اصل هفتم: در آفرينندگى خداوند و نفى قول غلات شيعه است

اين حديث موافق آيات و احاديث متواتره، دلالت دارد بر آن كه خدا آفريننده آسمان و زمين و چيزهايى است كه در آنهاست، از كواكب (1427) و ملائكه و جن و انس (1428) و وحوش (1429) و طيور (1430) و جميع اشيا. بر خلاف قول جمعى از حكما كه عقول عَشَره (1431) را خالق اينها مى‏دانند، و قول جمعى از غُلات (1432) شيعه كه ائمه عليهم‏السلام را خالق آسمان و زمين مى‏دانند.

و بر نفى اين قول احاديث بسيار است.
چنانچه ابن بابويه رحمه‏الله (1433) به سند معتبر از ياسر خادم (1434) روايت كرده كه: به خدمت حضرت امام رضا صلوات‏الله عليه عرض نمودم كه: چه مى‏فرماييد در مذهب تفويض (1435)؟ حضرت فرمود كه: خدا امر دينش را به پيغمبر تفويض نمود و فرمود كه: آنچه پيغمبر به سوى شما بياورد اخذ نماييد و عمل كنيد، و آنچه شما را از آن نهى نمايد ترك كنيد. (1436) اما خلق كردن و روزى دادن را به او نگذاشت. بعد از آن فرمود كه: خدا آفريننده همه چيز است، چنانچه در قرآن مى‏فرمايد كه: آن خداوندى كه شما را خلق كرد، پس روزى داد؛ بعد از آن مى‏ميراند شما را، پس زنده مى‏گرداند. آيا آن شريكهايى كه از براى خدا قايل مى‏شويد، هيچ يك از اين كارها را مى‏توانند كرد؟ منزه و متعالى است خدا از آنچه ايشان شريك او مى‏گردانند. (1437) و از ابى‏هاشم جعفرى (1438) روايت كرده است كه: از حضرت امام رضا عليه‏السلام پرسيدم از حال غاليان كه ائمه را خدا مى‏دانند، و مُفوضه (1439) كه مى‏گويند كه: خدا خلق عالم را به ائمه گذاشت. حضرت فرمود كه: غلات كافرند (1440) و مفوضه مشرك‏اند (1441). هركه با ايشان همنشينى كند يا مخاطه نمايد يا با ايشان چيزى بخورد و يا بياشامد يا مهربانى كند يا دختر از ايشان بگيرد يا دختر به ايشان بدهد يا ايشان را امين گرداند بر امانتى يا تصديق گفته ايشان بنمايد يا اعانت ايشان كند به نيم كلمه، از دوستى خدا و دوستى رسول و دوستى ما اهل بيت بيرون مى‏رود.
و در حديث ديگر از آن حضرت منقول است كه: هر كه گمان كند كه خدا امر خلق كردن و روزى دادن را به ائمه گذاشته، به تفويض قايل شده است، و هر كه به تفويض قايل شود مشرك است و شريك از براى خدا قايل شده.
و در كتاب احتجاجات (1442) از على بن احمد قمى (1443) مروى است كه گفت كه: اختلاف در ميان شيعه واقع شد در اين‏كه آيا خدا امر خلق و رزق را به ائمه تفويض نموده است يا نه.
جمعى گفتند كه: اين محال است و بر خدا جايز نيست، زيرا كه كسى غير خدا بر خلق اجسام قادر نيست. و جماعتى گفتند كه: خدا ائمه عليهم السلام را قادر گردانيد و اين امر را به ايشان تفويض نمود؛ پس ايشان خلق را آفريدند و روزى مى‏دهند.
پس رفتند به نزد محمد بن عثمان عَمروى (1444) كه وكيل (1445) حضرت صاحب الامر صلوات‏الله عليه بود و عريضه‏اى در اين باب نوشتند. حضرت در جواب نوشتند كه: به درستى كه خدا خلق كرده است اجسام را، و روزى را او قسمت مى‏نمايد زيرا كه او جسم نيست و در جسمى حلول نكرده است و هيچ چيز مثل و مانند او نيست، و او سميع و بصير است. اما ائمه عليهم السلام، پس ايشان سؤال مى‏نمايند از خدا، و خدا اجابت دعاى ايشان مى‏نمايد و خلق مى‏كند. و از او سؤال مى‏نمايند، به سؤال ايشان، مردم را روزى مى‏دهد از جهت ايجاب مسئلت ايشان و تعظيم (1446) حق ايشان.1427) كواكب: جمع كوكب - ستارگان. 
1428) انس: مردم - آدميان. 
1429) وحوش: جمع وحش - جانورانى كه در دشت و كوه زندگى مى‏كنند. 
1430) طيور: جمع طاير - پرندگان. 
1431) عقول عشره: ده واسطه ميان خداوند و مخلوقات مادى به عقيده فلاسفه قديم. 
1432) غلات، جمع غالى - غاليان - غلوكنندگان - از حد درگذرندگان - آنان كه على و ائمه (ع) را در مرتبه خدايى قرار مى‏دهند. 
1433) رحمه‏الله: خدايش رحمت كند. 
1434) ياسر خادم: ياسير، خادم امام رضا (ع) و از روايان حديث آن حضرت. 
1435) تفويض: واگذارى - عقيده به اين‏كه خداوند، عالم را آفريده و كار آن را به حضرت رسول (ص) واگذار كرده است. گروهى ديگر اين عقيده را درباره ائمه نيز داشتند. 
1436) ترجمه بخشى از آيه 7 سوره حشر (59). 
1437) ترجمه آيه 40 سوره روم (30). 
1438) ابوهاشم جعفرى: ابوهاشم داوود بن قاسم بن اسحاق بن عبد الله بن جعفر بن ابى‏طالب معروف به ابوهاشم جعفرى از اصحاب جليل‏القدر و داراى منزلت عظيم است كه امامان رضا، جواد، هادى، عسكرى و حجه بن الحسن (ع) را ديده و از همه آنان نقل حديث مى‏كند. 
1439) مفوضه: طرفداران مذهب تفويض. 
1440) كافر: كسى كه خدا را قبول ندارد - نفى‏كننده خدا. 
1441) مشرك: آن كه در كنار خدا موجودى ديگر مى‏نهد - معتقد به شريك براى خدا در وجو يا كار. 
1442) احتجاجات: كتاب الاحتجاج (به معنى دليل و برهان آورى) اثر ابومنصور احمد بن على بن ابى طالب طبرسى متوفاى 588 ه.ق. اين كتاب شامل استدلالهايى است كه پيامبر (ص)، ائمه و يارانشان در برابر مخالفان و اهل مذاهب و افكار و عقايد ديگر آورده‏اند. 
1443) على بن احمد قمى: ابوالحسين على بن الدلال القمى از كسانى كه نواب امام زمان (ع) را ديده و با آنها ارتباط داشته‏اند. 
1444) محمد بن عثمان عمروى: محمد بن عثمان بن سعيد عمروى (بخوانيد: عَمرى) خود و پدرش از نواب اربعه حضرت صاحب‏الزمان در زمان غيبت صغرا هستند (پدرش نخستين و خود وى دومين نايب است). 
1445) وكيل: نايب - كارگزار - مباشر. 
1446) تعظيم: بزرگداشت. 

توسط RSS یا ایمیل مطالب جدید را دریافت کنید. ایمیل: