به نقل از کتاب آئینه اسرا-نوشته آقای حسین کریمی قمی
1 - مرحوم آيةاللَّه بروجردى، مرجع على الاطلاق تشيع، به فرموده مرحوم آيةاللَّه حائرى با كمال دقتى كه در رجال و فقه احاديث داشته، حديث مسجد جمكران را پذيرفته و آن را تصحيح نموده است.
2 - مرحوم آيةاللَّه حجت كوه كمرهاى.
3 - مرحوم آيةاللَّه حاج سيد محمد رضا گلپايگانى، مرجع تقليد معروف كه نگارنده سالها افتخار شاگردى ايشان را داشته است.
4 - [21] مرحوم آيةاللَّه نجفى مرعشى
5 - مرحوم آيةاللَّه حاج شيخ مرتضى حائرى، فرزند مؤسس حوزه علميه و استاد محقق و متفكر حوزه، كه اين جانب حدود پانزده سال از محضرشان در فقه و اصول استفاده مىبردم؛ ايشان مسجد جمكران را از آيات باهرات دانسته و با ادلّه متعدد، خبر حسنبن مثله را تصحيح كردهاند و فرمودهاند من به صحت اين مسجد مبارك قطع دارم. تفصيل بعضى از ادلّه ايشان در داستانى كه از معظمله نقل مىشود، خواهد آمد.
6 - مرحوم حاج شيخ محمد تقى بافقى، كه از اوتاد زمان خود به حساب مىآمد.
7 - مرحوم حاج شيخ حسنعلى نخودكى اصفهانى، كه در سير و سلوك معروف، و به حقايق جهان فىالجمله وقوف داشته است.
8 - جمعى از مراجع كه هنوز در قيد حيات هستند (اطال اللَّه بقائهم)، و خود همراه آنان در مسجد جمكران بودهام.
شگفت اينكه، اشكال تراشان نظر هر يك از مراجع فوق را در مهمترين فرائض بدون دغدغه مىپذيرند، ولى مسجد جمكران را با اينكه مورد توجه مراجع و مشايخ بوده و هست، و به قول مرحوم آية اللَّه حائرى تمام اعمالش موافق با ادله ديگر است، هدف ايراد و اشكال قرار مىدهند.
مرحوم آيةاللَّه حائرى، در ضمن بيان مطالبى در رابطه با تصحيح خبر حسنبن مثله، دو جريان مهم از مسجد مقدس جمكران نقل مىكنند كه در اينجا به آنها اشاره مىشود.
1 - حاج شيخ حسنعلى نخودكى (اصفهانى) و توسّل در مسجد جمكران
مرحوم آيةاللَّه حائرى مرقوم داشتهاند: جناب آقاى حاج شيخ عبداللَّه مهرجردى، از وعاظ مشهور خراسان بوده و متجاوز از چهل سال است كه ايشان را به خوبى مىشناسم و آدم فاضل و درست و با محبتى است؛ ايشان در اواخر سلطنت رضا پهلوى - كه بر اهل علم خيلى سخت گرفته بود - به مرحوم حاج شيخ حسنعلى مراجعه مىكند تا از راهنمايىهاى معنوى او بهرهمند گردد و راه حلى براى مشكلى كه داشته بيابد - مرحوم حاج شيخ حسنعلى اصفهانى، معروف به دستگيرى معنوى بود - حاج شيخ حسنعلى ظاهرا پس از إعمال قدرت خاصى مىگويند: حل مشكل شما براى اينكه به نظام وظيفه نروى و معاف شوى، مشروط به اين است كه به قم بروى و در مسجد جمكران قم، به حضرت صاحب الامر (عليه آلاف التحيه و الثناء) متوسّل شوى.
ايشان به قم مىآيند و به مسجد جمكران مىروند و به حضرت متوسّل مىشوند. در نتيجه، خواب مىبينند كه در مسجد يا حياط آن هستند و ظاهرا خادمهاى به ايشان مىگويد: حضرت حجت (سلام اللَّه عليه) در مجاورت مسجد تشريف دارند؛ و حاج شيخ را خدمت امامعليهالسلام راهنمايى مىكند ...
آقاى مهرجردى مىگفت: يادم نيست كه خود آقا يا من، صحبت معافيت از نظام وظيفه را پيش كشيدم، فرمود: "ما آن را درست كرديم". از خواب بيدار شدم و از سابق يك معافيت يك ساله، به عنوان مرض يا عذر ديگر - يادم نيست - داشتم. هر موقع كه نياز به نشان دادن مىشد، همان برگ موقت را - كه مدتها بود وقت آن تمام شده بود - نشان مىدادم و رفع گرفتارى مىشد؛ تا چند سال به اين گونه بود تا آنكه مشمول بخشودگى گرديدم [22] .2 - مرحوم آيةاللَّه حائرى و استشمام عطرى خاصّ در مسجد مقدّس جمكران
مرحوم آيت اللَّه حائرى مرقوم داشته اند: در چند سال قبل ... يك روز عصر با مرحوم آقاى آقا سيد حسين قاضى (پسر عموى علّامه طباطبائى) به مسجد جمكران مشرف شديم. در مسجد بوى عطر مخصوصى به مشامم خورد. مثل آنكه كسى سابقا در اين محل بوده و رفته و بوى عطر آن هنوز باقى است. آن نوع عطر هنوز ياد ندارم كه حس كرده باشم.
موقعى كه به قم برگشتم، براى نماز مغرب و عشاء به مسجد امام رفتم. هنگام مراجعت به خانه، همان بوى را در دكانى كه دواهاى قديمى فروخته مىشد حس كردم ... .
فرداى آن روز، به آن دكان مراجعه كردم و جريان يك سنخ بودن جا خالى جمكران و جا خالى اين دكان را براى صاحب دكان گفتم، و گفتم: معلوم مىشود ما بيگانه نيستيم مطلب را بگو.
گفت: إن شاء اللَّه خير است.
گفتم: آقا اينجا تشريف مىآورند؟
گفت: ممكن است بعضى از اصحاب ايشان اينجا تشريف بياورند.
نگارنده مىگويد: چند سال قبل، اين جانب براى يكى از دوستان هم بحث خود (جناب آقاى سيد حسن آل طه) در مسجد جمكران اين جريان را از مرحوم آيت اللَّه حائرى -استاد عظيم الشأن و متفكر خودمان- بازگو مىكردم و در ذهن خود به ديد ساده لوحى به آن مىنگريستم. در آن اثنا چنان بوى خوشى فضا را عطر آگين كرد كه سابقه آن را نداشتم، و اين بوى خوش براى هر دو نفر ما تا مدّتها محسوس بود، و هرچه به اطراف نگاه كرديم كسى در حال عطر زدن نبود.
نظر مرحوم آيةاللَّه حائرى درباره مسجد جمكران
مرحوم آيتاللَّه حائرى نسبت به مسجد جمكران عقيده خاصى داشت و خيلى از اوقات با بعضى دوستان به آنجا مىرفت؛ حتى به ياد دارم كه روزى فرمود: از ابتداى شهر تا مسجد جمكران را قدم كردم، و جمع آن قدمها را بيان فرمود كه الان به خاطر ندارم.
در هر حال ايشان مىنويسد: مسجد جمكران از آيات باهرات عنايت آن حضرت است. توضيح اين مطلب در ضمن چند جهت - كه شايد خيلى افراد از آنها غافل باشند - ذكر مىگردد:
1 - داستان آنكه در بيدارى اتفاق افتاده است از كتاب تاريخ قم - كه معتبر است - از صدوقرحمةاللَّه نقل شده است؛ مرحوم آقاى بروجردى كه مرد دقيق و ملّايى بود مىفرمود: اين داستان در زمان صدوقرحمةاللَّه واقع شده است، و نقل او دلالت بر كمال صحّت آن دارد.
2 - داستان مشتمل بر جريانى است كه مربوط به يك نفر نيست؛ زيرا صبح كه مردم بيدار مىشوند مىبينند كه زمين با زنجير علامت گذاشته شده است. اين زنجيرها به درخواست خود جناب حسن به عنوان علامت مسجد كشيده شده بود تا مردم باور كنند، اين زنجيرها تا مدتى در منزل سيّد محترمى - كه ظاهرا سيد ابوالحسن الرضا نام داشت - بوده و مردم به آن استشفاء مىنمودند و بعدا بدون هيچ جهت طبيعى مفقود مىشود.
ايشان بعد از ذكر سه دليل ديگر مرقوم داشته است:
6 - متن دستور موافق با ادلّه ديگر است، زيرا هم نماز تحيّت مسجد، هم نماز صد بار "إِيّاكَ نَعْبُدُ وَإِيّاكَ نَسْتَعين" و هم تهليل و هم تسبيح حضرت فاطمه زهراعليهاالسلام در روايت وارد شده است.
7 - اين دو داستان [23] كه مشهود يا مثل مشهود خودم بود، و داستانهاى ديگرى هست كه فعلا تمام خصوصيات آن را در نظر ندارم.
8 - با آنكه در آن موقع زمين بى ارزش بوده است، فقط يك مساحت كوچكى مورد دستور قرار گرفته است كه ظاهرا حدود سه چشمه از مسجد فعلى است كه در زمان ما خيلى بزرگ شده است.
نگارنده كه خالى از وسوسه نيستم و خيلى خوش بين به نقليات مردم نمىباشم، از اين امارات قطع به صحت اين مسجد مبارك دارم. و الحمدللَّه على ذلك وعلى غيره من النعم التى لاتحصى [24] .
توسط RSS یا ایمیل مطالب جدید را دریافت کنید. ایمیل: