فصل شانزدهم: صلح و آشتى ميان خود برقرار سازيد

akherin-didar

فانى سمعت رسول الله صلى الله عليه و آله يقول: 'صلاح ذات البين افضل من عامه الصلاه و الصيام' و ان المبيره الحالقه للدين، فساد ذات البين [ در كتاب من لايحضره الفقيه آمده است: و ان البغضه حالقه الدين و فساد ذات البين. يعنى: كينه توزى موجب نابودى دين و نيز گسسته شدن پيوند خويشاوندى و فساد ميان مردمان مى شود. ] و لا قوه الا بالله العلى العظيم.

من از پيامبر خدا شنيدم كه مى فرمود: برقرار ساختن آشتى ميان دو نفر از تمامى نمازها و روزه هاى- مستحبى- برتر است. و آن چيزى كه دين را نابود مى كند و آثار و فوايد دين دارى را از ميان مى برد، همان رواج قهر و كينه توزى ميان شماست- و اين آفتى است عظيم كه باى از آن به خدا پناه برد، همان خدايى كه- هيچ نيرو و توانى نيست جز آنچه كه از اوست.

پيشتر داشتيم يكى از نعمتهايى كه خداوند به وسيله ى پيامبر اسلام نصيب مردم فرمود، نعمت برادرى ميان مسلمانان است. [ فاصبحتم بنعمته اخوانا "آل عمران/ 103". ] اين برادرى آنقدر مهم است كه پيامبر، پاداش پايدار ساختن اين پيوند را از همه نمازها و روزه هاى مستحبى بالاتر شمرده است. يهوديان و منافقان كه دشمنان سرسخت اسلام و مسلمانان بودند از رواج دوستى و مهر، ميا مسلمانان رنج مى بردند و پيوسته در پى آن بودند كه آتش كينه هاى روزگار جاهليت را ميان مسلمانان برافروزند و شعله ور سازند.

براى اين منظور، لشكريان را برمى انگيختند و با بهره ورى از حربه هايى چون رواج بغض و حسد، خشم و غضب، غيبت و تهمت، سوءظن و تجسس، نمامى و دروغ، مى كوشيدند رابطه برادرى ميان مسلمانان را تيره سازند. و از آن سو، آيين مقدس اسلام براى مقابله با اين هجوم گسترده دشمن درون و بيرون، مسلمانان را رفق و مدارا، گذشت و جوانمردى، احسان و حسن خلق، دعوت مى كرد .

علاوه بر اين، با دستورهاى صريح و روشن در اهميت اصلاح ميان مردم، اگر موردى از قهر و دشمنى پيش مى آمد تا با تشويق مردم به اصلاح ميان خود، آن را بطرف مى ساخت. در آيات شريفه اى از قرآن مجيد به اين مهم پرداخته شده است از جمله: لاخير فى كثير من نجويهم الا من امر بصدقه او معروف او اصلاح بين الناس و من يفعل ذلك ابتغاء مرضات الله فسوف نوتيه اجرا عظيما [ نساء/ 115. ] بسيارى از سخنان در گوشى و نجواهاى مردم بى فايده است مگر آنكه در اين نجواها امر به صدقه يا كار خوبى شود يا اصلاح ميان مردمان باشد، و هركس چنين كند و در پى خشنودى خدا باشد، البته به زودى پاداشى عظيم به او مى دهيم.

و نيز دستور خداوند است كه: فاتقوا الله و اصلحوا ذات بينكم [ انفال/ 1. ] از خدا پروا و پرهيز كنيد و ميان خويش صلح و صفا برقرار سازيد.

از پيامبر خدا نقل است كه فرمود: برترين صدقه ها، صدقه زبان است. عرض شد: يا رسول الله! صدقه زبان چيست؟ آن حضرت فرمود: صدقه زبان آن است كه ميانجيگرى كنى تا اسيرى آزاد گردد،يا از خونريزى جلوگيرى كنى يا امر خيرى را به سوى برادر خويش سوق دهى و يا ناپسند و ناخوشايندى را برطرف سازى. [ افضل الصدقه صدقه اللسان. قيل يا رسول الله و ما صدقه اللسان؟ قال: الشفاعه تفك بها الاسير، و تحقن بها الدم، و تجر بها المعروف الى اخيك، و تدفع بها الكريهه. "بحارالانوار ج 73 ص 44". ]

يكى از شيعيان نقل مى كند كه من با يكى از خويشاوندانم بر سر ميراث مشاجره داشتيم. مفضل بن عمر- از اصحاب و ياران ويژه امام صادق- بر ما گذشت و نزاع ما را شنيد. ايستاد و مدتى به گفتگوى تند ما گوش داد و پس از آنكه موضوع مشاجره را دانست ما را به منزل خويش دعوت كرد و نزاع ميان ما را با چهارصد درهم برطرف ساخت و ما را با يكديگر آشتى داد. سپس به ما گفت: اين پول از آن من نيست، بلكه مولايم حضرت صادق مبلغى پول به من سپرده است تا اگر ميان شيعيان آن جناب به خاطر اينگونه امور نزاعى پيش آمد، ميان آنان صلح و آشتى برقرار كنم. اين پول از آن سپرده ى حضرت صادق است. [ بحارالانوار ج 73 ص 45 باب الاصلاح بين الناس. ]

البته مى بينيم و مى دانيم با وجود اين همه سفارش به اصلاح ذات البين، تفرقه و تشتت، و جنگ و جدال، در ميان مسلمان و نيز خلق جهان، بسيار فراگير است. هرچند وظيفه ما آن است كه بر اساس تعاليم دين، به اصلاح ميان مردم قيام كنيم و از هر تلاش و كوشش فرونگذاريم، اما خوب است بدانيم كه اصلاح كلى در جامعه مسلمانان و بلكه در سراسر گيتى به دست با كفايت موعود امم، حضرت بقيه الله الاعظم، صورت خواهد گرفت.

چنانچه امام صادق در ضمن معرفى حضرت موسى الكاظم، به عنوان امام پس از خود مى فرمايد:

خداوند از فرزندان او كسى را قرار مى دهد كه فريادرسى اين امت به اوست و فريادرسى هم هموست. علم و نور و فهم و حكمتهاى امت اسلام، همه در او جمع است. او بهترين مولود و نيكوترين فرزند امت است. خداوند به وسيله ى او خون مسلمانان را حفظ مى كند. ميان مردم صلح و آشتى برقرار مى سازد. پراكندگيها را برطرف مى كند، نابسامانيها را سامان مى بخشد، برهنگان را مى پوشاند، گرسنگان را سير مى كند، به گل وجود او باران مى فرستد، و بندگان را به فرمانبردارى وامى دارد. [ يخرج الله تعالى منه غوث هذه الامه و غياثها، و علمها و نورها، و فهمها و حكمها، خير مولود و خير ناشى ء، يحقن الله به الدماء، و يصلح به ذات البين، و يلم به الشعث، و يشعب به الصدع، و يكسو به العارى، و يشبع به الجائع، و يومن به الخائف، و ينزل به القطر، و ياتمر له العباد. "بحارالانوار ج 48 ص 12". ]

توسط RSS یا ایمیل مطالب جدید را دریافت کنید. ایمیل:

 

اضافه کردن نظر


کد امنیتی
تازه کردن