قال الله تبارك و تعالى
يابن ادم المال مالى و انت عبدى و ما لك الا ما اكلت فافنيت و ما لبست فابليت و ما تصدقت فابقيت و ما ذخرت فحظك منه المقت و انما انت على ثلثة اقسام فواحد لى و واحد لك و واحد بينى و بينك فاما الذى لى فروحك و اما الذى لك فعملك و اما الذى بينى و بينك فمنك الدعاء و منى الاجابة
يابن ادم تورع تعرفنى و تجوع ترنى واعبدنى تجدنى و تفرد تصلنى
يابن ادم اذا كانت الملوك تدخل النار بالجور و العرب بالعصبية و العلماء بالحسد و الفقراء بالكذب و التجار بالخيانة و الحراث بالحهالة و العباد بالرياء و الاغيناء بالكبر و القراء بالغفلة و الصباغ بالغش و مانع الزكوة بمنع الزكوة فاين من يطلب الجنة.
اى فرزند آدم سرمايهات از آن من است، و خود نيز بنده من مىباشى، و تو مالك هيچ چيزى نيستى مگر آنچه مىخورى، پس نابود مىسازى، و آنچه مىپوشى پس مندرس مىكنى، و آنچه انفاق مىنمايى پس هميشگىاش مىسازى، و آنچه انباشته مىكنى پس تنها بهرهات از آن خشم الهى است.
و تو تنها از سه پارهاى، از آن من، و پارهاى از آن خويش، و پارهاى ديگر ميان من و تو است. اما آنچه براى من است جان و روح تو مىباشد، و آنچه براى توست كردار تو مىباشد، و آنچه ميان من و توست دعاى آن از تو و پاسخ آن از من مىباشد.
اى فرزند آدم پرهيزگار باش تا مرا بشناسى، و گرسنگى بكش تا مرا ببينى، و مرا بندگى كن تا به من دست يابى، و از ديگران جدا شو تا به من برسى
اى فرزند آدم چون پادشاهان با ستم گرى، و عرب با تعصب، و دانشمندان با حسادت، و تنگدستان با دروغ، و كاسبان با خيانت، و برزگران با نادانى، و عبادت پيشگان با ظاهر سازى، و توانگرى با خودپسندى، و قاريان با غفلت، و رنگ رزان با نيرنگ، و خوددارى كنندگان از پرداخت زكات با خوددارى (كسانى كه زكات نمىدهند با ندادن خويش)... خويش راهى دوزخ شوند؛ پس كجاست آنكس كه خواهان بهشت باشد؟!.