(((فقال: يا رب! من هؤلاء الزاهدون الذين وصفتهم؟
قال: الزاهد هو الذى ليس له بيت يخرب فيغتم لخرابه و لا له ولد يموت فيحزن لموته و لا له شىء يذهب فيحزن لذهابه و لا يعرفه انسان ليشغله عن الله طرفة عين لا له ثوب لين.
يا أحمد! ان وجوه الزاهدين مصفرة من تعب الليل و صوم النهار و ألسنتهم كلال إلا من ذكر الله تعالى. قلوبهم فى صدورهم مطعونة من كثرة صمتهم. قد أعطوا المجهود فى أنفسهم لا من خوف نار و لا من شوق جنة. و لكن ينظرون فى ملكوت السماوات و الأرض فيعلمون أن الله سبحانه أهل للعبادة.)))
ترجمه :
پيامبر اكرمصلى الله عليه و آله عرض كرد: خداوندا! اين زاهدان كه توصيفشان كردى چه كسانى هستند؟
فرمود: زاهد آن كسى است كه خانهاى ندارد كه اگر خراب شد، غم بخورد. فرزندى ندارى كه اگر مرد، محزون شود و هيچ چيز ندارد كه اگر از دست رفت، غصه بخورد(19)و هيچكس را نمىشناسد كه او را لحظهاى از ياد خدا غافل كند.(20)غذاى اضافى ندارد كه از او بطلبند و لباس نرم نمىپوشد.(21)
اى احمد! چهره اهل زهد، از شب زندهدارى و روزه، زرد و زبان آنها از شدت ذكر خداوند، خسته شده است. قلبهاشان در سينههايشان، از مداومت سكوت، مجروح شده است.
آنان هر چه در توان دارند (در عبادت) كوشش مىكنند ولى نه به خاطر ترس از جهنم يا شوق بهشت، بلكه در ملكوت آسمان و زمين مىنگرند و مىيابند كه خداوند سبحان شايسته عبادت است.(22)
19 - يعنى، وابستگى به آنها ندارد تا با رفتن آنها غمگين و افسرده و دل مرده گردد.
20 - يعنى، با كسانى كه از خدا غافل كنند، سر و كارى ندارد.
21 - يعنى، رفاه طلب و تنپرور نيست.
22 - چقدر اين كلام نوراين شبيه كلام حضرت اميرعليه السلام است كه مىفرمايد: دستهاى خدا را به خاطر شوق به بهشت عباد مىكنند كه عبادت اينان تاجران است و دستهاى خدا را از ترس از دوزخ عبادت مىكنند كه عبادت اينان عبادت بردگان است و گروهى نيز خدا را از آن رو كه شايسته پرستش يافتهاند عبادت مىكنند كه عبادت اينان عبادت آزادگان است.