صفوان بن امية جمحى مورد وضع و اجراى سه قانون عمومى گرديد

alkhesal

جرت في صفوان بن أمية الجمحي ثلاث من السنن‏
268 قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع جَرَتْ فِي صَفْوَانَ بْنِ أُمَيَّةَ الْجُمَحِيِّ ثَلَاثٌ مِنَ السُّنَنِ اسْتَعَارَ مِنْهُ رَسُولُ اللَّهِ ص سَبْعِينَ دِرْعاً حُطَمِيَّةً فَقَالَ أَ غَصْباً يَا مُحَمَّدُ قَالَ بَلْ عَارِيَّةً مُؤَدَّاةً فَقَالَ يَا رَسُولَ اللَّهِ أَ قَبْلَ هِجْرَتِي فَقَالَ النَّبِيُّ ص لَا هِجْرَةَ بَعْدَ الْفَتْحِ وَ كَانَ رَاقِداً فِي مَسْجِدِ رَسُولِ اللَّهِ ص وَ تَحْتَ رَأْسِهِ رِدَاؤُهُ فَخَرَجَ يَبُولُ فَجَاءَ وَ قَدْ سُرِقَ رِدَاؤُهُ فَقَالَ مَنْ ذَهَبَ بِرِدَائِي وَ خَرَجَ فِي طَلَبِهِ فَوَجَدَهُ فِي يَدِ رَجُلٍ فَرَفَعَهُ إِلَى النَّبِيِّ ص فَقَالَ اقْطَعُوا يَدَهُ فَقَالَ أَ تَقْطَعُ يَدَهُ مِنْ أَجْلِ رِدَائِي يَا رَسُولَ اللَّهِ فَأَنَا أَهَبُهُ لَهُ فَقَالَ أَ لَا كَانَ هَذَا قَبْلَ أَنْ تَأْتِيَنِي بِهِ فَقُطِعَتْ يَدُهُ‏
لسعد بن معاذ ثلاثة مواقف في الإسلام لو كانت واحدة منهن لجميع الناس لاكتفوا بها فضلا

268- امام صادق عليه السّلام فرمود: صفوان بن امية جمحى مورد وضع و اجراى سه قانون عمومى گرديد
1- رسول خدا از صفوان هفتاد زره حطمى‏باف بعارية خواست صفوان عرض كرد: يا محمد آيا ميخواهى بزور از من بستانى؟ فرمود نه بلكه عاريه است و دوباره باز پس خواهم داد.
اين يك قانون: كه ميتوان مالى را از كسى بعاريه گرفت و بدون اينكه بملك‏گيرنده داخل شود در آن تصرف نمود.
2- عرض كرد: يا رسول اللَّه هجرت مرا از مكه بمدينه بپذير (و مرا جزو مهاجرين بشمار) فرمود: پس از فتح مكه هجرت هيچ كس پذيرفته نيست (اين قانون دوم كه عنوان مهاجر مخصوص آنانى است كه پيش از فتح مكه بمدينه مهاجرت كرده‏اند).
3- صفوان در مسجد رسول خدا بخواب بود و عباى خود را بزير سر نهاده بود از مسجد بيرون شد تا ادرار كند چون بازگشت عبايش دزديده شده بود فرياد زد عباى مرا كى برد؟ و در جستجوى آن از مسجد بيرون شد عبا را در دست مردى يافت. دزد را بنزد پيغمبر كشاند، رسول خدا فرمود دستش را ببريد صفوان گفت: يا رسول اللَّه براى عباى من دست اين مرد بريده شود؟ من عبا را باو بخشيدم.
فرمود: چرا پيش از آنكه بنزد منش آورند نه بخشيدى، پس دست دزد بريده شده (اين قانون سوم بود كه پس از صدور حكم از جنبه عمومى نبايد حكم تعطيل شود گرچه مدعى از دعواى خصوصى خود صرف نظر نمايد)
(سعد بن معاذ را سه موقعيت در اسلام هست كه اگر يكى از آنها همه مردم را بود برتريشان را كافى بود

توسط RSS یا ایمیل مطالب جدید را دریافت کنید. ایمیل: