سخاوت قيس

سخاوت قيس
قيس در سخاوت هم به خاندان عترت تاسى كرده بود، وجود اين خصلت در خاندان قيس از قديم بوده، تا بحدى كه رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) مى ‏فرمود:
جود و سخاوت در سرشت و فطرت اين خاندان نهفته است‏» (11) و نمى ‏توان تمام مواردى كه نماينگر، سخاوت اوست ذكر كرد لكن نمونه ‏هائى را ذكر مى ‏كنيم.
قيس ملكى را به معاويه فروخت‏ به نود هزار درهم، سپس به يك منادى دستور داد كه در شهر مدينه اعلان كند، هر كس قرضى مى ‏خواهد به منزل قيس بيايد، پنجاه يا چهل هزار درهم آن را قرض داد. و بقيه ‏اش را به نيازمندان هديه كرد، و براى كسانى كه قرض داده بود سندى نوشت.
بعد از مدتى قيس مريض شد عيادت كنندگان كم بودند، قيس خطاب به خانم خودش «قريبه‏»، دختر ابى قحافه و خواهر ابوبكر گفت چرا عيادت كننده‏گان كم هستند؟ زنش جواب داد به خاطر اينكه همه آنها به شما مقروض هستند و خجالت مى کشند به عيادت شما آيند، قيس گفت ‏خداوند مالى را كه باعث مى‏ شود برادران ايمانى كمتر به ديدار همديگر روند نيست و نابود كند، آنگاه دستور داد در شهر اعلان كند قيس تمام بدهكاران خود را بخشيد و از هيچكس طلب ندارد.
بلافاصله مردم به خانه او هجوم آوردند به اندازه ‏اى كه پلكان در ورودى منزل او خراب شد.(12)
پى نوشت‏ ها:
(11)الغدير ج 2 صفحه 85
(12)تاريخ ابن كثير ج 8/69 حوادث سال 59 ه ربيع الابرار زمخشرى ج 4/91

توسط RSS یا ایمیل مطالب جدید را دریافت کنید. ایمیل:

 

اضافه کردن نظر


کد امنیتی
تازه کردن