10. اهميت نسخه‏ها و منابع كهن

تصحيح اثر يك نويسنده يا شاعر درگذشته، يعنى دستيابى با آنچه وى نوشته يا سروده است. اين كار از مقوله پژوهشهاى تاريخى است. در اين‏گونه پژوهشها يكى از مهمترين و اساسى‏ترين مراحل، دستيابى به سند و منبع تاريخى است كه در تصحيح اثر مكتوب عبارت است از منابع مكتوب.

هرچه فاصله زمانى اين منابع با مؤلف نزديكتر و تحريف در سند كمتر و تشابه نسخه‏ها بيشتر باشد اعتبار نتايج بيشتر است.
ملاحظه مى‏شود كه شيوه تصحيح كتاب يك نويسنده يا ديوان يك شاعر، بيش از آن‏كه كارى ادبى باشد، از روش تحقيق تاريخى پيروى مى‏كند و از نظر روش تحقيق، فرقى اساسى با دستيابى به فلان سخن شخصيتى تاريخى ندارد.
در هر بخش از يك اثر كه به خط مؤلف در دست نباشد، منابع اصلى تحقيق در كيفيت و كميت نوشته او نسخه‏هاى مكتوب آن اثر خواهد بود. هرچه فاصله كتابت نسخه‏ها از دوران حيات مؤلف بيشتر شود تحريف در آنها بيشتر راه مى‏يابد و شمار حذفها، اضافات و تغييرات بيشتر مى‏شود. اينجاست كه بايد مرزى را براى اعلام كفايت نسخه‏ها در نظر گرفت كه هم نسخه‏هاى اطمينانبخش‏ترى در آن باشد و هم تعدد نسخه‏ها به اندازه‏اى باشد كه بتوان براى انتساب متنى به مؤلف، چند يا چندين پشتوانه و تأييد داشت.
تا آنجا كه بررسيهاى ما نشان داد، تنها كمتر از يك سوم كتاب عين‏الحيات مجلسى به خط مؤلف آن قابل دسترسى است و دو سوم ابتداى آن اگر موجود باشد، در جايى نامعلوم يا كتابخانه‏اى خصوصى است. در همين بخش نيز به خاطر گذشت زمان، قسمتهايى ناخواناست يا در برش صحافى حذف شده است. بنابراين ضرورى است كه براى تصحيح ديگر بخشهاى اين كتاب و بخشهاى ناخوانا در دستنوشت مؤلف، از نسخه‏هاى ديگر بهره برد.
به دلايلى كه در بندهاى 15 (حساب احتمالات،...) و 23 (كمترين پشتوانه...) خواهد آمد، براى تصحيح هر بخش از متن كه به خط مؤلف موجود نباشد، وجود حداقل 5 نسخه از كهنترين نسخه‏هاى خطى يا نسخه‏هايى كه از روى دستخط مؤلف نوشته شده باشند، لازم و اغلب كافى است به گونه‏اى كه 3 نسخه كهنتر اساس تصحيح بر پايه روش علمى قرار گيرد و در صورت عدم حصولِ نتيجه بر اساس آن 3 نسخه، نسخه چهارم (از نظر قدمت) و باز هم در صورت عدم حصول نتيجه، نسخه پنجم (از نظر قدمت) به مشورت گرفته شود. بر پايه اين روش كار:
1) اگر از ميان 3 نسخه اساس، حداقل 2 نسخه قرائتى را تأييد كردند همان قرائت برگزيده مى‏شود.
2) اگر هيچ 2 نسخه از 3 نسخه اساس با يكديگر در قرائتى توافق نداشتند، يا يكى از نسخه‏هاى اساس در آن بخش افتادگى داشت يا خوانا نبود، تأييد نسخه چهارم بر هر قرائت، شبيه حالت 1 را پديد مى‏آورد و قرائتى با پشتوانه 2 نسخه برگزيده مى‏شود.
3) اگر نسخه چهارم نيز اكثريتى را پديد نياورد يا آن هم در آن بخش افتادگى داشت، نسخه پنجم به مشورت گرفته مى‏شود و با آن همانند نسخه چهارم عمل مى‏شود.
4) بسيار به ندرت اتفاق مى‏افتد كه نسخه پنجم هم نتواند راهگشا در انتخاب قرائتى باشد. به هر حال، در صورت پديد آمدن چنين حالتى نادر، وجود نسخه ششم در آن بخش ضرورت دارد.
ذكر اين دلايل در اينجا از اين رو ضرورى است كه اين آگاهى پديد آيد كه كثرت نسخه‏ها و گستردگى زمان كتابت آنها فراتر از محدوده‏اى خاص، نه تنها به دقت تصحيح نخواهد افزود بلكه اگر تعداد نسخه‏ها از حد ضرورت افزونتر شود و پاى نسخه‏هاى جديدتر به ميان آيد، خطرى به تهديد تصحيح علمى برخواهد خاست، به اين نحو كه هرچه نسخه‏ها از روى نسخه‏هاى دست دوم و سوم به بعد نوشته شوند، به تدريج غلطها فراوانتر و شمار حذفها، تغييرات و اضافات بيشتر مى‏شود. در حقيقت، توجه به نسخه‏هايى كه فاصله‏اى بيشتر با دستخط مؤلف دارند، آغازى است براى دشواريهاى دست و پاگير، بيحاصل و گاه فريب دهنده كه دستاوردى به پژوهشگر نمى‏بخشد، وى را به ورطه تحريفهاى بيشتر و كثرت نسخه‏هاى غيراصل مى‏اندازد و تحقيق در صحت انتساب و در نتيجه اصالت ضبطها را دشوار يا ناممكن مى‏سازد.
تنها در صورتى كه مؤلف يا شاعر، دو نسخه از نوشته يا سروده خويش را با تفاوتهايى منتشر كرده باشد، تعدد نسخه‏ها تا حد 14 نسخه و تناوب و يكسانى تفاوتها در شرايطى، مى‏تواند نمايانگر تفاوتها در تأليف يا سرودن اثر باشد. در عين‏الحيات چنين امرى نيست و بنابراين كفايت نسخه‏هاى آن در حد عدد 5 است.

توسط RSS یا ایمیل مطالب جدید را دریافت کنید. ایمیل: