فصل بیست و هشتم: صحابه صالح پيامبر را بزرگ شماريد

akherin-didar

«الله الله فى اصحاب نبيكم! - الذين لم يحدثوا حدثا و لم يووا محدثا- فان رسول الله صلى الله عليه و آله و سلم اوصى بهم. و لعن المحدث منهم و من غيرهم، و المووى للمحدث. »

شما را درباره اصحاب پيامبر سفارش مى كنم. - البته آن گروه از اصحاب كه بدعت در دين نگذاردند- نوآورى و دگرانديشى نكردند- و آن گروه كه بدعت گذاران را پناه نداده، پشتيبانى نكردند- رسول

خدا درباره صحابه- صالح- خويش سفارش كرد، و بدعت گذاران از اصحاب- و ديگر بدعت گذاران را- و نيز پشتيبانان و پناه دهندگان به صحابه، مسلمانان نخستينى بودند كه در شرايطى سخت و دشوار، به پيامبر ايمان آوردند و در راه اعتلاى توحيد و اسلام متحمل دشواريهاى فراوان گشتند، شكنجه شدند، آزار ديدند، هجرت كردند، از مال و جان خويش مايه گذاشتند، جنگيدند، كشتند، كشته شدند و خلاصه از هيچ تلاشى در دفاع از اسلام و گسترش آيين خدا دريغ نورزيدند. خداوند هم به پاس آن همه كوشش و فداكارى، ايشان را در قرآن، به خوبى ستود. چنانكه درباره ى مهاجران فرمود: الذين اخرجوا من ديارهم و اموالهم يبتغون فضلا من الله و رضوانا و ينصرون الله و رسوله اولئك هم الصادقون [ حشر/ 8. ] مهاجرين كسانى هستند كه از خانه و كاشانه خويش رانده شدند و دارايى شان به يغما رفت. لطف و خشنودى خدا را طلب مى كنند و خدا و رسولش را يارى مى نمايند. آنان به راستى- در ايمان و هجرت- راستگويند.

و درباره ى انصار فرمود: و الذين تبووا الدار و الايمان من قبلهم يحبون من هاجر اليهم و لايجدون فى صدورهم حاجه مما اوتوا و يوثرون على انفسهم و لو كان بهم خصاصه و من يوق شح نفسه فاولئك هم المفلحون [ حشر/ 9. ] و كسانى كه پيش از آمدن مهاجرين ساكن مدينه بودند و ايمان آورده بودند، آنان را دوست مى دارند و در درون، نسبت به غنايمى كه پيامبر به مهاجرين فقير داده است، هيچ احساس نياز و ناراحتى نمى كنند، و با آنكه خود نادار و نيازمندند، ايشان را بر خود مقدم مى دارند، و البته هركس خويشتن را در فرومايگى حفظ كند، سعادتمند است.

و نيز در اوصاف ياران و همراهان حضرت رسول اكرم مى خوانيم: محمد رسول الله و الذين معه اشداء على الكفار رحماء بينهم تريهم ركعا سجدا يبتغون فضلا من الله و رضوانا سيماهم فى وجوههم من اثر السجود [ فتح/ 29. ] محمد صلى الله عليه و آله و سلم رسول خدا ست. و كسانى كه با اويند نسبت به كافران بسى سخت گير و با يكديگر بسيار مهربانند. ايشان را مى بينى كه بسيار ركوع و سجود مى كنند- نماز مى خوانند- در حالى كه لطف و رضوان خدا را طلب مى كنند.

همين ويژگى را حضرت اميرالمومنين- البته با شرح بيشتر- درباره ى اصحاب پيامبر، بيان مى دارد. [ بحارالانوار ج 22 ص 306 باب فضل المهاجرين و الانصار. ] همچنان كه ملاحظه شد، تمامى ستايشها و سفارشها درباره اصحابى است كه ويژگيهاى آنان را برشمرديم، اما از سوى ديگر قرآن مى فرمايد: احسب الناس ان يتركوا ان يقولوا آمنا و هم لا يفتنون [ عنكبوت/ 2. ] مردم گمان مى كنند همين كه گفتند ايمان آورديم، به حال خود رها مى شوند و به فتنه نمى افتند؟

آرى فتنه اى عظيم پس از رحلت رسول خدا برخاست و گروهى از همان اصحاب- يا منافقينى كه در لباس اصحاب بودند- لغزيدند، چنانكه قرآن پيش بينى كرده بود: و ما محمد الا رسول قد خلت من قبله الرسل افان مات او قتل انقلبتم على اعقابكم و من ينقلب على عقبيه فلن يضر الله شيئا [ آل عمران/ 144. ] محمد رسولى است كه پيش از او نيز رسولانى آمده و رفته بودند. آيا اگر بميرد و يا كشته شود شما به دوران جاهليت بازمى گرديد؟ و البته اگر كسى چنين كند هرگز به خدا زيانى نمى زند.

پديده بسيار اسف انگيزى كه در امت اسلام پس از رحلت پيامبر رخ داد از آن حكايت مى كند كه پيا مبر، پيشتر پيش بينى وقوع آن حادثه ى تلخ را كرده بود، زيرا كه در سفارش نسبت به صحابه و ياران خويش، گروهى از آنان را كه پديده بدعت و نوآورى و دگرانديشى در دين را به وجود آوردند، نفرين مى كند و حتى كسانى را كه بدعت گذاران را پناه مى دهند و پشتيبانى مى كنند مشمول اين لعن و نفرين مى سازد.

اين حقيقت تلخ و وحشتناك در روايتى كه اسماعيل بخارى محدث بسيار معروف و مهم اهل سنت در مهم ترين كتاب حديث، نقل مى كند، آمده است: ابن عباس مى گويد: پيامبر در جمع ما مسلمانان به خطبه ايستاد و فرمود: روز قيامت شما با پاى برهنه و بدن عريان محشور مى شويد. همانگونه كه در ابتداى آفرينش خداوند ما را آفريده بود ما را به همان حال برمى گرداند. اولين كسى كه در روز قيامت پوشانده مى شود حضرت ابراهيم است.

در آن روز مردانى را از امت من به صحراى محشر مى آورند و آنان را در صف دوزخيان قرار مى دهند. من با ناراحتى به پيشگاه ربوبى عرض مى كنم: پروردگارا! اين بيچارگان اصحاب منند. به آنان رحم كن ... خداوند در پى درخواست من مى فرمايد: تو نمى دانى پس از تو چه بدعتها در دين نهادند. من نيز همان سخنى را كه بنده صالح خدا، حضرت عيسى در روز قيامت مى گويد، مى گويم: كنت عليهم شهيدا ما دمت فيهم فلما توفيتنى كنت انت الرقيب عليهم و انت على كل شى ء شهيد ان تعذبهم فانهم عبادك و ان تغفر لهم فانك انت العزيز الحكيم [ مائده/ 117 و 118. داستان حضرت عيسى و اينكه عده اى از مسيحيان او و مادرش را خدا انگاشتند. ] پروردگارا! من تا زمانى كه در ميان آنها بودم گواه ايشان بودم. آنگاه كه مرا بردى تو خود رقيب و نگاهبانشان بودى.و تو بر همه چيز شاهد و گواهى. اگر عذابشان كنى بندگان تواند و اگر آنها را بيامرزى به راستى كه تو فرازمند و حكيمى.

آنگاه گفته مى شود: آنان بلافاصله پس از تو از دين برگشتند و مرتد شدند. [ صحيح بخارى به شرح كرمانى، كتاب الرقاق، حديث 6139، مضمون مذكور در جاهاى ديگرى نيز از همين كتاب آمده است: كتاب الرقاق حديث 6189، حديث 6190 و حديث 6193،6192،6191، گفتنى است كه راويان اين احاديث افراد مختلف مى باشند. ]

توسط RSS یا ایمیل مطالب جدید را دریافت کنید. ایمیل:

 

اضافه کردن نظر


کد امنیتی
تازه کردن