدى براى اول و آخرما باشد و نشانه‏اى ازتو.»
و از آن جا كه روز نزول مائده روز بازگشت ‏به پیروزى و پاكى و ایمان به خدا بوده است، حضرت مسیح (ع) آن را «عید» نامیده است، و مطابق روایات چون‏ «مائده‏» در روز یكشنبه نازل شده، مسیحیان این روز را مانند جمعه ما مسلمانان، روزعید مى‏ دانند و تعطیل مى‏ كنند. نتیجه این كه در قرآن كلمه «عید» به عنوان تكمیل ایمان، و وصول به مرحله یقین كه اساس خودسازى است، مطرح شده است.
بنابراین ما كه پیرو قرآن هستیم، باید به مسئله عید به عنوان محور پاكسازى و بهسازى بنگریم. عید فطر وقتى براى ما عید واقعى است كه در مسیرخودسازى، پیروز شده باشیم، و تحول عمیقى در ما پدیدار شده باشد.
اما در مورد فطرت، باید توجه داشت كه قرآن با صراحت، خدا شناسى و دین را مسئله‏ اى فطرى مى‏ شمرد. آیات متعددى در قرآن به این مطلب دلالت دارد، از جمله در آیه 30 روم مى‏ خوانیم: «فاقم وجهك للدین حنیفا فطرة الله التى فطرالناس علیها لاتبدیل لخلق الله ذلك الدین القیم؛ اى پیامبر! روى خود را متوجه آیین خالص ‏پروردگار كن، این فطرتى است كه خداوند انسان‏ها را برآن آفریده، دگرگونى در آفرینش خدا نیست.» این آیه با صراحت، ‏بیان كننده آن است كه دین اسلام بر اساس ‏فطرت و سرشت و نهاد انسان مى‏ باشد، و دستورهاى آن، همه وهمه هماهنگ با درون ذات ‏وجود انسان است، و اگر فطرت از دستبرد جهل، خرافات، تبلیغات غلط و تربیت‏هاى ‏ناسالم، محفوظ باشد، همان را مى‏ خواهد كه آیین ناب اسلام آن را مى ‏خواهد، و خداوند آئینش را براساس نیازهاى فطرى بشر تدوین نموده است. و اگر انسان داراى فطرت ‏نخستین، به دور از حجاب‏ها و زنگارها باشد، بدون هیچ‏گونه تردید و دغدغه، راه‏ توحید و دستورهاى صحیح الهى را مى ‏پسندد و برمى‏ گزیند، معناى جهاد اكبر و مبارزه ‏بى ‏امان با طاغوت نفس این است كه پرده‏ها و حجاب‏ها و زنگارها را از روى فطرت پاك‏ برداریم و آن را پیروى كنیم.

انواع فطرت
فطرت در تعبیرات دانشمندان بر دوگونه است: فطرت عقل و فطرت دل.
فطرت عقل یعنى استدلال روشن عقلى، كه انسان بعد از رسیدن به كمال عقل با مشاهده نظام جهان و دقت در اسرارهستى، بى ‏درنگ به این حقیقت منتقل مى ‏شود كه ‏محال است، این نظام و اسرار شگفت‏ انگیز معلول مبدئى فاقد عقل و شعور باشد و این‏ «عقل فطرى‏» بدون نیاز به استاد و معلم به مقصود مى ‏رسد، ولى فطرت مفهوم دیگرى ‏نیز دارد كه از آن تعبیر به «فطرت دل‏» مى‏ شود، كه تفسیر فطرى بودن دین با این ‏تعبیر، صحیح‏تر و مناسب‏تر به نظر مى ‏رسد. و منظور از آن این است كه انسان وقتى به ‏اعماق جانش مى ‏نگرد، نور حق را مى ‏بیند، و ندایى را با گوش دل مى ‏شنود، ندایى كه ‏او را به سوى مبدا علم و قدرت بى‏ نظیر هستى دعوت مى ‏كند، كه گاهى از آن تعبیر به ‏«درك وجدانى‏» مى‏ شود، مانند آن كه وقتى انسان یك گل زیبا را مى ‏بیند، بدون‏ مقدمه و استدلال به زیبایى آن پى مى ‏برد و از آن لذت مى ‏برد. اینك پس از این بیان، ‏به اصل بحث‏ باز مى‏ گردیم كه «عید فطر» به معناى بازگشت ‏به فطرت است، یعنى ‏مساله جهاد اكبر و خودسازى در ماه رمضان، انسان را به مقامى مى‏ رساند كه ‏پرده ‏هاى جهل، هواپرستى و خرافات و هرگونه موانع ضد فطرت، از سر راه فطرت‏ برداشته مى ‏شود، و انسان مسلمان در این هنگام به فط‏رت ناب خود كه از درون ذات ‏وجودش مى‏ جوشد بازمى ‏گردد، همان فطرتى كه آیینه صاف خدانما و حق نما است؛ همان‏ پیامبر باطن كه اگر از اسارت زنجیرهاى جهل و هواپرستى آزاد گردد، راهنماى كامل ‏و دقیق انسان به سوى كمالات است. و به طور روشن موجب سعادت انسان مى ‏گردد.
هرگاه انسان در پرتو فیوضات و بركات ماه رمضان و عبادت روزه، به این درجه‏ رسید، به حقیقت مفهوم عید فطر رسیده است، و آغاز ماه رمضان در واقع براى او عید است و باید جشن پیروزى بگیرد، وگرنه هرگز براى او عید نخواهد بود.
جالب این كه در آیه مذكور، دین «قیم‏» و استوار و به عبارت دیگرخالص و ناب، آن دینى است كه با فطرت بى‏ آلایش و سالم آمیخته شده باشد.
نكته قابل توجه این كه شواهد زنده متعدد عینى وجود دارد كه نشان ‏دهنده فطرى‏ بودن ایمان به حق است؛ مانند واقعیت‏هاى تاریخى كه نشان مى ‏دهد، در میان هر ملتى ‏درهر دوره‏اى اعتقاد به خداشناسى و مذهب وجود داشته است، چنان ‏كه شواهد باستان ‏شناسى و آثار وعلائم به جا مانده از دوره‏ هاى قبل از تاریخ بیان كننده این ‏واقعیت است.
مطالعات روانى و اكتشافات روان‏ كاوى در ابعاد روح انسان نیزشاهد دیگرى بر فطرى بودن اعتقادات دینى است، روان‏شناسان چهار تمایل عالى و اصیل را به عنوان ‏ابعاد چهارگانه روح معرفى مى‏ كنند كه عبارت‏اند از حس دانایى، حس زیبایى، حس‏ نیكى، و حس مذهبى. كه این خود نیز دریچه دیگرى بر فطرى بودن دین است. (4)
شاهد دیگر بر واقعیت فطرى بودن دین حق، «ناكامى تبلیغات ضد مذهبى‏» است، كه‏ در همه جاى دنیا مشاهده مى ‏شود، فروپاشى شوروى و كمونیسم درعصر حاضر یكى از نمونه ‏هاى آن است. و هم چنین تجربیات شخصى در سختى ‏ها و رنج‏ها شاهد دیگر بر توجه انسان به خواست ‏فطرت یعنى خداجویى و پناه آوردن به حق است، كه در قرآن در آیات گوناگونى به این‏ مطلب اشاره شده است.
این بحث را با چند گفتار از پیامبر(ص) و امامان معصوم(ع) پایان مى‏ بریم:
در حدیث معروفى از پیامبراكرم(ص) مى‏ خوانیم فرمود: «كل مولود یولد على ‏الفطرة حتى لیكون ابواهما اللذان یهودانه و ینصرانه؛ (5) هر نوزادى بر فطرت اسلام و دین خالى از شرك آفریده شده است، و رنگ‏هایى همچون یهودیت و نصرانیت انحرافى است‏ كه از طریق پدر و مادر به آنها انتقال مى ‏یابد.» و امیرمومنان در ضمن گفتارى ‏مى ‏فرماید: «فبعث فیهم رسله، و واترالیهم انبیائه لتستادوهم میثاق فطرته؛(6) خداوند رسولان خود را به سوى انسان‏ها فرستاد و انبیاى خود را یكى پس از دیگرى ‏ماموریت داد تا وفاى به پیمان فطرت را از آنها مطالبه كند.» نتیجه این كه‏ نباید فطرت را كه همانند آیینه خدانما و حق‏ جو، در درون، ما را راهنمایى مى‏ كند، و آیین حق را نشان مى ‏دهد به باد فراموشى بسپاریم، بلكه باید در پرتو جهاد اكبر به ویژه در ماه رمضان خود را به این مرحله برسانیم تا از این پیامبر و چراغ ‏فروزان درون بهره‏ مند گردیم.
..................................................
پى ‏نوشت‏ها:
1- سید رضى، نهج البلاغه، حكمت ‏428.
2- شیخ صدوق، عیون اخبارالرضا، ج‏1، ص‏295.
3- مائده / آیه 114.
4- برای اطلاع بیشتربه کتاب «حس مذهبى یا بعد چهارم روح انسانى‏» ترجمه مهندس ‏بیانى رجوع نمایید.
5- علامه طبرسى، تفسیرجمع الجوامع، ذیل آیه 30 روم.
6- سید رضى، نهج البلاغه، خطبه اول.

"حجة‏الاسلام والمسلمین محمد محمدى اشتهاردى"

توسط RSS یا ایمیل مطالب جدید را دریافت کنید. ایمیل:

 

اضافه کردن نظر


کد امنیتی
تازه کردن