رمز پیروزی مردان بزرگ-قسمت بیست و ششم- عوامل موهوم پيروزى- بزرگ زادگى و ثروت موروثى

رمز پیروزی مردان بزرگ-قسمت بیست و ششم- عوامل موهوم پيروزى- بزرگ زادگى و ثروت موروثى
عوامل موهوم پيروزى
4- بزرگ زادگى و ثروت موروثى
پيامبران الهى از خانواده هاى ثروتمند نبوده اند و اكثر مردان بزرگ از كلبه هاى محقر پا به اجتماع گذارده اند.
يكى از دوستان دانشمندم درباره بزرگ زادگانى كه در مهد نعمت و عزت ، چشم به جهان مى گشايند و در سايه آبرو و حيثت خانوداگى به مقاماتى مى رسند، مى گفت : «گروهى از مردم سعيد و خوشبخت از مادر متولد مى شوند و فلانى نيز خوشبخت بدنيا آمده است .»
او سعادت و خوشبختى را در پناه ثروت پدر و حيثت فاميل مى دانست ثروتى كه مى تواند كودك را مدتى در انظار، گرامى سازد و از اضطراب و كار و كوشش بى نياز نمايد.
ما اين انديشه را از آن دوست گرامى به طور وكلى و دربست نمى پذيرفتيم ؛ زيرا درست است كه شرافت و نجابت پدر و مادر و ثروت و مكنت خانواده مى تواند شرايط ترقى و تكامل انسان را آسانتر سازد و در اين راه به انسان كمك شايانى نمايد، ولى از يك نكته نبايد غفلت كرد، و آن اين كه اگر احساسات و عواطف و تمايلات جوانى كه در مهد عزت همچون خانواده اى پرورش يافته است ، درست رهبرى نشود، به مراتب از كسانى كه در كلبه هاى فقر و بيچارگى چشم به جهان مى گشايند، ذليلتر و بيچاره تر مى شود.
ثروت پدر و حيثت خانوادگى زمانى مى تواند انسان را به سعادت ابدى هم آغوش سازد كه عوامل نخوت و تنبلى و عياشى و انحراف اخلاقى و روحى نشود. متاءسفانه كمتر اتفاق مى افتد كه اين مواهب خدادادى در اين مسير به كار افتد و غالبا اين عوامل براثر عدم رهبرى صحيح ، نتيجه نامطلوب مى دهد.
تاريخ گواهى مى دهد كه پيامبران الهى از خانواده هاى ثرومند نبوده اند و اكثر مردان بزرگ از كلبه هاى محقر پا به اجتماع گذارده اند.
حتى گفته اند : «فقر در شرايط خاص گاهواره نبوغ است .» و آزمايش و تجربه آن را تاءييد كرده است .
ابوتمام ، خاتم الشعراء مؤ لف كتاب «حماسه » و كتابهاى نغز ديگر، در خانواده اى فقير چشم به دنيا گشود و مدتها براى گذارن زندگى ، سقائى مى كرد.
ياقوت حموى نويسنده كتاب «معجم البلدان » بزرگترين كتاب جغرافيائى اسلام كه در قرن ششم هجرى نگاشته شده و در ده جلد بزرگ به چاپ رسيده و هم اكنون بزرگترين منبع براى شناختن اوضاع شهرها در ادوار گذشته مى باشد، برده اى بيش نبود. ابراهيم حموى او را براى كسب و تجارت به شهرها مى فرستاد. او در مسافرتهاى خود يادداشتهائى از اوضاع جغرافيائى و طبيعى شهرها برمى داشت ، و در آخر، همه آنها را تدوين نموده به صورت كتابى در آورد.
اميركبير آشپززداه بود. او از ميان توده هائى برخاسته بود كه رنج و محنت و فشار استبداد حكام زمان خود را بخوبى چشيده بود. اين تجارب و مشاهدات تلخ بود كه او را يك مرد نيرومند متكى به نفس تربيت كرد.
«سرتوماس لارنس » پسر يك مرد بيكاره بود. او هوش و استعداد سرشارى داشت و در پنج سالگى به آسانى شعر حفظ مى كرد و در 16 سالگى تابلوى عيد تجلى را نقاشى كرد و برنده جايزه انجمن هنرهاى زيبا گرديد.
ناپلئون مى گويد : «ثروت در دست جوان مانند سلاح و حربه اى است كه با آن نفس و اهل خود را هلاك مى كند.»
اينجاست كه شاعر عربى زبان مى گويد :
« ان الشباب و الفراغ والجدة
مفسدة للمرء اى مفسدة »
يعنى ، جوانى و بيكارى و ثروت ، مايه تباهى مرد است و چه مايه تباهى ! همانطورى كه گفته شد اين مواهب طبيعى تا درست رهبرى نشود به ضرر انسان تمام مى شود. آنچه ضرورى است ، رهبرى صحيح مى باشد.
سعدى مى گويد :
وقتى افتاد فتنه اى در شام
هر يك از گوشه اى فرا رفتند
پسران وزير ناقص عقل
به گدائى به روستا رفتند
روستا زادگان دانشمند
به وزيرى پادشا رفتند
مى گويند : «فقر، ما در صنايع است .» تا روزى كه كالاهاى باختر زمين به كشور ژاپن سرازير بود، اين ملت فاقد همه گونه صنايع بودند. از روزى كه دروازه هاى خارج را به روى كشور خود بستند و نخست وزير آنها گفت : «تا ملت ژاپن به دست خود كفش ندوزند همه بايد پابرهنه بگردند.» هوش و فكر و كار و كوشش در سياست فرهنگ ملت ژاپن به كار افتاد و از بى طرفى مثبت حداكثر استفاده را كردند و از زندان اقتصاد وابسته و توليد محصول واحد و تهيه مواد اوليه براى بيگانگان ، بيرون آمدند.
اصل و نسب «شكسپير» بدرستى معلوم نيست ، اما مى گويند پدرش قصاب بوده و در طفوليت پشم شانه مى زده است و در يكى از مدارس مستخدم بوده و بعد منشى شده است . در اين نابغه تجربيات بشر جمع شده بود؛ گوئى تمام حرفه ها را داشته و مدتها در هر يك از آنها كار كرده است . هوش و قريحه سرشار و سرعت انتقال و مطالعه و تجربيات ، او را به نوشتن قطعاتى موفق ساخت كه جزء شاهكارى عالم ادب محسوب مى شود.(33)
«آندروجكسن » رئيس جمهور سابق امريكا به عقل و تدبير معروف است .
وى طى نطق مفصلى كه در واشنگتن ايراد كرد، مراحلى را كه از خياطى تا رياست جمهورى طى كرده بيان نمود و همه را به تعجب آورد. او گفت : «گروهى مرا تحقير مى كنند كه خياط بوده ام ؛ ولى من در خياطى هيچ ننگ و عار نمى بينم . وقتى خياط بودم ، در امانت و مهارت ضرب المثل بودم . لباسهاى مشتريان را سروقت مى دادم و همه آنها در برش و دوخت ، از من راضى بودند.»
ما در خلال زندگى خود، بزرگ زادگانى را ديده ايم كه براثر عدم رهبرى صحيح ، از اين سرمايه نامرئى كوچكترين استفاده اى نكرده و به روزگار سياه دچار شده اند.
ولى برعكس جوانانى را ديده ايم كه روى عوامل و شرايط خاصى كه بسيارى از آنها به دست خودشان درست شده ، از نردبان ترقى بالا رفته و به مناصبى نائل آمده اند.
مردان خود ساخته تاريخ در معارف ، اخلاق سياست و صنعت كسانى بودند كه در پرتو كاردانى و لياقت فطرى و زحمات فراوان ، به جائى رسيده اند كه مرد تاريخ و شخصيت خود ساخته شده اند. و هيچ عامل خارجى در كسب شخصيت و مقام آنان مؤ ثر نبوده و جز از باطن خود از جائى استمداد نكرده اند.
پي نوشت ها
33- اعتماد بنفس ، ص 21.

منبع:کتاب رمز پیروزی مردان بزرگ- نوشته آیت الله سبحانی

توسط RSS یا ایمیل مطالب جدید را دریافت کنید. ایمیل:

 

اضافه کردن نظر


کد امنیتی
تازه کردن