فصل بیست و پنجم: بينوايان را دريابيد

akherin-didar

« الله الله فى الفقراء و المساكين! فشاركوهم فى معائشكم. » شما را درباره نيازمندان و درماندگان سفارش مى كنم. ايشان را هم در زندگى و آسايش خويش شريك گردانيد.

يكى از مهمترين تعاليم فردى و اجتماعى در اسلام- و بلكه همه اديان- رسيدگى به بينوايان و بيچارگان است.

در متون دينى و بخصوص در قرآن كريم از يك سو توصيه و تشويق فراوان درباره ى رسيدگى به مساكين صورت گرفته است و از سوى ديگر با بياناتى تند و تهديدآميز درباره ى كسانى كه به اين موضوع بى توجه و بى تفاوت هستند، سخن به ميان آمده است. قرآن كريم ويژگى مهم مومن را انفاق دانسته است و عدم رسيدگى به فقيران را نشانه كفر و بى ايمانى تلقى كرده است. به آيات شريفه اى در اين باره توجه مى كنيم:

خداوند در وصف تقواپيشگان مى فرمايد: الذين يومنون بالغيب و يقيمون الصلاه و مما رزقناهم ينفقون [ بقره/ 3. ] آنها كسانى هستند كه به غيب ايمان مى آورند، نماز را به پاى مى دارند و از روزى هايى كه به آنها وعده داده ايم، انفاق مى كنند.

از همين رو صريحا به مومنان دستور مى دهد كه: يا ايها الذين آمنوا انفقوا مما رزقناكم من قبل ان ياتى يوم لابيع فيه و لا خله و لا شفاعه [ بقره/ 254. ] اى كسانى كه ايمان آورده ايد، پيش از آنكه روزى فرارسد كه در آن روز داد و ستد و دوستى و ميانجيگرى، كارساز نيست، از آن چه به شما روزى داده ايم، انفاق كنيد. و البته تاكيد مى فرمايد كه: لن تنالوا البر حتى تنفقوا مما تحبون [ آل عمران/ 92. ] هرگز نيكوكار نخواهيد بود تا آنكه از آنچه خود دوست مى داريد، انفاق كنيد.

تشويق و ترغيب به دادن صدقه، اداى حقوق واجب شرعى مانند خمس و زكات، امورى مانند وقف و نذر و قرض الحسنه همگى در راستاى اين امر مهم و مقدس قرار دارند. و چنانچه گفتيم درباره آنان كه نسبت به انفاق و رسيدگى به تهيدستان و بيچارگان كوتاهى مى كنند با حدت و شدت بسيار، برخورد شده است:

خداوند درباره ى گروهى از دوزخيان خطاب به ماموران دوزخ مى فرمايد: خذوه فغلوه ثم الجحيم صلوه ثم فى سلسله ذرعها سبعون ذراعا فاسلكوه انه كان لا يومن بالله العظيم و لايحض على طعام المسكين [ حاقه/ 30 تا 34. ] او را برگيريد و به بندش كشيد و آنگاه به آتش درافكنيد. و آنگاه با زنجيرى كه هفتاد ذراع طول آن است، بر بنديدش چرا كه او به خداوند بزرگ ايمان نياورده است و براى اطعام بيچارگان برانگيخته نشده و اقدام نكرده است.

و آنگاه كه اهل بهشت از مجرمان مى پرسند كه چرا شما به دوزخ افكنده اند؟ دوزخيان مجرم يكى از عوامل جهنمى شدن خود را آن مى دانند كه: و لم نك نطعم المسكين [ مدثر/ 44. ] ما به مسكين و بينوا غذا نمى داديم.

و بالاخره آنكه درباره ى كافران مى فرمايد: ارايت الذى يكذب بالدين فذلك الذى يدع اليتيم و لايحض على طعام المسكين [ ماعون/ 3 -1. ] - اى پيامبر- آيا ديدى آن كس را كه دين را دروغ مى انگاشت؟ او همان است كه يتيم را با تندى از خود دور مى كرد و بر اطعام مسكين اقدام نمى كرد.

در بيانات پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله و نيز ائمه معصومين عليهم السلام توصيه بسيار اكيدا و فراوان نسبت به اين امر شده است و علاوه بر توصيه، در عمل هم آن بزرگواران در رسيدگى به فقيران و بيچارگان نظير و مانندى نداشتند و داستانهاى شگفت انگيزياز اهتمام آنان در اين امر نقل شده و آيات شريفه اى هم در مورد انفاق اهل بيت پيامبر نازل گشته است. [ مانند: سوره انسان/ 8، مائده/ 55. ]

اينك به نقل سخنانى از آن بزرگواران در اهميت و آثار دادن صدقه مى پردازيم:

پيامبر خدا فرمود:

»» بيماران خود را به وسيله ى صدقه دادن، درمان كنيد. [ داووا مرضاكم بالصدقه "بحارالانوار ج 93 ص 118". ]

»» روزى را به وسيله ى صدقه دادن فرود آوريد. [ استنزلوا الرزق بالصدقه "بحارالانوار ج 93 ص 120" هر دو روايت از حضرت على هم نقل شده است. "بحارالانوار 120:93". ]

»» صدقه پنهانى خشم خداوند را فرومى نشاند. [ صدقه السر تطفى غضب الرب. "بحارالانوار ج 93 ص 130". ]

»» صدقه از مرگ ناهنجار جلوگيرى مى كند. [ الصدقه تمنع ميته السوء. "بحارالانوار ج 93 ص 131". ]

و حضرت على عليه السلام فرمود:

»» هرگاه تنگدست شديد، به وسيله ى صدقه دادن با خدا تجارت كنيد. [ اذا املقتم فتاجروا الله بالصدقه. "بحارالانوار ج 93 ص 134". ]

»» اين ماجرا نيز شنيدنى است: يك بار جناب ابوذر كنار كعبه به پا خاست و خود را با صداى بلند معرفى كرد. مردم پيرامون او جمع شدند، چون او يكى از بهترين اصحاب پيامبر بود. ابوذر مردم را موعظه كرد و گفت: هرگاه يكى از شما بخواهد راهى سفر شود، به اندازه ى كافى توشه برمى دارد.

مردم هشيار باشيد سفر روز قيامت در پيش است، آيا نمى خواهيد توشه راه برداريد؟

مردى از ميان جمعيت برخاست وگفت: ما را ارشاد كن. چه توشه اى برگيريم؟

ابوذر در پاسخ آن مرد گفت: روز قيامت گرسنگى و تشنگى بسيار شديد است. در شدت گرما روزه بگير تا توشه ى آن روز باشد. دشواريها و سختى هاى آن روز فراوان است، حج خانه خدا را به جاى آور كه ذخيره آن سختى ها باشد. تنهايى و تاريكى درون قبر بسى وحشت آور است. دو ركعت نماز در دل تاريك شب مونس تنهايى درون قبر است. چه بسا سخن نيكى كه مى گويى، يا زبان از گفتن سخن شرى بازمى دارى، يا صدقه اى كه به درمانده اى مى دهى، اى كه در روز قيامت بسى درمانده و بيچاره اى، شايد كه در آن سختى تو را نجات دهد. ثروت دنيا را دو قسمت كن. نيمى از آن را براى خانواده خويش خرج كن و نيم ديگر را براى توشه آخرت پيش فرست. جز اين دو قسمت، مال و ثروت سودى ندارد و بلكه زيان مى رساند، آن را رها كن. سخن گفتن را هم دو قسمت كن، سخنى براى به دست آوردن روزى حلال و سخنى براى آبادانى آخرت. سخن سوم را رها كن كه نه تنها سودى ندارد، بلكه زيان مى رساند.

ابوذر پس از بيان اين سخنان، افزود: دل مشغولى روزى كه ان را هنوز درك نكرده ايم، مرا كشت! "يعنى غم روزى، آدمى را از پاى مى اندازد" [ بحارالانوار ج 93 بحارالانوار ج 93 ص 118، باب فضل الصدقه و انواعها و آدابها. 

توسط RSS یا ایمیل مطالب جدید را دریافت کنید. ایمیل:

 

اضافه کردن نظر


کد امنیتی
تازه کردن