42. طنزپردازى و شوخ‏طبعى مجلسى

سيد نعمت‏الله جزايرى شاگرد مشهور مجلسى مى‏نويسد: استادم صاحب كتاب بحارالانوار... در وقت تأليف بحارالانوار به خاطر برخى مصالح تصنيف، حضورم را لازم مى‏دانست. وى با من چندان مزاح مى‏كرد و لطيفه مى‏گفت و مى‏خنديد كه از مطالعه خسته نمى‏شدم. با اين وصف وقتى مى‏خواستم بر وى وارد شوم لحظه‏اى در پشت در مى‏ايستادم و خود را مهياى رفتن به نزد او مى‏كردم. در آن هنگام قلبم از شدت هيجان ناشى از مهابت، بزرگوارى و بزرگداشت او ضربان داشت.

مدتى صبر مى‏كردم كه آرام‏گيرم و آن‏گاه به نزد او بروم.(1)
نقل كرده‏اند كه ملا خليل قزوينى از دانشمندان بنام معاصر مجلسى قائل به حرمت دخانيات بود و در اين‏باره اصرار داشت. وى در اين‏باره رساله‏اى نوشت و سعى كرد كه اين حرمت را به گونه‏اى به اثبات برساند كه جاى بحث و گفت‏وگو و اشكال و ايراد براى كسى باقى نماند. سپس نگارش آن را به كاتبى خوشخط سپرد و براى آن جلدى ظريف در نظر گرفت و سپس آن را در پارچه‏اى مرغوب پيچيد و براى مجلسى به اصفهان فرستاد چون شنيده بود كه وى به قليان علاقه‏مند است.
مجلسى پس از مطالعه كتاب، به عنوان تشكر از زحمت مؤلف، روكش پارچه‏اى را پر از تنباكو كرد و براى وى فرستاد.(2)

توسط RSS یا ایمیل مطالب جدید را دریافت کنید. ایمیل: