حديث شماره 549

((549- هشام خفاف گويد: امام صادق (عليه السلام ) به من فرمود: بينش ‍ تو نسبت به ستارگان چگونه است ؟ گويد:عرض كردم : در عراق كسى نيست كه از من به ستارگان بيناتر باشد. فرمود: چرخش فلك در نزد شما چگونه است ؟
هشام گويد: من كلاه خود را از سرم برداشتم و چرخى دادم (يعنى اينگونه است ).
حضرت فرمود: اگر اينطور است كه تو مى گوئى پس چرا بنات النعش و جدى و فرقدان در همه دهر يك روز به سوى قبله مى چرخند؟
گويد: عرض كردم : اين مسئله ايست كه به خدا سوگند من آن را نمى دانم و از هيچيك از حساب دانان نيز چنين چيزى نشنيده ام .
امام (عليه السلام ) فرمود: ستاره سكينه چند جزء از تابش زهره را دارد؟
هشام گفت : به خدا سوگند اين ستاره اى است كه تا كنون نشنيده ام و از احدى هم نشنيده ام نامش را برده باشد.
حضرت فرمود: سبحان الله شما يك ستاره را بكلى از نظر انداخته ايد پس ‍ چگونه حساب مى كنيد؟ سپس فرمود: زهره چند جزء از تابش ماه را دارد؟
هشام عرض كرد: اين چيزى است كه جز خداى عزوجل كسى آن را نداند .
فرمود: ماه چند جزء از تابش خورشيد را دارد؟
عرض كردم : اين را هم نمى دانم .
فرمود: راست گفتى ، سپس فرمود: چگونه است كه (گاهى ) دو لشگر به جنگ هم مى روند، اين دسته يك منجم و حسابگرى دارند و آن دسته نيز حسابگرى در نجوم دارند، اين يك براى قشون خود حساب مى كند كه پيروزى با اينها است ، و آن ديگر براى قشون خود حساب مى كند كه پيروزى با آنها است سپس با هم جنگ مى كنند و يكى از آنها ديگرى را شكست مى دهد پس اين نحوست كجا است (كه باعث شكست يكدسته از آنها مى شود)؟
گويد: عرض كردم : نه به خدا اين را هم نمى دانم .
فرمود: راست گفتى ، اصل حساب درست است ، ولى اين مطلب را نمى داند مگر آنكس كه وضع ولادت همه خلق را مى داند. ))

 

أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدٍ وَ عَلِيُّ بْنُ مُحَمَّدٍ جَمِيعاً عَنْ عَلِيِّ بْنِ الْحَسَنِ التَّيْمِيِّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْخَطَّابِ الْوَاسِطِيِّ عَنْ يُونُسَ بْنِ عَبْدِ الرَّحْمَنِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ عُمَرَ الْحَلَبِيِّ عَنْ حَمَّادٍ الْأَزْدِيِّ عَنْ هِشَامٍ الْخَفَّافِ قَالَ قَالَ لِى أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع كَيْفَ بَصَرُكَ بِالنُّجُومِ قَالَ قُلْتُ مَا خَلَّفْتُ بِالْعِرَاقِ أَبْصَرَ بِالنُّجُومِ مِنِّى فَقَالَ كَيْفَ دَوَرَانُ الْفَلَكِ عِنْدَكُمْ قَالَ فَأَخَذْتُ قَلَنْسُوَتِى عَنْ رَأْسِى فَأَدَرْتُهَا قَالَ فَقَالَ إِنْ كَانَ الْأَمْرُ عَلَى مَا تَقُولُ فَمَا بَالُ بَنَاتِ النَّعْشِ وَ الْجَدْيِ وَ الْفَرْقَدَيْنِ لَا يُرَوْنَ يَدُورُونَ يَوْماً مِنَ الدَّهْرِ فِى الْقِبْلَةِ قَالَ قُلْتُ هَذَا وَ اللَّهِ شَيْءٌ لَا أَعْرِفُهُ وَ لَا سَمِعْتُ أَحَداً مِنْ أَهْلِ الْحِسَابِ يَذْكُرُهُ فَقَالَ لِى كَمِ السُّكَيْنَةُ مِنَ الزُّهَرَةِ جُزْءاً فِى ضَوْئِهَا قَالَ قُلْتُ هَذَا وَ اللَّهِ نَجْمٌ مَا سَمِعْتُ بِهِ وَ لَا سَمِعْتُ أَحَداً مِنَ النَّاسِ يَذْكُرُهُ فَقَالَ سُبْحَانَ اللَّهِ فَأَسْقَطْتُمْ نَجْماً بِأَسْرِهِ فَعَلَى مَا تَحْسُبُونَ ثُمَّ قَالَ فَكَمِ الزُّهَرَةُ مِنَ الْقَمَرِ جُزْءاً فِى ضَوْئِهِ قَالَ قُلْتُ هَذَا شَيْءٌ لَا يَعْلَمُهُ إِلَّا اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ قَالَ فَكَمِ الْقَمَرُ جُزْءاً مِنَ الشَّمْسِ فِى ضَوْئِهَا قَالَ قُلْتُ مَا أَعْرِفُ هَذَا قَالَ صَدَقْتَ ثُمَّ قَالَ مَا بَالُ الْعَسْكَرَيْنِ يَلْتَقِيَانِ فِى هَذَا حَاسِبٌ وَ فِى هَذَا حَاسِبٌ فَيَحْسُبُ هَذَا لِصَاحِبِهِ بِالظَّفَرِ وَ يَحْسُبُ هَذَا لِصَاحِبِهِ بِالظَّفَرِ ثُمَّ يَلْتَقِيَانِ فَيَهْزِمُ أَحَدُهُمَا الْآخَرَ فَأَيْنَ كَانَتِ النُّحُوسُ قَالَ فَقُلْتُ لَا وَ اللَّهِ مَا أَعْلَمُ ذَلِكَ قَالَ فَقَالَ صَدَقْتَ إِنَّ أَصْلَ الْحِسَابِ حَقٌّ وَ لَكِنْ لَا يَعْلَمُ ذَلِكَ إِلَّا مَنْ عَلِمَ مَوَالِيدَ الْخَلْقِ كُلِّهِمْ

توسط RSS یا ایمیل مطالب جدید را دریافت کنید. ایمیل: