سیدعباس موسوی مطلق صاحب کتاب کرامات العلماء نقل میکند حقیر در بازگشت از عتبات در بین راه میان اتوبوس به دندان درد شدیدی مبتلا شدم دندانم عفونت و ورم کرده بود خیلی هم درد میکرد کسی هم در اتوبوس نبود که طبابت بلد باشد تازه اگر هم کسی بود میبایست عفونت خشک بشود بعد دندان کشیده شود و در این لحظه با خود گفتم که مقداری تربت روی دندان بریزم فکر کردم بیادبی است اما درد مرا امان نداد کمی تربت بر روی آن گذاشتیم که چند لحظه بعد بخواب رفتم و وقتی از خواب بیدار شدم نه اثری از درد دندان مانده بود و نه از عفونت آن و بحمداللّه الان قریب دو سال است اصلاً درد نمیکند بلکه اصلاً جای اینکه کدام دندان بود هم مرا به اشتباه میاندازد. (۶۵)
پی نوشت:
______________________
(۶۵)- کرامات الاولیاء، ص ۱۲۸.