فصل شانزدهم: اعمال وقت زوال آفتاب و ظهر

دعا و تضرّع و زارى‏

وقت زوال و ظهر، جايگاه ويژه براى اجابت دعا، و تضرّع و زارى است.
1 - در روايت آمده كه عبداللَّه بن حمّاد انصارى مى‏گويد: شنيدم كه امام صادق (عليه السلام) فرمود: هنگامى كه آفتاب به نقطه‏ى زوال مى‏رسد و ظهر مى‏شود، درهاى آسمان و درهاى بهشت‏ها گشوده مى‏شود، و حاجتهاى بزرگ برآورده مى‏گردد. وى مى‏گويد: عرض كردم: تاچه هنگام؟ فرمود: به مقدارى كه بتوان چهار ركعت نماز به آرامى بجا آورد.
2 - نيز در روايتى محمّد بن مسلم مى‏گويد كه از امام باقر (عليه السلام) درباره‏ى ركود و بر جاى ماندن آفتاب در هنگام زوال و ظهر پرسيدم. حضرت (در ضمن حديث طولانى كه ما مطالب غير مرتبط به بحث را حذف نموده‏ايم) فرمود: اى محمّد، چقدر جثّه تو كوچك و پرسشت مُشكل است. ولى تو شايسته‏ى جواب هستى، سپس فرمود: وقتى شعاع آفتاب به مُنتهاىِ عرش مى‏رسد، فرشتگان ندا مى‏دهند كه:
لا إِلهَ إِلاَّ اللَّهُ، وَاللَّهُ أَكْبِرُ، وَسُبْحانَ اللَّهِ، وَ الْحَمْدُللَّهِ الَّذى لَمْ يَتَّخِذْ وَلَداً، وَلَمْ يَكُنْ لَهُ شَريكٌ فِى الْمُلْكِ، وَ لَمْ يَكُنْ لَهُ وَلِىٌّ مِنَ الذُّلِّ، وَ كَبِّرْهُ تَكْبيراً.
- معبودى جز خداوند نيست، خداوند بزرگتر است، و پاك و منزّه است خداوند، و حمد و سپاس خدايى را كه كسى را به فرزندى نگرفته، و هيچ شريكى در سلطنت و فرمانروايى ندارد، و هيچ سرپرست و يارى گرى از روى ذلّت و ناتوانى براى او وجود ندارد، و او را با بزرگ دانستن ويژه بزرگتر بدان. 
وى مى‏گويد: عرض كردم: فدايت گردم، آيا برگفتن اين سخن در هنگام زوال محافظت نمايم؟ فرمود: بله، بر آن محافظت كن، چنانكه از چشمانت محافظت مى‏كنى، همواره ملائكه با همين تسبيح، خداوند متعال را در آن فضا تسبيح مى‏گويند، تا اينكه آفتاب غروب مى‏كند.
3 - همچنين در روايتى آورده، آمده است: امام باقر (عليه السلام) فرمود كه رسول خدا(صلى الله على و آله و سلم) فرمودند: هنگامى كه آفتاب به نقطه‏ى زوال رسيد و ظهر شد، درهاى آسمان و درهاى بهشتها گشوده مى‏گردد، و دعا مستجاب مى‏شود، پس خوشا به حال كسى كه عمل شايسته‏اى از او در اين هنگام بالا برده شود!
4 - به نقل ديگر در ادامه‏ى روايت فوق از امام باقر (عليه السلام) آمده است پس خوشحال به حال كسى كه در اين هنگام عمل شايسته‏اى براى او به بالا برده شود.
5 - در فصل چهل ويكم همين كتاب كه پيرامون دعاهاى ساعات مى‏باشد نيز برخى از روايات پيرامون علّت گشوده شدن درهاى آسمان براى دعا در هنگام زوال را ذكر خواهيم كرد.(139)
6 - باز در حديثى آمده كه امام باقر (عليه السلام) فرمود: هنگامى كه آفتاب به نقطه‏ى زوال مى‏رسد، درهاى آسمان گشوده مى‏گردد، و بادهاى رحمت الهى به وزش در مى‏آيد، و حاجتهاى بزرگ در آن هنگام برآورده مى‏شود.
7 - در روايت ديگر به نقل از امام صادق (عليه السلام) آمده كه: اگر حاجتى به درگاه خداوند داشتى، در هنگام زوال آفتاب آن را بخواه.
8 - و بالاخره روايت شده كه امام باقر (عليه السلام) فرمود: پدر بزرگوارم پيوسته مى‏فرمود: اگر حاجتى به درگاه الهى داشتى، در همين ساعت و لحظه، يعنى هنگام زوال آفتاب بخواه.
ذكر دعاهايى كه جهت استجابت دعا پيش از آن خوانده مى‏شود

حال كه اين وقت، وقتِ ويژه‏ى اجابت دعا و رسيدن به اميد، و دَرِ گشوده‏ى رحمت الهى است كه خداوند - جلّ جلاله - به سوى آن رهنمون شده است. ما نيز افزون بر ذكر صفاتى كه سزاوار است دعا كننده متّصف به آن باشد كه گذشت.(140) در اينجا نيز دعاهايى چند كه شايسته است كسى كه مى‏خواهد دعايش ردّ نشود، انجام دهد، ذكر مى‏نماييم:
1 - در روايت آمده كه حضرت ابى الحسن علىّ بن محمّد عسگرى (عليه السلام) به نقل از پدران بزرگوارش(عليهم‏السلام) فرمود: هركس اين دعا را [كه در ذيل مى‏آيد ]پيش از دعا بخواند، دعايش مستجاب مى‏گردد.
2 - در روايت ديگر آمده كه امام صادق (عليه السلام) فرمود: هركس دوست داشته باشد كه دعايش ردّ نشود، پيش از دعا بگويد:
ما شآءَ اللَّه‏ُ تَوَجُّهاً إِلَى اللَّهِ، ما شآءَ اللَّهُ تَعَبُّداً للَّهِ‏ِ، ماشآءَ اللَّهُ تَلَطُّفاًللَّهِ‏ِ، ما شآءَ اللَّه‏ُ تَذَلُّلاً للَّهِ‏ِ، ماشآءَ اللَّهُ اسْتِنْصاراً بِاللَّهِ، ما شآءَ اللَّهُ اسْتِكانَةً للَّهِ‏ِ، ما شآءَ اللَّهُ تَضَرُّعاً إِلَى اللَّهِ، ما شآءُ اللَّهُ اسْتِغاثَةً بِاللَّهِ‏ِ، ماشآءَ اللَّهُ اسْتِعانَةً بِاللَّهِ، ماشآءَ اللَّهُ لاحَوْلَ وَلا قُوَّةَ إِلّا بِاللَّهِ الْعَلِىّ الْعَظيمِ.
- ما شآءَ اللَّه (يعنى هر چه خدا خواست همان مى‏شود) از روى توجّه به سوى خدا، ما شاء اللَّه از روى پرستش خداوند، ماشآءاللَّه‏از روى اظهار فروتنى به درگاه الهى، ماشاءاللَّه از روى اظهار ذلّت و افتادگى به درگاه الهى، ماشآءاللَّه‏از روى يارى جويى از خداوند، ماشآءاللَّه‏از روى خضوع و استكانت براى خداوند، ماشآءاللَّه از روى تضرّع و زارى به درگاه الهى، ماشاءاللَّه از روى كمك طلبى و پناهنده شدن به خداوند، ماشاءاللَّه از روى ياورى جستن از خداوند، هر چه خدا بخواهد همان مى‏شود، هيچ دگرگونى و نيرويى وجود ندارد مگر به [وسيله‏ى‏] خداوند بلند مرتبه‏ى بزرگ. 
3 - از جمله دعاها و تضرّعهايى كه هنگام ظهر گفته مى‏شود، دعايى است كه جدّم ابى جعفر طوسى در مصباح كبير(141) ذكر فرموده، كه از دعاهاى سرّ است:
أَللَّهُمَّ، رَبَّنا، لَكَ الْحَمْدُ جُمْلَتُهُ وَ تَفْسيرُهُ، كَما اسْتَحْمَدْتَ بِهِ إِلى أَهْلِهِ الَّذينَ خَلَقْتَهُمْ لَهُ وَ أَلْهَمْتَهُمْ ذلِكَ الْحَمْدَ كُلَّهُ. أَللّهُمَّ، رَبَّنا، لَكَ الْحَمْدُ كَما جَعَلْتَ الْحَمْدَ رِضاكَ عَمَّنْ بِالْحَمدِ رَضيتَ عَنْهُ، لِيَشْكُرَ ما بِهِ مِنْ نِعْمَتِكَ. أَللّهُمَّ، رَبّنا، لَكَ الْحَمْدُ كَما رَضيتَ بِهِ لِنَفْسِكَ وَ قَضَيْتَ بِهِ عَلى عِبادِكَ، حَمْداً مَرْغُوباً فيه عِنْد [أَهْلِ ]الْخَوْفِ مِنْكَ بِمَهابَتِكَ، وَ مَرْهُوباً عَنْ‏(142) أَهْلِ الْعِزَّةِ بِكَ لِسَطَواتِكَ، وَ مَشْكوُراً عِنْدَ أَهْلِ الاِْنْعامِ مِنْكَ لاِِنْعامِكَ.
سَبْحانَكَ رَبَّنا، مُتَكَبِّراً فى مَنْزِلَةٍ، تَدَهْدَهَتْ أَبْصارُ النّاظِرينَ، وَ تَحَيَّرَتْ عُقُولُهُمْ عَنْ بُلُوغِ عِلْمِ جَلالِها، تَبارَكْتَ فى مَنازِلِكَ الْعُلى، وَ تَقَدَّسْتَ فِى الْآلآءِ الَّتى أَنْت فيها. يا أَهْلَ الْكِبريآءِ، لا إِلهَ إِلاّ أَنْتَ الْكَبيرُ، لِلْفَنآءِ خَلَقْتَنا وَ أَنْتَ الْكآئِنُ لِلْبَقآءِ، فَلاتَفْنى و لا نَبْقى، وَ أَنْتَ الَعالِمُ بِنا، وَ نَحْنُ أَهْلُ الْغِرَّةِ بِكَ وَ الْغَفْلَةِ عَنْ شأْنِكَ، وَ أَنْتَ الَّذى لا تَغْفَلُ، وَلا تَأْخُذُكَ سِنَةٌ وَلا نَوْمٌ، بِحَقِّكَ يا سَيِّدى، صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وِ أَجِرْنى مِنْ تَحْويلِ ما أَنْعَمْتَ بِهِ عَلَىَّ فِى الدّينِ و الدُّنْيا، يا كَريمُ.
- خداوندا، پروردگارا، حمد و ستايش همگى همراه با تفسير و توضيحش [يا: حمد و ستايش، خواه به صورت اجمال و خواه به صورت تفصيلى‏] براى توست، به همان صورتى كه از اهل حمد و ستايشت آنان را براى آن آفريده و آن گونه ستايش كردن را به طور كامل را به آنان الهام فرمودى - مى‏خواهى كه آن گونه ستايشت كنند، خداوندا، پروردگارا، تو را ستايش مى‏نمايم، همچنانكه ستايشت را مايه‏ى خشنودى خود از كسانى قرار دادى كه به واسطه ستايشت از آنان خرسند گرديدى، تا بدين وسيله شكر نعمتت را بجا آورند. خداوندا، پروردگارا، تو را ستايش مى‏نمايم، چنان ستايشى كه آن را براى خود پسنديده و بر بندگانت واجب نمودى، ستايش كه مورد پسند كسانى باشد كه به واسطه هيبت و بيم از تو مى‏هراسند، و كسانى كه به واسطه‏ى سلطه و غلبه‏ى تو، به تو سرافراز گشته‏اند، از آن بيم دارند، و در نزد كسانى كه به آنان اِنعام نموده‏اى، به واسطه‏ى انعامت مورد سپاس آنان است.
پاك و منزّهى تو پروردگارا، در حالى كه در منزلت خود متكبّر هستى، چنان مقام و منزلتى كه ديده‏هاى ببيندگان از نيل به دانشِ جلال و عظمت تو واژگون، و عقلها سرگشته‏اند. و در منازل والايت بلند مرتبه‏اى، و در نعمتهايى كه در آن قرار دارى پاك و بى‏آلايشى، اى اهل كبرياء و بزرگمنشى، معبودى بزرگ جز تو وجود ندارد، ما را براى فنا و نابودى آفريدى، و تو براى بقاء و پايبندگى هستى، پس تو نابود نمى‏شوى و ما پايدار نمى‏مانيم، و تو به ما آگاهى، و ما به تو فريفته شده و از مقام تو غفلت داريم، و تو هيچگاه دچار غفلت نمى‏گردى، و نه چرت تو را فرا مى‏گيرد و نه خواب، اى سرور من، به حقّ خويش بر محمّد و آل او درود فرست، و مرا از تغيير نعمتهايى كه در دين و دنيا به من ارزانى داشته‏اى، در پناه خويش درآور، اى بزرگوار. 
راوى حديث مى‏گويد: پيامبر اكرم (صلى الله على و آله و سلم) فرمود كه خداوند متعال فرمود: هرگاه بنده اين كلمات را بگويد، تمام امورى را كه براى بندگان صالح و شايسته‏ام كفايت مى‏كنم، براى او نيز عهده‏دار مى‏شوم، و به خشنودى خويش از او درمى‏گذرم، و او را ولىّ و دوست خود قرار مى‏دهم.

 

 

 

139) اين فصل از كتاب طبق تقسيم مؤلّف بزرگوار - رضوان اللَّه تعالى عليه -در جلد دوّم كتاب بوده كه‏متأسّفانه بكلّى مفقود شده است و در دسترس نيست.
140) به فصل ششم و هفتم رجوع شود.
141) مصباح المتهجد، ص 31.
142) ظاهراً اين عبارت در اصل چنين بوده است: مَرْهُوباً عِنْدَأَهْلِ الْعِزَّةِ بِكَ... وترجمه بر همين اساس است.

توسط RSS یا ایمیل مطالب جدید را دریافت کنید. ایمیل: