وقتی تعبیر ((ناشناخته)) و ((غریب)) برای امامعصر"علیهالسلام" به کار میرود، شاید تصور شود که مطرح کنندگان این بحث در بیان خویش مبالغه و اغراق میکنند.و یا گمان رود که این ادّعا صرفاً بر پایهی احساسات و عواطف است و جنبهی عقلانی ندارد. در حالی که مسئلهی غربت امام"علیهالسلام" امری مستدل و روشن است که همگان باید واقعاً به آن متذکّر شوند و حقیقت آن را بیابند.
نعمت حضرت ولیعصر"عجل اللّه تعالی فرجه"، یک نعمت ((عامّ)) و فراگیر است و همهی خلائق را در بر میگیرد. شیعیان و غیر شیعیان، مسلمانان و غیر مسلمانان، و حتّی حیوانات و گیاهان و جمادات نیز، از نعمت وجود ایشان بهرهمند میشوند و این نعمت مانند باران بر سر همه میبارد.
بنابراین شکر نعمت وجود امام موعود"علیهالسلام"، باید به گستردگی خود این نعمت، فراگیر باشد، در حالی که در حال حاضر، بر روی کرهی زمین، اکثر مردم اصلاً امامزمان"علیهالسلام" را نمیشناسند. به عبارتی نمیدانند میزبان و ولیّ نعمت آنها کیست. بر سر سفرهی او نشستهاند و نان و نمک ایشان را میخورند، اما هیچ گونه شکرگزاری نسبت به ایشان انجام نمیدهند، چون اصلاً نعمت وجود ایشان را نمیشناسند تا ضرورت شکر آن را بدانند.
البته این عدّه که از شناختِ ولیّ نعمت خویش محروم ماندهاند، گاهی در این محرومیّتِ خود مقصّر هستند. یعنی خود، مقدمات شناخت حضرتش را فراهم نساختهاند. امّا به هر حال، این افراد جاهل، چه در جهل خویش مقصر باشند یا نه، به هر حال، امامزمان"علیهالسلام"را نمیشناسند و حضرت مهدی "علیهالسلام" نزد ایشان مکفور و غریب هستند.
غربتِ امام"علیهالسلام" در بین عدّهی دیگری مشهودتر و ناگوارتر است.این عدّه، اقلّیتی هستند که خدایمنّان، امامزمان"علیهالسلام" را به آنها شناسانده است و آنها میدانند که آن حضرت، حجّت خدا است، و به آن اذعان دارند، لذا در زمرهی شیعیان قرار میگیرند، ولی قلباً قدر شناس حضرتش نیستند.
این افراد اندک، مهمانانی هستند که میزبان و ولیّ نعمتِ خود را میشناسند، امّا متأسّفانه غالباً او را مورد بیمهری قرار میدهند. و شکرحضرتش راـ چنان که باید و شاید ـ ادا نمیکنند. بدین ترتیب، غربتِ این ولّی نعمت، یک امر کاملاً اختیاری و به معنای قدرناشناسی از وجود ایشان است.
این معنا از غربت امام"علیهالسلام"، دقیقاً به مشکور نبودن(مکفوربودن) ایشان بر میگردد. یعنی چون شکر قلبی نسبت به ایشان ادا نمیشود، ناشناخته باقی ماندهاند. کسانی که این چنین امام خویش را قدر ناشناخته رها کردهاند، شایستۀ سرزنش هستند، چرا که از روی اختیار، نسبت به اعتقاد و پذیرش قلبی کوتاهی کردهاند.
اقّلیّتی که شناخت اولیه نسبت به امامزمانشان دارند، اگر حق این معرفت را ادا کنند و قلباً قدردان آن شوند، خدای متعال به فضل خود، برمعرفت آنها میافزاید، و امام"علیهالسلام" را به آنها بیشتر میشناسد. ولی گاهی این افراد، خود مقدمات معرفت بیشتر را فراهم نمیآورند.(1) و با کوتاهی در انجام مقدّمات حصول معرفت، امام"علیهالسلام" را برای خود غریب و ناشناخته باقی میگذارند.
متأسفانه بسیاری از شیعیان که از ولایت امامعصر"علیهالسلام" برخوردار هستند، خود را از نخستین مرتبۀ معرفت ـ یعنی معرفت به اسم ـ محروم ساختهاند. اینان حتّی خصوصّیات ظاهری امامشان را هم نمیدانند. مثلاً از سال و محل تولد ایشان بیخبرند، و از این بابت هیچ گونه احساس نگرانی و شرمندگی هم نمیکنند، در حالی که بعضی از همین افراد، گاهی برای آشنایی باهنر پیشگان یا ورزشکارانِ کشورهای خارجی، وقت زیادی صرف میکنند، و با علاقه به دنبال کسب آگاهی بیشتر درباره آنها هستند.
بدین ترتیب برخی از نوجوانان شیعه اطلاعات وسیعی دربارۀ فوتبالیستهای داخلی و خارجی یا هنرپیشگان و... به دست آورده و به خاطر میسپارند. گروهی از بزرگسالان هم ـ به ضرورت کسب و کار خود ـ مشخصّات کالاهای مختلف را به صورت تخصّصی یاد میگیرند. امّا بسیاری از افراد ـ پیر یا جوان ـ اگر بارها و بارها اسامی، تاریخ تولد، و مشخصات دیگر امامزمان" علیهالسلام" در مجالس گوناگون به آنها گفته شود، کوچکترین توجّهی نمیکنند، و هیچ وقت نمیکوشند چیزی دربارۀ امام خود بیاموزند. این بیتوجهّیها چیزی جز قدر ناشناسی قلبی را نمیرساند، و نشان میدهد که حتی برای بعضی افراد متدّین، دانستن حدّاقّل ِخصوصیّاتِ امامعصر"علیهالسلام" اصلاً مهم نیست. به راستی این ولّی نعمت، چقدر غریب است که حتّی دوستدارانش این حداقلّ ِتوجّه را به او مبذول نمیدارند؟!
...............................................................
(1) الّبته این قاعدۀ کلی نیست که شخص لازم باشد همیشه مقدمات معرفت را خودش فراهم آورد تا خدا به او فضل نماید. بلکه خداوند به هر کس که بخواهد فضل میکند. چه بسا کسی هیچ یک از مقدمات را فراهم نکرده باشد و خدا به او معرفت امام"علیهالسلام" ـ عطا فرماید. ولی آنچه مسلّم است این که اگر فرد در برابر معرفتی که خدا به او عطا فرموده، تسلیم باشد، بنابر وعدۀ الهی ـ که عین فضل اوست ـ به معرفتش افزوده میگردد. برای تحقیق و مطالعه در همین زمینه و ملاحظۀ دلائل آن ، به کتاب ((گوهر قدسی معرفت)) از همین نویسنده مراجعه کنید .
منبع : کتاب آفتاب در غربت
نویسنده : دکتر سید محمد بنی هاشمی